گروه سیاسی هنوز از اظهار ناامیدی مدیران دولت تدبیر و امید از احیای دریاچه ارومیه چند روزی نگذشته که باید شاهد خشکی، مرگ صدهاهزار قطعه ماهی و به مخاطره افتادن جان گاومیشها در هورالعظیم باشیم. اگر دریاچه ارومیه و هورالعظیم تنها قربانیان بیتدبیریِ رسوبکرده در مدیریت حوزه محیط زیست باشند میتوان به فرداها امیدوار بود، […]
گروه سیاسی
هنوز از اظهار ناامیدی مدیران دولت تدبیر و امید از احیای دریاچه ارومیه چند روزی نگذشته که باید شاهد خشکی، مرگ صدهاهزار قطعه ماهی و به مخاطره افتادن جان گاومیشها در هورالعظیم باشیم. اگر دریاچه ارومیه و هورالعظیم تنها قربانیان بیتدبیریِ رسوبکرده در مدیریت حوزه محیط زیست باشند میتوان به فرداها امیدوار بود، اما سخن از خشکشدن و آب رفتن دریاچهها و تالابهای بسیاری چون جازموریان، بختگان، گاوخونی و هامون و رودخانههایی چون زایندهرود و حتی کارون و بدتر از همه خشک شدن سفرههای آب زیرزمینی است که نمیتوان چشم بست و ندید.
بررسی مقایسهای ما نشان میدهد در هیچ کشوری حتی نزدیکترین همسایگان ایران که مانند ما آب و هوای برّی دارند، این حجم از اتفاقات تلخ در یک بازه زمانی سه تا چهار دهه در منابع آبی و خاکی رخ نداده و این مقدار به محیط زیست آسیب وارد نشده و این به تنهایی یک کد مهم برای رسیدن به پاسخ است.
مدیران دولتی مطابق معمول همه چیز را طبیعی میدانند و مدعی هستند به «گرمایش جهانی» و «تغییرات اقلیمی» مربوط است و حتی مدیرکل محیط زیست استان خوزستان نیز اتفاقی که در هور رخ داده را بدیهی خواند.
برابر گزارش روابط عمومی اداره کل محیط زیست خوزستان، مدیرکل حفاظت محیط زیست این استان در خصوص آخرین وضعیت تالاب هورالعظیم گفت: «خشک شدن بخشی از تالابها به عنوان چرخهای از زندگی تالابها در تمام آبهای جهان قابل قبول است و این اتفاق، طبیعی است.
محمد جواد اشرفی در خصوص تصاویری که از خشکی تالاب هورالعظیم در فضای مجازی در حال بازنشر است گفت: عمده این تصاویر متعلق به مخزن شماره یک تالاب است که با توجه به شیب منطقه، کم شدن آورد، گرما و تبخیر شدید یک روند طبیعی برای تالاب هورالعظیم که در ضلع شمالی این تالاب در حوزه چذابه است به شمار میرود.
اشرفی بیان کرد: کمآبی در این فصل از سال یک روند طبیعی است و هر ساله در فصل تابستان ما شاهد حداقل آبگیری مخزن شماره یک هستیم.»
وقتی مدیری که متولی محیط زیست استان است نسبت به چنین رخداد تلخی این نظر را دارد و آن را طبیعی میداند نخستین «تالی فاسد» این نگرش این است که فکری برای حل مشکل نمیکند و اقدامی به عمل نمیآورد.
بارها نوشتیم که بسیاری از مدیران ما نگرش زیستمحیطی ندارند و امروز باید به آن اضافه کنیم که حتی مدیران محیط زیست ما نیز فاقد چنین نگرشی هستند و باید خون گریست دقیقاً مانند روزی که وزیر فرهنگ با موسیقی بیگانه باشد و نقاشی را هنر نداند!
مقایسه وضعیت حاد خشکسالی در ایران با وضعیت نرمال آن در کشورهای منطقه بهخوبی گواه این حقیقت است که یک جای مدیریت ما لنگ است و تا این بخش شناسایی و ترمیم نشود، ابرچالشهای زیستمحیطی کشور مسیر رفع و حل را پیش نخواهد گرفت.
اوضاع محیط زیست کشور به سرعت در حال رسیدن به وضعیتی غیرقابل بهبود است و اگر مدیران و کارشناسان فنی، در کنار هم ننشینند و با هم به بررسی و اعمال روشی عالمانه در این موضوع نرسند، شاهد هجوم ریزگردها به اراضی زراعی در چهار استان خواهیم بود و هجوم ریزگردها، با خود خالی شدن روستاها را به دنبال خواهد داشت و روستاییان نیز از سر ناچاری به حاشیه شهرها کوچ میکنند و گسترش حاشیهنشینی ریزگزدهایی در بستر اجتماعات انسانی به پرواز درخواهد آورد و تبعات و لطمات جبرانناپذیری برای شهرها خواهد داشت و این چرخه معیوب همچنان تکرار خواهد شد.
از دولت سیزدهم و شخص آیت الله سید ابراهیم رییسی توقع داریم از هماکنون کارگروهی تخصصی شامل کارشناسان این حوزه را برای بررسی دقیق موضوع، گسیل دارد و در نخستین روزهای تحویل دولت وارد فاز اجرایی شود و اقدام کند.
چهار دهه از اتخاذ تصمیمات نادرست در حوزه محیط زیست و موضوعات اقلیمی و حدود سه دهه از بروز نخستین خشکسالیهای مخرّب میگذرد اما دولتها یا برنامه مشخصی برای این بخش نداشتند یا تنها به اجرای برنامههای کوتاهمدت و ناقص بسنده کردند.
گفتن این جملات برای ما ساده نیست اما دولت آقای رییسی آخرین امید برای فعالان این حوزه است و جامعه از رییسجمهور بعدی توقعات زیادی دارد چون با مخاطره افتادن اقلیم ایران، معنایی جز به مخاطره افتادن زندگی در این سرزمین کهن ندارد.
اصلاح برخی روشهای سنتی در کشاورزی، استفاده از سیستمهای آبیاری نوین، ترویج فرهنگ استفاده آب شرب و همچنین آگاهیسازی جامعه درخصوص خطر کمآبی بخشی از برنامههای دولت در این حوزه است که از دولت سیزدهم توقع داریم این موارد را در اولویت قرار دهد.
ایران از دیرباز در شمار کشورهای کمآب بود اما هرگز تا این سطح شاهد آب رفتن منابع سطحی، سفرههای زیرزمینی وکاهش نزولات نبوده است و بررسی دقیق این موارد به همکاری کارشناسان و متخصصان با مدیران بستگی دارد.
محیط زیست و زمین و هوا، بستر زندگی انسان است و ایجاد هر گونه خلل در این بخش، زندگی همه انسانها را در خطر نابودی قرار میدهد و از این منظر تفاوتی بین مدیر و شاه و گدا نیست.