«سید محمد صدر» دیپلمات پیشین و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام دو روز قبل در مصاحبه با یکی از رسانهها به موضوع توافق برجام پرداخت و ازجمله گفت: «در دولت سیزدهم دو تحلیل وجود داشت؛ نخست آنکه مذاکرات برجام به شکلی که باید و شاید در دولت قبل انجام نشده و امتیازهای بیشتری باید […]
«سید محمد صدر» دیپلمات پیشین و از اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام دو روز قبل در مصاحبه با یکی از رسانهها به موضوع توافق برجام پرداخت و ازجمله گفت: «در دولت سیزدهم دو تحلیل وجود داشت؛ نخست آنکه مذاکرات برجام به شکلی که باید و شاید در دولت قبل انجام نشده و امتیازهای بیشتری باید گرفته شود و دوم اینکه ما بدون برجام هم میتوانیم مسائل مملکت را حل کنیم. شعار دوم هنوز هم از زبان برخی چهرههای اقتصادی دولت شنیده میشود. با این همه چهرههای این دولت هم به مرور زمان متوجه شدند که عدم احیای برجام و تصویب لوایح باقیمانده افایتیاف، روابط خارجی ما را تحت تاثیر قرار میدهد و اگر تحریمها ادامه پیدا کند همین وضعیت بسیار نامناسب اقتصادی که به مردم فشار وارد میکند به مرور زمان بدتر هم خواهد شد و چشمانداز بسیار بدی از نظر اقتصادی و معیشتی در انتظار کشور است. من در این مورد با شخص آقای رییسی، رییسجمهور صحبت کردم و به ایشان هم گفتم که اگر برجام حل نشود تمام فشارهای اقتصادی بر دوش دولت او خواهد بود و آقای رییسی به من گفت: من دستور دادم که مذاکرات احیای برجام به نتیجه برسد.»
امروز کمتر کسی بر این باور است که مشکلات پیچیده اقتصادی و معیشتی و همچنین گرهی که در کار تولید و تجارت ایجاد شده است و به تَبَع آن کاهش ارزش پول ملی، بدون «تعامل» با جهان و به امضا رسیدن توافق برجام و حل مسأله «افایتیاف»، به نتیجه برسد و فردی چون «سید محمد صدر» که هم از چهرههای مورد وثوق نظام است و هم به سبب فعالیت در سیاست خارجه و روابط بینالملل، مناسبات حاکم بر جهان امروز را میشناسد، نیز همین موضوع را تأیید کرد و سخنی گفت که دقیقاً برعکس ادعاها و نمایشهای خبری برخی طیفهای اصولگرا است.نکته مهم این است که جناب رییسی و دولتمردان سیزدهم یکی دو سال دیر به این نتیجه رسیدند که باید «برجام» را احیا کرد و با غرب به توافق رسید و با نظم جهانی که بهرغم نقصهایی که دارد و نقدهایی که به آن وارد است، توسط عمده کشورهای جهان مورد پذیرش قرار گرفته است، سرِ ستیز نداشت تا مسیر برای برداشته شدن گامهای عملی بعدی و اصلاحات اقتصادی و حتی اجرای سیاست نگاه به شرق هموار گردد.
«محمدجواد ظریف» وزیر خارجه دولت حسن در بخشی از فایل صوتی معروف خود به «سعید لیلاز» گفته بود آقایان متوجه نیستند که فرصت ما برای رسیدن به توافق محدود است و در آینده ممکن است چنین شرایطی مهیا نباشد و با توجه به اتفاقاتی که از پنجم اسفندماه ۱۴۰۰ تا امروز افتاده، به نظر میرسد غرب کمترین تمایلی برای احیای توافق ندارد و دستور رییسی درحقیقت برای رساندن نوشدارو به «سهرابی» است که دیگر زنده نیست.
اصولگرایان که مبنا و محتوای تحلیلهایشان کمترین مناسبت را با واقعیتهای ملموس دارد، همواره دولت پیشین را زیر تیغ انتقاد و حتی اتهام خیانت داشتند که چرا با غرب توافق کرد و برجام را خیانت ملی معرفی کردند و هنوز «علی لاریجانی» را زیر مشت و لگدِ کلامی خود دارند که این توافق را در بیست دقیقه به تصویب رساند، اما امروز که هر سه قوه را در دست دارند و همه راههای فرار و فرافکنی را به روی خود بسته میبینند، نه طرحی برای اصلاح اقتصاد بدون آشتی با دنیا در دست دارند و نه مسیر بهتری از برجام میشناسند و ریشه دستور رییسی در همین نقطه است.
اما گذر و نظری بین سخنان بزرگان اصولگرا در دولت سیزدهم و مجلس فعلی نشان میدهد که تا همین چند هفته قبل، همه بر این نظر بودند که آمریکا، از فلان مقام و بهمان مسیر به جمهوری اسلامی پیغام داده که بر سر میز مذاکره برگردید اما ما که خیلی دستِ بالا را داریم، به دیدگاه استکبار جهانی اعتنایی نداریم و به
مذاکره بر نمیگردیم.
اما در چنین شرایطی که ما از نظر سیاسی، دستِ پایین را داریم از سوی محمد صدر اعلام شد که رییس دولت سیزدهم، دستور آغاز مذاکرات را صادر کرد. ما البته این دستور رییسجمهوری را به فال نیک میگیریم و آن را گامی در جهت منافع ملی ارزیابی میکنیم اما اسیر در نگرش بسته و بیاطلاع از پشت پردههای سیاست بینالملل هم نیستیم و تقریباً بر این باور هستیم که تروئیکای اروپایی و بهویژه آمریکا تا اطلاع ثانوی، بابِ منتهی به برجام را بستند و به دنبال باز کردن ابواب دیگری هستند و حتی تمایل چین به عربستان و امارات نیز در همین بستر تحلیل میشود و روز گذشته نماینده روسیه در مذاکرات نیز تلویحاً بیمیلی غرب به نشستن با نماینده جمهوری اسلامی و رفتن به سمت توافق برجام را تأیید کرد.
شاید یکی از مواردی که عزم غرب را برای کنارهکشیدن از برجام جزم کرد، ماجرای تجاوز روسیه به اوکراین و رفتن جمهوری اسلامی ایران به سمت روسیه و اتهام مشارکت در جنگ به نفع کشور متجاوز است که بیش از گذشته، دستِ دیپلماتها را برای پیشبرد و حتی آغاز گفتوگوها خالی گذاشته و نمیتوان دورنمای موفقی
برای آن متصور شد.