سایه برین روزنامه نگار – سریال «گناه فرشته» به کارگردانی «حامد عنقا» که مدتیاست پخش خود را در شبکه نمایش خانگی آغاز کردهاست، با مجموعهای از حواشی و جنجالآفرینی توانسته جای خود را در صدر اخبار سریالهای خانگی نگه دارد و با تمام این سروصداها، نتوانسته آمار قابل توجهی در خصوص جذب مخاطب و آمار دانلود و تماشا حداقل تا امروز داشته باشد. اینکه این اثر در چه سطح کیفی است و علت عدم پیشرفتش نسبت به همتایانش چیست را به متخصصین این حوزه و منتقدان سینما واگذار میکنیم. هدف این اثر پرداختن به تازهترین جنجال این سریال است که طی آن، چهره باج بگیر، نان به نرخ روزخور و هجو نویسی از جامعه روزنامهنگاری، بالاخص از «محمود شمسالواعظین»، روزنامه نگار پیشکسوت اصلاح طلب است. ماجرا از این قرار بود که در یک قسمت سریال، شخصیتی وارد متن داستان شد و در همان قسمت هم ایفای نقش او به اتمام رسید. نام این شخصیت «محمود واعظ» بود که مشخص است شیطنتی در تداعی نام محمود شمسالواعظین است. او حتی گریم صورتش نیز کاملا شبیه این روزنامهنگار پیشکسوت طراحی شده و کاراکتری است که با دریافت پول دروغ مینویسد و هرچه بیشتر پول بگیرد، بیشتر مهمل میبافد. در نهایت هم با ذلت قتل رسید. این شخصیتپردازی سروصدای زیادی در فضای مجازی به پا کرده و واکنشهای فراوانی را به دنبال داشتهاست.
«احمد طالبینژاد»، منتقد سینما معتقد است این تخریب، یک پروژه است. به گزارش اعتماد آنلاین وی در این خصوص گفت: «شاید خود آقای کارگردان و نویسنده عقیدهاش درباره روزنامهنگاران و شخصیتهای فرهنگی این نباشد، اما خب از جانب نهاد و سازمانی که برای او فیلم میسازد دستور میگیرد که این لحظهها را در فیلم بگذارد. شهاب حسینی بازیگری است که مورد وثوق آقایان است و از طرفی بازی او هم در این سریال خوب دیده میشود در نتیجه از حضور او استفاده میکنند تا هر حرفی که میخواهند، بزنند. کارگردان این سریال حامد عنقا را اصلا ندیدم و هیچ صحبتی با او نداشتم، اما میدانم که او همه جا هست و کاملا حمایت میشود و دستورپذیر است.»
طالبی نژاد افزود: «آنها میدانند چه میخواهند و چه میکنند. آنها اینبار شخصیتی را مورد تخطئه قرار دادند که نمادی از آزادی بیان و آزادی مطبوعات است. شمسالواعظین یکی از روزنامهنگاران حرفهای مطبوعات قدیم بود. روزنامههایی که او سردبیرش بود تیم و نویسندگان متبحری داشت و میدانم خبرها و مطالبی که در رسانهاش منتشر میکرد از روزنامههای دیگر بهتر بود.حتی میتوانم بگویم او در مقطعی که کار میکرد وجهه نیمچه ملی هم پیدا کرده بود. کاری به این نداریم که او بعدها از جامعه روزنامهنگاری کنارهگیری کرد و ترجیح داد روزنامهنگاری نکند و سراغ شغل دیگری رفت و در حال حاضر کشاورزی میکند، اما فراموش نمیکنیم که او نمادی از دوران بود که مردم به اصلاحطلبان امید داشتند. تمرکز شمسالواعظین بر جامعه مطبوعاتی زیاد بود همان زمانی که مردم در صف میایستادند تا روزنامهها منتشر شوند و مطالب آن را بخوانند، حتی خاطرم هست در تعطیلاتی نظیر عید روزنامههای اصلاحطلب منتشر میشدند تا مبادا در فعالیتشان وقفهای به وجود بیاید.»
وی با اشاره به موارد مشابه در این خصوص ادامه داد: «برای چندمین بار است که یک شخصیت مطبوعاتی معتدل مورد اهانت رسانه قرار میگیرد، بیست و اندی سال پیش، در فیلمی که سامان مقدم با نام «پارتی» ساخته بود هم گروه اصلاحطلبان آن زمان که تنها نقطه امید مردم در حال و هوای دوم خرداد بودند را به لجن کشیده بود یا ضیاالدین دری در سریال مشهور «کیف انگلیسی» آزادیخواهان و اصلاحطلبان را به تمسخر گرفته بود.»طالبینژاد ادامه داد: «به نظرم این تخریب و ترور کاملا برنامهریزی شده و سناریوی از پیش نوشته شدهای است، از سوی قدرتطلبانی است که همه را به تکگویی دعوت میکنند و طاقت حرف مخالف را ندارند، این دسته معتقد است فقط خودش حرف درست میزند و بقیه حرف مفت میزنند.
آنها منظورشان این است که اگر بنا باشد مطبوعات وارد مسائل پرسشگری شوند چنین روزگاری در انتظارشان است. اما جالب آنجاست که مجموعهای از نشریاتی که بازوی تبلیغاتی خودشان هستند، آزادند هتاکی کنند و هر حرفی میخواهند بزنند، اما هیچ کسی به آنها کاری ندارد، به محض اینکه رسانههای مخالف وارد اما و اگر و … میشوند بلافاصله در مظان اتهام قرار میگیرند و دهانشان باید در ذهن مردم بسته شوند. اینبار سراغ شمسالواعظین رفتند، بار دیگر سراغ شخصیت فرهنگی دیگر.»ما نیز در این خصوص ذکر چند نکته را حائز اهمیت میدانیم. نخست اینکه یکی از موانع حرفهای شدن سینمای ایران، عدم امکان نشان دادن چهرههای فاسد و خلافکار است. حتی یک نام خانوادگی مشابه یا لباس یک صنف بر تن شخصیت ضد قهرمان فیلم، صدای منتقدان را بالا میبرد و اصول حرفهایگری ایجاب میکند که چنین نباشد. حرفه روزنامهنگاری و مطبوعات نیز از این قاعده مستثنا نیست. هیچ محدودیتی در خصوص نشان دادن روزنامهنگاری که در قبال دریافت پول هر حقی را ناحق میکند وجود ندارد اما زمانی که یک چهره خاص مورد هجمه است، ماجرا چیز دیگری است. مسئله گناه فرشته، مسئله روزنامهنگاری نیست. عنقا به شمسالواعظین تاخته و او را به قلمفروشی متهم کرده است و احتمالا باید بداند که این اقدام، تهمتی است که در صورت پیگیری شمسالواعظین قابل پیگیری در محاکم قانونی نیز است. محمود شمسالواعظین سالهاست که دیگر نمینویسد و عمده فعالیتهای خود را به فضای مجازی منتقل کرده و آخرین تلاشهایش برای چاپ نوشتههای انتقادی، به بیش از ده سال پیش بازمیگردد. تیم حامد عنقا باید ادله قابل قبولی برای تخریب این چهره پیشکسوت داشته باشد وگرنه حتما واقف است که خود را به چه دردسر بزرگی گرفتار کردهاست.
- نویسنده : ارسالی توسط سایه برین