مائده مطهری زاده باز هم درگیری میان شکارچی و محیط بان و این بار مجروح شدنِ یک محیطبان بر اثر تیراندازی شکارچیان غیرمجاز در تنگ صیاد استان چهارمحال و بختیاری. فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور با اعلام این خبر گفت: در درگیری میان سه شکارچی غیرمجاز با دو محیط بان در منطقه حفاظت شده […]
مائده مطهری زاده
باز هم درگیری میان شکارچی و محیط بان و این بار مجروح شدنِ یک محیطبان بر اثر تیراندازی شکارچیان غیرمجاز در تنگ صیاد استان چهارمحال و بختیاری.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور با اعلام این خبر گفت: در درگیری میان سه شکارچی غیرمجاز با دو محیط بان در منطقه حفاظت شده تنگ صیاد استان چهارمحال و بختیاری، یک محیط بان بر اثر اصابت گلوله، مجروح شد و به بیمارستان انتقال یافت. شکارچیان متواری شدهاند و یگان حفاظت محیط زیست و نیروی انتظامی در تعقیب عاملان این حادثه هستند.
سرهنگ جمشید محبت خانی، فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور در این باره اظهار کرد: سه شکارچی غیرمجاز در این حادثه سر و صورت خود را پوشیده بودند و شناسایی نشدند، ولی ما همچنان در تعقیب متخلفان هستیم. در این حادثه، محیطبانها ابتدا شکارچیان را مشاهده و سپس دستور ایست صادر میکنند، اما شکارچیان غیرمجاز ضمنِ بیتوجهی به این فرمان، به سوی محیطبانها تیراندازی میکنند.
وی افزود: با توجه به اینکه شکارچیان غیرمجازی که به سمت محیطبانها تیراندازی کردهاند، متواری شدهاند، مدیرکل محیط زیست چهارمحال و بختیاری و فرمانده یگان حفاظت محیط زیست این استان در منطقه مستقر هستند و به همراه نیروهای انتظامی راههای گریز از آن منطقه را بستهاند تا بتوانند سه شکارچی غیرمجاز را دستگیر کنند.
فرمانده یگان حفاظت محیط زیست کشور ادامه داد: منطقه تنگ صیاد، یک منطقه حفاظت شده است که هیچکس حق ندارد بدون اجازه وارد آن منطقه شود. این منطقه زیستگاه گونههای مختلفی محسوب میشود، اما شکارچیان عمدتاً برای شکار کل و بز یا قوچ و میش وارد تنگ صیاد میشوند.
محبت خانی تاکید کرد: یک نفر از دو محیطبان حاضر در این حادثه مجروح شده که اکنون در بیمارستان بستری است. تیر به پای این محیطبان برخورد کرده است، اما اکنون با تلاش پزشکان خطر حادی این محیطبان را تهدید نمیکند.
این خبر در حالی منتشر میشود که حدود یک هفته پیش در بیست و دوم شهریورماه نیز طی یک درگیری مسلحانه میانِ چند شکارچی غیرمجاز با محیطبانان در پارک ملی گلستان، یک شکارچی متخلف بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست داد.
رییس پارک ملی گلستان در این باره گفته بود: شکارچیان متخلف، اقدام به شکار یک رأس مرال کرده بودند که طی مواجهه محیطبانان با آنها، یکی از شکارچیان بر اثر شلیک گلوله جان باخت و تعدادی شکارچی دیگر نیز متواری شدند.
فرمانده یگان محیط زیست کشور درباره آخرین وضعیت پرونده کشته شدن شکارچی بر اثر تیراندازی یک محیط بان در پارک ملی گلستان نیز توضیح داد: در آن پرونده پنج شکارچی به سمت پنج محیطبان تیراندازی کرده بودند و محیطبانها هم در پاسخ به سوی شکارچیها تیراندازی کردند. یک نفر از شکارچیان در آن حادثه فوت کرد و چهار نفر دیگر شناسایی شدهاند و اکنون پرونده در اختیار نیروی انتظامی استان گلستان است و امیدواریم که به زودی این افراد دستگیر شوند.
وی تصریح کرد: محیط بانی که در حادثه پارک ملی گلستان عامل کشته شدن یک شکارچی شده بود، هم اکنون در اختیار دستگاه قضائی قرار دارد.
اما پرسش اصلی اینجاست که این درگیری میانِ محیطبان و شکارچی تا چه زمانی قرار است ادامه داشته باشد؟!
آیا بهتر نیست قانون و قضا به شکل جدیتری وارد میدان شوند تا این دور تسلسلِ باطلِ مرگ به پایان برسد؟!
پشتِ پردهی شکار در ایران، چه کسانی هستند که دلشان راضی به این خون و خونریزی است؟
آیا محیطبانان همچنان باید بر سر دوراهیِ مرگ به دست شکارچی یا مجازاتِ اعدام به دلیل کشتنِ شکارچی قرار داشته باشند؟
قوانین موجود است اما بازدارنده نیست
نبودِ امکانِ بازدارندگی در قوانین شکار موجب شده است هر روز افرادی که از این طریق امورات میگذرانند افزوده شود و زیست بسیاری از گونههای جانوری را به خطر بیندازد. حیوانات بهویژه حیوانات کمیاب و در معرض انقراض در واقع به عنوان جزئی از محیطزیست کشور و سرمایههای بشری به شمار میآیند اما متاسفانه در سالهای گذشته برخی افراد سودجو به دلایل و شیوههای مختلف و با مداخلههای نابجا، محیطزیست از جمله حیات وحش را در معرض خطرات جدی قرار دادهاند.
این امر سبب شده تا دولتها و انجمنهای مردمی در جوامع مختلف بشری، به فکر حمایت قانونی از حیات وحش و بهویژه حیوانات در معرض انقراض بیفتند. همچنین در سطح بینالمللی تلاشهایی از سوی سازمانهای بینالمللی، تشکلهای مردمنهاد و سازمان ملل به منظور حمایت از حیات وحش شد که هماکنون نیز به نوعی شاهد تلاش در سطوح بینالمللی، منطقهای و داخلی در این زمینه هستیم. با این حال به منظور حفظ حیات وحش و بهویژه حیوانات در معرض انقراض ضرورت دارد تا در زمینههای مختلف، برای این امر تلاش و کوشش همهجانبه شود. ۸۵ سال قبل کشور ما برای حفظ محیطزیست و جانوران قوانینی را وضع کرد که به مرور زمان دستخوش تغییر و تحولاتی شد اما متاسفانه باز هم شاهد کشتار بیرحمانه حیوانات از جمله حیوانات بسیار نایاب در معرض انقراض هستیم. این در حالی است که برخی از کارشناسان معتقدند ضعف در قوانین باعث شیوع و گسترش کشتار حیوانات شده است.
حال سوال اینجاست که آیا برای حفظ و نگهداری حیوانات وحشی و در معرض انقراض به بازنگری و تغییر قوانین نیاز هست یا خیر؟
در اصل ۵۰ قانون اساسی آمده است: «در جمهوری اسلامی ایران، حفاظت محیطزیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میشود. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیطزیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.» این موضوع نشان میدهد حفاظت از محیطزیست وظیفه یکایک مردم است. حال آنکه به غیر از این اصل قانونی، در سالهای طولانی و با توجه به اهمیت موضوع، قوانینی هم درباره حمایت از حیوانات وحشی و کمیاب نیز تصویب و اجرایی شده است به گونهای که براساس ماده ۱۳ قانون شکار و صید، شکارچیان غیرمجازی که مبادرت به شکار این حیوانات کنند، به زندان و پرداخت جریمه محکوم خواهند شد. اما متاسفانه با وجود قوانین و بخشنامههای زیاد در این زمینه، باز هم شاهد تخریب محیطزیست و شکار بیرحمانه و غیرمجاز حیوانات وحشی و در حال انقراض از سوی افراد سودجو و شکارچیان هستیم. تمام این کشتارهای بیرحمانه که افکار عمومی را متشنج کرده، در حالی رخ میدهد که به نظر میرسد بازدارنده نبودن قوانین موجود، یکی از عوامل اصلی بروز این اتفاقهای ناگوار شده است. قانون شکار و صید انواع گونههای جانوران وحشی را تعیین و این گونهها با استناد به مصوبه ۱۶۸ شورایعالی حفاظت طبقهبندی شدهاند. همچنین طبق بند (ج) ماده ۳ این قانون، بهای جانداران وحشی از نظر مطالبه ضرر و زیان مشخص شده است. طبق ماده ۱۰ قانون صید و شکار، چنانچه فردی مبادرت به شکار و صید جانوران وحشی عادی بدون پروانه، شکار و صید بیش از میزان مندرج در پروانه یا خلاف مقررات و خارج از محلهای مندرج در پروانه، حمل، عرضه، فروش و صدور جانوران وحشی بدون کسب پروانه یا مجوز از سازمان حفاظت محیطزیست نماید، به جزای نقدی از یکصد هزار تا یک میلیون ریال یا حبس از یک تا ۶ ماه محکوم میشود. طبق ماده ۱۱ همین قانون نیز اگر فردی شکار غیرمجاز در قرقهای اختصاصی و همچنین مبادرت به تخریب چشمهها و آبشخور حیوانات در مناطق حفاظت شده و پناهگاههای حیات وحش و اقدام به صدور و ورود حیوانات وحشی به صورت غیرمجاز نماید، به جزای نقدی از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۳ میلیون ریال یا حبس از ۹۱ روز تا ۶ ماه محکوم میشود. اما نکته حائز اهمیت اینکه برخی از شکارچیها در مناطق حفاظتشده از سوی محیطزیست مبادرت به شکار غیرمجاز حیوانات وحشی میکنند که طبق ماده ۱۲، چنانچه فردی مرتکب شکار و صید جانوران وحشی حمایت شده بدون داشتن پروانه ویژه، شکار و صید در مناطق حفاظت شده و پناهگاههای حیات وحش بدون دریافت پروانه ویژه و صید غیرمجاز در رودخانههای حفاظتشده، از بین بردن رُستنیها و تخریب در پارکهای ملی و آثار طبیعی ملی و هرگونه تجاوز و فعالیت غیرمجاز در این گونه مناطق شود، به مجازات حبس از ۳ ماه تا ۳ سال یا به جزای نقدی از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تا ۱۸ میلیون ریال محکوم میشود.
دعوای تاریخی محیطبان-شکارچی ادامه دارد…
اما با همه اینها متاسفانه همچنان شاهد شکار بیرویه وحوش زیبای ایران زمین هستیم و هر روز آتش سربِ داغ میان محیطبانان و شکارچیانِ غیرمجاز رد و بدل میشود که این امر علاوه بر ضعف و ابهامِ قوانین، نشان از عدم وجود اراده در میان مسوولان ذیربط برای پایان دادن به این دعوای تاریخی محیطبان- شکارچی است.