در هفتههای اخیر اخبار نبرد اسرائیل و حماس تقریبا جایی برای دیگر اخبار نگذاشته، اما همزمان در ایران بازنشستگان ناراضی که تحت فشارهای شدید اقتصادی هستند در استانهای مختلف کشور دست به اعتراض زدهاند.
تقریبا میان تمام کارشناسان و کارگزاران ایرانی اشتراک نظر وجود دارد که وضع بازنشستگان مناسب نیست و آنها از کرامتی که پس از دههها کار شرافتمندانه، مستحق آن هستند بهره اندکی میبرند.
درحال حاضر متوسط حقوق بازنشستگان حدود ده میلیون تومان است که ناگفته پیداست با این پول به زحمت میتوان در شهری مثل تهران زندگی را به نیمه ماه هم رساند. این با فرض این مسئله است که فرد بازنشسته یا یکی از خانوده اش اصلا بیمار نشوند.
فعالان عرصه بازنشستگی میگویند قرار بود سالی یک میلیون مسکن برای اقشارِ فاقد خانه بسازند؛ اما به قاطعیت میتوان گفت بازنشستگان اصلاً از هیچ یک از طرحهای مسکن بهرهمند نشدند و حتی یک خانه برای بازنشستگان کارگری نساختند! در واقعیت قدمی برای بازنشستگانِ نیازمند مسکن برنداشتند.از سوی دیگر بازنشستگان نمیتوانند از پس هزینههای سنگین دارو و درمان بربیایند؛ یارانههای این حوزه به صفر نزدیک شده و پرداخت از جیب تصاعدی بالا رفته است.
مشکل جدی دیگر صندوقهای بازنشستگی هستند. بازنشستگی مانند سایر تحولات زندگی، اغلب استرسزا است. نظام بازنشستگی در مقررات استخدامی بخش خصوصی و دولتی تمام کشورهای دنیا، جایگاه ویژهای دارد. طی سه دهه آخر قرن بیستم، جهان شاهد تحولی در سیستمهای بازنشستگی از طریق ایجاد صندوقهای بازنشستگی برای تأمین، اداره داراییهای بازنشستگی و نیز پرداخت مزایای بازنشستگی از محل این داراییها بوده است که صندوقهای کشور ایران نیز از این رویه
مستثنی نیستند.
عملکرد و وضعیت مالی صندوقهای بازنشستگی بر آینده میلیونها نفر تأثیر دارد؛ بنابراین عملکرد صندوقها میتواند پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی زیادی دربر داشته باشد. اداره مؤثر این صندوقها، تعیین خطمشیهای مناسب بازنشستگی و نظارت بر فعالیت آنها به اطلاعات اتکاپذیر، مربوط و شفاف نیاز دارد.
اما بر همگان آشکار است که صندوقهای بازنشستگی در بحرانی جدی غوطهور هستند و این موجب نگرانی جدی بازنشستگانی شده است که سالها حق بیمه خود را پیش از دریافت حقوق پرداخته اند.
بر اساس گزارش ایمنا با چرخش چرخ اقتصاد کشوری و بالا رفتن نجومی قیمتها بازنشستگان با دریافتی حداقلی حقوق از پس یک زندگی حداقلی بر نیامده و چند برابر پایینتر از خط فقر اعلامی توسط دولت زندگی میکنند. افراد با سن بالا پس از بازنشستگی به اشتغال مجدد به کار روی میآورند تا بلکه بتوانند معیشت خانواده خود را تأمین کنند. این قشر از جامعه درحالحاضر با مشکلات معیشتی شدیدی با توجه به افزایش قیمتها در بازار روبهرو هستند.همچنین طبق محدودیت تصویب شده برای اشتغال به کار افراد بازنشسته از سمت سازمان تأمیناجتماعی، فرد پس از بازنشستگی اجازه اشتغال به کار دیگری ندارد به خصوص اگر دوره کار خود را در شغلهای سخت و زیانآور گذرانده باشد که البته این قانون برای بازنشستگان لشکری و کشوری صدق نمیکند و این موضوع نیز یکی از تبعیضهای اعمال شده است.
یک بازنشسته با حقوق بسیار اندک چند میلیون تومانی نمیتواند زندگی کند و بهطورطبیعی مجبور به اشتغال مجدد به کار میشود تا زندگی خود را اداره کند. اگر حقوق افراد پس از بازنشستگی کفاف یک زندگی را بدهد، افراد لزومی برای کار مجدد ندارند.
امید به زندگی در افراد بازنشسته نیز بسیار کاهش یافته است.در یک کلام، حال بازنشستگان خوش نیست، آنها از هر طرف تحت فشار هستند و نیاز است تا دیر نشده کاری کنید.
- نویسنده : ملیحه منوری-سردبیر