ناترازی برق؛ تهدیدی جدی
ناترازی برق؛ تهدیدی جدی
با قاطعیت می‌توان گفت جدی‌ترین تهدید سیاسی که دولت چهاردهم در برابر خود می‌بیند یا بهتر است که ببیند، ناترازی برقی است که به رقم سنگینی رسیده است و با توجه به وابستگی زندگی عادی شهروندان و همچنین صنایع کشور به برق، اگر در کوتاه‌زمان تدارک نشود، دولت مسعود پزشکیان را با مشکلات پیچیده‌ای مواجه خواهد کرد.

کشور به دشوارترین شرایط در تأمین انرژی مورد نیاز خود رسیده است؛ کمبود برق به کمبود گاز دامن زده و این مشکل ادامه دارد. در زمستان ۶۰ تا۷۰ روز گاز پتروشیمی‌ها و فولادی‌ها و بسیاری از شهرک‌ها و نواحی صنعتی در شراسر کشور قطع می‌شود تا گاز منازل و خوراک نیروگاه‌های حرارتی تأمین شود. ۲۰ هزار مگاوات کسری برق امسال در پیک مصرف عدد کمی نیست؛ به‌اندازه مصرف دو کشور است. پیش‌بینی می‌شود میزان ناترازی در سال آینده ۲۵ هزار مگاوات باشد که عددی ترسناک به‌نظر می‌آید. اتاق بازرگانی به‌عنوان پارلمان بخش خصوصی برای عبور از این گرداب ناترازی، بهره‌مندی از انرژی خورشیدی را توصیه کرد. «آرش نجفی»، رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، از طرحی خبر داد که بر مبنای آن با مشارکت صنایع ظرف دو سال نیروگاه‌هایی احداث شود که تا ۱۲ هزار مگاوات برق از طریق انرژی خورشیدی تأمین شود؛ این میزان برابر یک‌سوم مصرف برق صنایع است. این سخنان در شرایطی گفته شد که سهم جمهوری اسلامی ایران از انرژی‌های پاک و تجدیدپذیر تقریباً ناچیز است و دولت نیز توان مالی برای ساخت نیروگاه جدید را که بتواند بخشی از این ناترازی انرژی را جبران کند، ندارد. به‌عبارت روشن در موضوع انرژی، آچمز شده‌ایم و راهی به بیرون از این بن‌بست نداریم.پیشنهاد رییس کمیسیون انرژی اتاق بازرگانی ایران، ضمن این‌که پیشنهادی عاقلانه و برابر با ضرورت‌های امروز کشور و جهان است، همچنین چند نکته مهم دیگر در بطن دارد که در ادامه به آن می‌پردازیم و تأکید داریم دولت باید از این پیشنهاد استقبال و مسیر را برای اجرای آن تسهیل کند. نخست این‌که بسیاری از کشورهای جهان طی چند سال اخیر به این سمت و سو حرکت کردند که بخش قابل توجهی از انرژی موردنیاز خود را از منابع تجدیدپذیر چون باد و خورشید تأمین کنند که هم خطرات زیست‌محیطی آن نزدیک به صفر است و هم از تکیه آنان به منابع فسیلی که وارداتی هستند، کم می‌کند. در همین زمینه لازم است بگوییم هم‌اکنون برق بسیاری از کشورهای اروپایی از این مسیر تأمین می‌شود و مصرف‌کنندگان بخش خانگی در منازل خود شعله ندارند و از اِلِمنت برای وسایل گرمایشی استفاده می‌کنند حتی در کشوری چون سوئد که نزدیک به قطب است و تعداد روزهای آفتابی این کشور، زیاد نیست نیز چند سال است آخرین نیروگاه برق اتمی برای همیشه خاموش شده است و جای آن را نیروگاه‌های برق خورشیدی خانگی که پنل‌های تولید آن در سقف منازل تعبیه شده است، تأمین می‌کند. نکته دوم در پیوند با برق خورشیدی این است که کشور چین در زمینه تجهیزات برق خورشیدی اعم از پنل‌ها و اینورتر و دیگر سایل در جهان پیش‌تاز است و بسیاری از کشورهای اروپایی این تجهیزات را از چین خریداری می‌کنند. ارتباط سیاسی خوب تهران با پکن و معاملاتی که دو کشور در زمینه تجارت نفت خام با هم دارند نیز فرصتی عظیم است و تهران می‌تواند نفت خود را یا این تجهیزات تهاتر کند و آن را در اختیار فعالان صنعتی قرار دهد تا نیروگاه برق خورشیدی در در محل کارخانه تأسیس کنند و برق آن را به شبکه سراسری تزریق نمایند و هر واحدی که اقدام به چنین کاری کرد، از قطع برق هنگام اوج مصرف، معاف شود یا حتی می‌تواند برق تولیدی خود را ذخیره کند و در مواقع قطعی برق سراسری، از آن استفاده کند و چرخ تولید خود را فعال نگه دارد. نکته مهم بعدی این است که موضوع ناترازی انرژی به اندازه‌ای جدی است که اگر جلوی آن گرفته نشود، نه تنها توسعه که حتی زندگی عادی شهروندان ایران را نیز به مخاطره خواهد انداخت. با توجه به فوریتی که در این زمینه احساس می‌شود می‌توان با قاطعیت گفت بدون مشارکت مردم و همچنین فعالان بخش خصوصی، دولت نمی‌تواند اقدام خاصی برای آن انجام دهد و حمایت از فعالان صنعتی و ایجاد نیروگاه‌های برق خورشیدی یکی از معقول‌ترین و در دسترس‌ترین راه‌ها برای تحقق این هدف است. نکته آخر این‌که با توجه به حاد بودن ناترازی انرژی در کشور و همچنین ناتوانی دولت از احداث نیروگاه بزرگ‌مقیاس، پیشنهادی که این نماینده بخش خصوصی ارائه کرد، هم قابلیت اجرایی دارد و هم فشار مالی برای دولت به ارمغان نخواهد داشت و ضرورت دارد دولت‌مردان از آن حمایت کنند به‌ویژه این‌که راهی دیگر برای عبور از بحران ناترازی انرژی نداریم.