سرویس سیاسی جمله – باید صادقانه بگوییم که بهرغم اینکه چهاردهه است که دامنه گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم به کشور ایران رسید و مناطق وسیعی از کشور متأثر از این پدیده شد، دریاچه ارومیه، هامون، جازموریان، گاوخونی، تعداد زیادی از تالابهای استان خوزستان بهطور کامل خشک شدند یا آب آنها به شکل چشمگیری پسروی کرد تا همین چند سال قبل، بسیاری از دولتها و نمایندگان مجلس، از اساس منکر این موضوع بودند و برخی نیز در تلویزیون، از آغاز دوره دهساله تَرسالی در کشور، گفتند.
طی همین چهار دهه شاهد بیابانزایی و بزرگ شدن حجم بیابانهای کشور در استانهای مختلف در مرکز و شرق و جنوب شرق کشور بودیم و ساکنان روستاها ناچار به ترک زادگاه خود شدند، با توجه به فقدان آب، از سر ناچاری کشاورزی را رها کردند و حاشیهنشین
شهرها شدند.
دامنه این وضعیت از استانهای مرکزی و شرقی به مناطق غربی، جلگه خوزستان و منطقه سبز خزری هم کشیده شد و جای تأسف است که باز هم دولتمردان و نمایندگان مجلس اقدام خاصی انجام ندادند و برعکس سراغ طرحها و پروژههایی را گرفتند که طی پنج تا ده سال آینده، موضوع را پیچیدهتر خواهد کرد.
دولتمردان و نمایندگان در برابر تقاضاهای فزاینده برای تأمین آب، اقدام به اجرای طرحهای انتقال آب بینحوضهای کردند که شاید در کوتاهمدت، مشکل را حل کند اما در درازمدت، شرایط را پیچیدهتر خواهد کرد.
یکی از این اقدامات که در استان سمنان در دست انجام است پروژه انحراف آب از مازندران به شهرهای این استان است، طرحی که در شرایط گرمایش جهانی و تغییرات اقلیم، اصلاً به صلاح نیست و نه تنها مشکل سمنان را حل نخواهد کرد که به بیابانی شدن مناطق شرقی و مرکزی مازندران منجر خواهد شد.
طرح احداث سد فینسک قرار است بر سرشاخه رودخانه تجن احداث شود و آب شرب و کشاورزی مرکز و شرق مازندران را به سمنان ببرد.
البته این طرح چند سال قبل به تصویب مجلس رسید اما مانند بسیاری از طرحهای عمرانی، بدون توجه به تغییرات اقلیم نوشته شد و سازگاری با این موضوع ندارد.
یکی از تبعات گرمایش زمین و تغییر اقلیم، تغییر الگوی بارش است و این موضوع طی چند سال اخیر در دو استان مازندران و گلستان اوج گرفت و این دو استان با وجود اینکه کشاورزیمحور هستند و در صف نخست تولید غذای کشور نقشآفرینی میکنند، نیز با کاهش نزولات آسمانی مواجه شدند و شالیکاران بسیاری در استان مازندران، به دلیل فقدان آب، موفق به کشت و زرع سنتی خود نشدند یا از سر ناچاری، کشت خود را تغییر دادند.
امسال وضعیت خشکسالی در مازندران و گلستان بیش از هر زمان تشدید شد. از چند سال قبل، شاهد بودیم ریزگردها از شرق گلستان به پرواز در میآیند و تا شهرهای غربی این استان پیش میآیند و در تابستان گذشته، شاهد بودیم این ریزگردها از شرق مازندران نیز گذشتند و به ساری مرکز استان مازندران هم رسیدند، موضوعی که برای بسیاری از کارشناسان شوکهکننده بود.
اما مدیران دولتی و نمایندگان باز هم اقدامی نکردند و بدتر از همه به مسیرهای خود پیش رفتند و طرح انحراف آب از مازندران به سمنان را در پیش گرفتند.
شرایط خشکسالی و کمآبی در مازندران بهگونهای است که هرگز نبوده است به شکلی که امروز که نزدیک نیمه دیماه هستیم نه برفی آمد و نه بارانی و دمای هوا نیز بیشباهت به نیمه فروردین نیست.
آب پشت سد شهید رجایی در سطح بیست درصد قرار دارد و بهنظر میآید با این میزان آب باید فاتحه کشاورزی و آب شرب برای ساکنان مرکز و شرق مازندران و شهرهای ساری، میاندورود، جویبار و روستاهای بسیاری را خواند.
در چنین شرایطی اصرار به اجرای طرح سد فینسک و انحراف آب از مازندران به سمت سمنان، معنایی جز خالی شدن کامل سد شهید رجایی ندارد و لازم است نمایندگان استان، موضوع را در سطح ملی پیگیری کنند و یقین بدانند اگر امروز این مشکل برای جمعیتی حدود یک میلیون و پانصد نفر از کشاورزان و شهروندان این شهرها، حل نشود، در ماهها یا یکی دو سال آینده خود را به شکل یک بحران امنیتی نشان خواهد داد.
نکته بعدی اینکه پس از اینکه بحران تغییر اقلیم روی خود را به مردم کشور نشان داد، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی در سال ۹۷ مصوبهای را تصویب کرد که برابر آن، همه طرحهای کلان عمرانی که چند سال از آغاز آن گذشته است اما پیوست تغییرات اقلیمی نداشتند و سازگاری با آن ندارند، باید متوقف شوند هرچند بخشی از طرح اجرا شده باشد.
همه موارد گفته شده در حالی است که بنابر برخی مدارک و مستندات، طرح انتقال آب سرشاخه رود تجن در ساری به سمت سمنان، مجوز زیستمحیطی ندارد و روشن نیست چنین طرح عظیمی چگونه بدون مجوز زیستمحیطی آغاز به کار کرد.
امیدواریم وزارت نیرو به این تحلیل پاسخی قانعکننده بدهد هرچند در سفر اخیر خود و در برابر فریادهای نماینده ساری و میاندورود درخصوص این طرح، سکوت کرده بود.
- نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی