سایه برین روزنامه نگار – خشک شدن منابع آبی، فاجعهبارترین اتفاقی است که در میانه بحران عظیم جهان در خصوص کم شدن منابع آب، میتواند در یک کشور به وقوع بپیوندد و جالب است بدانید که تنها یک علت این خشک شدنها که از کم اهمیتترین آنهاست، تغییر آب و هوای کره زمین است و علت اصلی، پیشبینی نکردنهای به موقع و عدم اتخاذ تصمیمات کارشناسی در مواقع بحرانی توسط مسئولین مربوطه است. در این بین، اهمیت کافی و وافی به این موضوع ندادن نیز از علل اصلی بحران است. صحبت کردن و تذکرهای پیدرپی در خصوص لزوم صیانت از منابع و میراث طبیعی، زیستگاه جانوران و تعلق خاطر ایرانیان نسبت به این جاذبهها، نتوانست مسئولین هیچ دورهای را مجبور و مکلف به مراقبت از دریاچه ارومیه کند و این دریاچه امروز تا قطره آخر خشکیده است. سرنوشت محتوم و نامبارکی که دریای خزر را هم تهدید میکند و نه امروز، اما کارشناسان معتقدند که محتمل است دریای خزر نیز خشک شود. منابع آبی برخی استانهای کشور نیز در معرض خطرند و مسئله حقآبه هیرمند نیز در هالهای از ابهام است. شاید امروز که اساسیترین و مشترکترین گلایه ایرانیان، نابسامانی شرایط اقتصاد است، ضرر و زیان گسترده خشک شدن منابع آبی به پیکره اقتصاد بتواند کمی مسئولان مربوطه را قانع کند که نظر خود را بیشتر بر این بحران زیستمحیطی جلب کنند. یکی از این فجایع در حال وقوع، خشک شدن تالاب انزلی است که در روزهای آغاز سالجاری، اعلام شد که رسما نصف آن تا آخرین قطره خشک شده و نیم دیگر آن باقی مانده و زنگ خطر این اتفاق بلند شده است. در صورت خشک شدن تالاب انزلی، ضربهای به اقتصاد جوامع محلی وارد خواهد شد که جبرانناپذیر است و چون دوست نداریم که در دست مسئولان جز پشیمانی چیزی باقی نماند، چند نکته را یادآوری میکنیم.
تالاب انزلی، تنها یک جاذبه گردشگری صرف نیست و تاکنون ۲۶۴ گونه پرنده و ۵۲ گونه ماهی در تالاب انزلی شناسایی شدهاند و ۶ شهرستان، ۱۳ شهر و ۷۶۸ روستا در حوضه آبریز این تالاب قرار میگیرند و معیشت بیش از یک میلیون نفر از ساکنان حاشیه تالاب به آن وابسته است. این تالاب در سال ۱۳۴۹ شمسی مصادف با ۱۹۷۱ میلادی، در قالب کنوانسیون رامسر به امضای کشورهای متعهد از جمله ایران رسید که هدف اصلی از این کنوانسیون، حفاظت و استفاده خردمندانه از تالابها از طریق اقدامات ملی و همکاریهای بینالمللی به منظور دستیابی به توسعه پایدار بود ولی هماکنون در فهرست مونترآل قرار گرفته و قرار گرفتن در این فهرست، یعنی تالاب در حال خشک شدن است و به مراقبت نیاز دارد. البته این تالاب با از دست دادن نصف آب خود، از کانال در حال خشک شدن، به کانال خشک وارده شدهاست .
ماهیگیری و قایقرانی، دو شغل اصلی ساکنان بومی اطراف تالاب انزلی است و چون دریاچه خشک شده است، اولا تکلیف قایقرانی که مشخص است، ماهیگیری نیز در نتیجه کوچ یا مرگ ماهیها، با اختلال مواجه شده است. نگاهی به علل اصلی این بحران، تمهیداتی که باید جهت نجات تالاب انزلی اندیشیده شود را مثل روز روشن میکند و نیازی به توضیح ما نیست. مثلا یکی از موانع، عدم احداث کامل پل کمربندی انزلی است که قرار بود این پروژه سه ساله انجام شود ولی حالا ۲۳ سال گذشته و هنوز هم تکمیل نشده است. همچنین «حمید هاشمزاده»، رئیس کمیته ماهیگیری ورزشی شهرستان بندر انزلی نیز در گفتوگو با ایسنا با بیان اینکه کانالهای فرعی نیز خشک شده و فقط بخشهایی از کانالهای اصلی به دلیل تردد قایقها هنوز باز است، گفت: «بنا به دلایل مختلف از جمله عقب رفتن آب دریا، انشعاباتی که از تالاب برای مصارف کشاورزی گرفته شده و سنبل آبی، عدم لایروبی و کاهش عمق تالاب نیز موجب شده آب باران مدت زیادی در تالاب نمیماند و مستقیم به سمت دریا میرود.»
هاشمزاده تاکید کرد: «در کنار همه این عوامل، حجم زیاد آلودگیها و فاضلابهایی که مستقیما وارد تالاب میشود موجب شده دیگر اکوسیستم این منطقه توان احیای چرخه حیات ماهیها را نداشته باشد و بسیاری از گونههای آبزی که در گذشته به وفور وجود داشت، بسیار کمیاب شده است.»
و حل این معما دیگر آسان است چرا که مشخص است چه باید کرد. جلوگیری از ساخت و ساز غیر مجاز اطراف تالاب، انجام لایروبی، کامل کردن پروژه ساخت پل کمربندی انزلی، جلوگیری از رویش سنبل آبی با راهکارهایی که قطعا در تخصص کارشناسان این حوزه هست، از بدیهیترین راههای نجات این دریاچه و جلوگیری از وارد آمدن ضربهای جبرانناپذیر به پیکره اقتصاد اقوام محلی است.
- نویسنده : ارسالی توسط سایه برین