نقاط تاریک تقلید از جمعه سیاه
نقاط تاریک تقلید از جمعه سیاه
جمعه سیاه (black Friday) نامی آشنا برای ایرانیان در چند سال اخیر است. این مراسم، یک رسم آمریکایی است که طی آن جمعه بعد از عید شکرگزاری، فروشگاه‌های سراسر این کشور تخفیفات شگفت‌انگیزی به مشتریان خود ارائه می‌دهند. ریشه نام جمعه سیاه به دهه 50 میلادی بازمی‌گردد که پلیس فیلادلفیا، روز 29 نوامبر را که در وقت خود مصادف با جمعه سیاه شده بود، به دلیل ازدحام فوق‌العاده جمعیت در کشور یک روز سیاه تلقی کرد و از آن روز تاکنون نام این روز پر از تخفیف، جمعه سیاه است.

بدیهی است که به دلیل اختلاف تقویم میلادی و شمسی، روز دقیق جمعه سیاه در کشور ما هرسال تغییر می‌کند. در سال‌جاری، جمعه سیاه برابر با روز جمعه نهم آذرماه است.
حال چندسالی است که در کشور ما نیز بلک فرایدی برگزار می‌شود. باید توجه داشت که این مراسم هم همچون هر مراسم دیگری در دنیا، از فرهنگ آمریکا به دیگر کشورها سرایت کرده است و اینکه اکنون در ایران نیز برگزار می‌شود، نشان‌دهنده یک بحران فرهنگی نیست؛ امروز بلک فرایدی در برخی کشورها چون انگلیس و فرانسه حتی از خود آمریکا بیشتر جدی گرفته می‌شود حال آنکه ریشه آن اصلا مربوط به فرهنگ این کشورها نبوده است اما متاسفانه همیشه عده‌ای بدون داشتن آگاهی نسبت به تعامل فرهنگ که در روابط بین جامعه‌ها، آن هم در جهان امروز که ارتباطات در حد اعلای خود است، به چنین تقلیدهایی برچسب غرب‌زدگی و تهاجم فرهنگی می‌زنند و نظیر آن در برگزاری مراسمی چون ولنتاین، هالووین و امثالهم هم هست. این افراد مثلا تبریکات عید نوروز غربی‌ها، برگزاری مراسم عید فطر کاخ سفید یا حتی بزرگداشت مفاخر کشورمان چون مولانا را در کشورهای دیگر نمی‌بینند و گمان می‌کنند که فقط ما تقلید می‌کنیم.
حال نکته اینجاست که فارغ از اینکه برگزاری جمعه سیاه در ایران فی‌نفسه اتفاق بدی نیست، ذکر چند نکته در خصوص آن حائز اهمیت است. به جرأت می‌توان گفت کورترین تقلیدمان از مراسم دیگر کشورها همین جمعه سیاه است. در یک حالت بدبینانه، باید گفت تقلید کوری هم نیست و اتفاقا دستمایه برخی سوء‌استفاده‌گران قرار گرفته است. ما جمعه سیاه برگزار می‌کنیم بدون آنکه علت آن را بدانیم و کیلومترها با استاندارد این ماجرا فاصله داریم.

چرا جمعه سیاه برگزار می‌شود؟
اتاق فکر برگزاری جمعه سیاه، افزایش توان خرید مردم در روزهای متوالی به سال نو بوده است. درواقع بازه‌ای که مردم مجبور به خرید کردن هستند، همین شب عید است و این تخفیفات شگفت‌انگیز بسیار کارآمد است. در کشور ما این مراسم در فاصله حدود چهار ماهه تا شب سال نوست؛ هیچ ضرورتی برای خرید وجود ندارد و عملا این مراسم سوخت می‌شود.
دلیل دیگر این است که به‌طور کلی نظام اقتصادی آمریکایی، سرمایه‌داری و مصرف‌گرایی است. در آمریکا جنسی که یک سال از تولید آن بگذرد، حتی اگر در معرض فساد نباشد و مثلا وسایل الکترونیکی باشد، طبق تعریف این فرهنگ، بنجل است و دور انداخته می‌شود. بلک فرایدی راهی برای جبران هدررفت اجناسی است که در خطر گذشتن تاریخ انقضا هستند. حال چرا ما در شرایطی که اجناسمان در چنین خطری نیستند، باید روی اجناس خود تخفیفات شگفت‌انگیز بگذاریم؟
نکته دیگر اینکه یکی از معضلات بزرگ کشور ما، عدم ثبات در قیمت‌گذاری‌هاست. قیمت اجناس فی‌الواقع سلیقه‌ای است. در آمریکا این اخلال نه در حد ایده‌آل، اما به مراتب کمتر است. یک آمریکایی کاملا مطمئن است که یک جنس مثلا ده دلاری را در بلک فرایدی، دو دلار می‌خرد. اینکه فروشنده در ایران ابتدا قیمت جنس خود را دو برابر می‌کند بعد روی آن ۲ تا ۵ درصد تخفیف می‌زند، کلاهبرداری است تا بلک فرایدی! درواقع در اکثر فروشگاه‌هایی که ادعای بلک فرایدی دارند، به زور تخفیف بالاتر از ۱۰ درصد در ایران دیده می‌شود. این میزان در خود آمریکا به طور معمول ۸۰ تا ۹۰ درصد است.
گفتیم که دیگر کشورها هم از بلک فرایدی تقلید کرده‌اند؛ با نکاتی که گفته شد می‌توان گفت به دلیل اینکه شکل زندگی آنان تقارن بیشتری با آمریکا دارد، مثلا همه آن‌ها در شب عید خود هستند، بلک فرایدی موفق‌تر برگزار می‌شود. در ایران این تقلید یک سازوکار نیاز دارد و باید ایرانیزه شود. همان ایده تخفیفات با اصلا نام دیگری، به شب عید در اسفندماه منتقل شود و البته قانون نانوشته‌ای تعریف شود که تخفیفات روی همه اجناس، نه فقط اجناس بنجل اعمال شود و مطابق استانداردهای جهانی در بازه بالای ۸۰ درصد باشد. اگر امکانش نیست، اصلا تقلید نکنیم بهتر است تا اینکه یک مراسم شاد و جشن آئینی، دستمایه‌ای برای کلاهبرداری از مردم باشد.

  • نویسنده : سایه برین-روزنامه نگار