نگاهِ درهم‌تنیده سیاحان اروپایی از ایرانِ دوره صفوی
نگاهِ درهم‌تنیده سیاحان اروپایی از ایرانِ دوره صفوی

«ایران در تاریک‌خانه غرب» در دو بخش سیاحت و سیاحان در ایران و در باب ایران از نگاه سیاحان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شده است. این اثر پژوهشی به نگرش سیاحان غربی پرداخته و جنبه کاذب برداشت آنان را در مورد ایران نمایان کرده است. «ایران در تاریک‌خانه غرب» پژوهشی است که حامد […]

«ایران در تاریک‌خانه غرب» در دو بخش سیاحت و سیاحان در ایران و در باب ایران از نگاه سیاحان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شده است. این اثر پژوهشی به نگرش سیاحان غربی پرداخته و جنبه کاذب برداشت آنان را در مورد ایران نمایان کرده است.

«ایران در تاریک‌خانه غرب» پژوهشی است که حامد فولادوند زیر نظر فرنان برودل، پی‌یر ویلار و علی مظاهری، مورخان برجسته مکتب تاریخنگاری فرانسه (آنال)، انجام داده و این اثر جذاب به نگرش سیاحان غربی پرداخته و جنبه کاذب برداشت آنان را در مورد ایران نمایان کرده است. این کتاب در دو بخش سیاحت و سیاحان در ایران و در باب ایران از نگاه سیاحان از سوی نشر تاریخ ایران
منتشر شده است.
رویدادهای سیاسی- مذهبی که جهان امروزِ ما را متناوباً به چالش می‌کشد و پایه‌های فرهنگی و اجتماعی جوامع کنونی را به لرزه می‌اندازد، محتوای این رساله دانشگاهی را دوباره به موضوع روز بدل می‌کند؛ زیرا پژوهش حاضر با محوریتِ مساله «آن دیگر» ، به روابط اسلام و غرب و نیز عدم درک متقابل این دو تکیه دارد.
این نوشته تامل‌برانگیز همچنین مساله «پرده حائل‌های میان فرهنگی» را مطرح می‌کند، همان موانعِی که جلوی گفتگو و شکوفایی آنچه را که من «آگاهی متکثر» نامیده‌ام، می‌گیرد در حالی که دنیای امروز نیازمند آن است چون چنین آگاهی از عوامل زاینده چندگونگی، رواداری و گشوده‌بینی محسوب می‌شود. در ادامه آنچه می‌آید، سوی سخنم به سمت پرده حائل دین و مذهب است، تاریک‌خانه‌ای اگر بخواهم از استعاره خود مؤلف این نوشته استفاده کنم که کمابیش چیزها را «وارونه» نشان می‌دهد و بازنمودهای ما از امر واقع را اغلب اشتباه جلوه می‌دهد و گرایش دارد تا زندگی روزمره ما و دیگران را
«ایدئولوژیک» کند.
بنابراین نویسنده با ظرافت به موضوعِ دشواری می‌پردازد: نگاهِ درهم‌تنیده سیاحان اروپایی از ایرانِ دوره صفوی (اواخر قرن ۱۶)، شیوه درک ایرانیان از حضور آنها و نحوه‌ای که آنان را در میان خودشان پذیرا شدند. وی با مهارت تمام مشکلِ «پرده‌حائلِ مذهبی» و پیشداوری‌های ناشی از آن برای برقراری ارتباط را نزد هر دو طرف، نشان می‌دهد. برای هر دو طرف مذهب نقش خود را بازی می‌کند اما آنچه امروز به نظرمان عجیب می‌رسد این است که در مقایسه با هیأت‌های غربی، ایرانیانِ آن دوره مدارا و گشایشِ بیشتری از خود نشان می‌داده‌اند.
می‌دانیم که تمامی تمدن‌های روی کره زمین، قوم محور و حتی انحصارگرا بوده‌اند. به طور مثال، امپراتوری میانه چین همه کسانی را که در حاشیه آن زندگی می‌کردند، بربر و وحشی (اگر نخواهیم بگوییم مادون بشر) می‌دانست؛ اسلام در عصر طلایی، علی رغم رواداری عظیمش در مقایسه با زمانه خود، میان سرزمین اسلام (دار الاسلام) و سرزمین جنگ (دار الحرب) تفکیک قائل می‌شد. باوجودِ پیشرفت‌های بزرگ در تمامی زمینه‌ها، متاسفانه این قوم محوری همچنان نسبتا دست نخورده ماند. مدت‌ها گذشت تا به لطف مدرنیته نوظهور در غرب نگاهی نو به جهان پدیدار شود که رد پای آن به دوره رنسانس در ایتالیا باز می‌گردد و این شروعِ روندی بود که بر قاعده‌ای که فضیلت را منحصر به قوم خود می‌دانست تردید گذاشت و با کنار گذاشتن نظریه‌های مذهبی، به سمت آن چیزی گرایش داشت که، فارغ از پرده حائلِ مذهبی‌شان، در دسترس همه افراد بشر است، یعنی خردورزی و عقل.فولادوند نشان می‌دهد که این سیاحان در عین این که مردانی با اصل و نسب و نسبتا ماجراجو بودند که به چنین اقدامات پرمخاطره‌ای تن می‌دادند، کماکان به اعتقادات مذهبی خود پایبند بودند به طوری که اگر میان خودشان کاتولیک‌ها در برابر بدعت گذاران پروتستان عدم تفاهمی وجود داشت، هنگام رویارویی با «بی دین»، سرسختانه با هم متحد می‌شدند.
نویسنده، پیترو دلاواله ایتالیایی را مثال می‌آورد که وقتی درباره کاتولیک‌های اصفهان می‌گوید که به نزد فرستاده «بدعت گذار» انگلیسی مقیم می‌روند، می‌نویسد: «اگر به فرض در مورد دین بر حق مسیح اختلافاتی در ما وجود دارد، در سایر مسایل متحد و متفق القول هستیم.» آنچه بیشتر گویاست این است که انگیزه این وحدت ظاهری و ساختگی بیشتر منافعِ اقتصادی بوده و مذهب داخل موضوع می‌شود تا توجیهی برای این منطق سوداگرانه فراهم کند. بهتر است جبهه‌ای متحد از خود نشان دهیم تا اختلافات فرقه ای را عیان کنیم، اختلافاتی که «بدعت گذار»ِ مسلمان می‌تواند از آنها به نفع خود بهره ببرد. به عبارت دیگر، در نظر فولادوند، رقابت‌های درون مسیحی از جایگاه اصلی به جایگاه ثانوی جابه جا می‌شود و این رفتار و سیاستی است که به دلیل منافع اقتصادی
به اروپاییان تحمیل شده است.
آنچه مرا در این نوع رفتارها به تعجب وا می‌دارد، این است که این سیاحان، چه بخواهند چه نخواهند، وارثینِ تجربیات و دانشِ دورانِ کوادروچنتوی ایتالیایی هستند، حتی وارثین دورانی که در آن، همان گونه که ژاکوب بورکهارت در کتاب معروف خود «رنسانس در ایتالیا» به خوبی می‌گوید، جهان‌بینی انسان غربی کاملا تغییر یافته و به سطح دیگری از شناخت وارد شده است: «در قرونِ وسطی، دو روی آگاهی بشر، یعنی روی معطوف به سمت دنیای خارج و روی متمرکز به سمتِ درونِ خودِ بشر، گویی آکنده و نیمه بیدار در زیرِ لایه‌ای مشترک قرار گرفته بود. این حجاب از ایمان، توهم و پیشداوری‌های کودکانه بافته شده بود و از ورای آن دنیا به رنگ‌هایی عجیب ظاهر می‌شد (…) در ایتالیا بود که این حجاب در هوا پراکنده شد و نوعی عملکرد عینی (ابژکتیو) را… در تمامی اجزای این دنیا به طورِ کل برانگیخت، اما از طرفی امر ذهنی (سوبژکتیو) هم با قدرتِ تمام قد برافراشت؛ انسان به موجودی پیرو ذهن و اندیشه خود بدل شد و این چنین خود را بازشناخت.»
به نظرم می‌آید که سیاحانِ غربی این شکافت و گسست را از درون تجربه نکرده‌اند چرا که همچنان کورکورانه به مذهبِشان چسبیده‌اند و دیگران را ازخلال این پرده حائل خودمرکز بینی کوته‌بینانه می‌بینند. هرچند که گاهی هم نشانه‌های آگاهی درخشان دیده می‌شود آنجا که فولادوند مثالِ پ. دلاواله، این کاتولیکِ پرشور را می‌آورد که با شجاعت در مورد شاه‌عباس می‌گوید:« آیا این یک شگفتی نیست که یک محمدی از مشرق زمین، رحمت و نیکی بیشتری از سه شاهزاده اروپایی ما داشته باشد؟ و مسیحی‌های ما در قساوت و استبداد از بربرها سبقت گرفته باشند؟» و یا شاردن یک قرن بعد، وقتی که تسامح را نزد پارسیان (ایرانیان) توصیف می‌کند، می‌گوید که مبلغین مسیحی شهرت نسبتا خوبی در ایران دارند: «آنها مانند «دراویش» قلمداد می‌شوند، یعنی مردمانی که از دنیا دل کنده‌اند، خود را وقف پرستشِ خدا و خدمت به همنوع کرده‌اند.»
با این حال می‌دانیم که پارگی این حجاب یا این پرده حائل از نظر فولادوند، تازه آغاز فرایندی است که با روندی بیش از پیش پرشتاب طی این پنج قرن اخیر ادامه می‌یابد. اگر در قرن‌های پانزدهم و شانزدهم، این دو جهان هنوز جدا از هم بوده و هر کدام در مدار تاریخِ مختص به خود حرکت می‌کرده‌اند، اگر تبادلات محدود از طریق سیاحانی انجام می‌شده که به دنبال چنین موقعیت‌های بازرگانی از دنیایی به دنیای دیگر به استقبال خطر می‌رفتند، باید اذعان داشت که امروز عمارت‌های این دو جهان تنها تصاویری کم رنگ و اندوهگین از خاطره‌ای نوستالژیک است. با این وجود همه چیز دوباره از نو شروع می‌شود. انگار که هیچ درسی از تاریخ نیاموخته باشیم.
اگر تکان‌هایی که امروز با چنین شدتی جهان اسلام را به لرزه در می‌آورد و حرکت قهقهرایی فرهنگی ناشی از آن را در نظر بگیریم، بدون اغراق می‌توان گفت که این حجاب یا پرده حائلی که فولادوند به درستی از آن سخن می‌گوید، و هنوز بسیار مانده تا محو و ناپدید شود، سنگین‌تر و ثقیل‌تر شده و در درازمدت تبدیل به درپوشِ سربی مقاومی در برابر هر نیرویی از خارج می‌شود، گویی که هر گونه پرسشگری، هرگونه دستکاری درون این کلِّ یکپارچه، نوعی حرمت شکنی باشد که می‌باید به هر قیمتی از آن پرهیز کنیم که مبادا غضبِ خدای قهار را برانگیزیم.
کتاب «ایران در تاریکخانه غرب» نوشته حامد فولادوند با ترجمه گلنار گلناریان با شمارگان یک‌هزار نسخه و بهای ۹۰ هزار تومان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شد.

 

 

 

تجسمی

کشف یک مینیاتور اوریجینال از نقاش آلمانی رنسانسی

محققین کتابخانه اولدنبورگ آلمان، اثری دیگر از شهیرترین نقاش رنسانسی‌شان، آلبرشت دورر کشف کردند؛ مینیاتوری ۶ سانتی‌متری در کتابی ۵۰۰ ساله. دورر نقاشی معروفی از یک ریاضیدان ایرانی دارد. اثری از آلبرشت دورر نقاش آلمانی عهد رنسانس و از دوستان رافائل، در کتابی در گنجینه کتابخانه دولتی شهر اولدنبورگ آلمان کشف شد. کتاب، یک اثر یونانی است که توسط ناشری ونیزی به نام آلدوس مانوتیوس در ۱۵۰۲ میلادی به چاپ رسیده است. این کتاب به تازگی در کتابخانه اولدنبورگ در معرض دید عموم قرار گرفت.این تصویر که ابعادش ۱۶٫۵ در ۶ سانتیمتر است و در انتهای یک صفحه کار شده است، دو فرشته را سوار بر دو جانور دریایی (تمساح مانند) نشان می‌دهد که زبان‌هاشان را به هم گره زده‌اند تا نشان ویلیباد پیکهایمر (Willibald Pirckheimer) ـ یکی سیاسیون آن زمان و از دوستان دورر ـ را بسازند.
این کتاب ۲۳۰ سال در این کتابخانه بود تا اینکه طی پژوهشی روی مجموعه آلدینن، این تصویرِ آن کشف شد. مجموعه مذکور شامل ۲۶۳ مینیاتور از دورر است و یکی از ارزشمندترین مخازن تاریخ چاپ در اروپای غربی محسوب می‌شود. تحقیقات نهایی در مورد آن مجموعه هنوز باقی مانده اما کتابخانه اظهار اطمینان کرده که این کتاب یک اثر اوریجینال از دورر است.
آلبرشت دورر در ۱۵۲۸ درگذشت، او با پیکهایمر دوست صمیمی بود. همچنین مشهور است که در سال ۱۶۳۴، چهارده کتاب شامل مینیاتورهای دورر، توسط خانواده پیکهایمر به یک کلکسیونر هلندی فروخته شده است. طبق اظهارات کتابخانه اولدنبورگ، این کتاب یک منبع تاریخیِ متعلق به دقیقاً ۱۶۳۴ است و با کشف این نقاشی درواقع هفتمین کتاب از آن چهارده کتاب کشف شده است.

 

 

 

معماری

سفر در زمان با تاریخچه یک برند جواهرسازی ۱۸۵ ساله

استودیو معماری OMA یک فروشگاه پاپ‌آپ برای برند تیفانی در پاریس طراحی کرده که مجموعه‌ای از قطعات تاریخ ۱۸۵ ساله این جواهرسازی را به نمایش گذاشته است. این پاپ‌آپ با عنوان «سفر در زمان» در منطقه هشتم پاریس واقع شده و به عنوان تلاقی بین یک بوتیک و یک نمایشگاه عمل می‌کند و قطعات جواهرات برند تیفانی را از گذشته تا حال را در معرض دید عموم قرار داده است.الن ون‌لون، یکی از معماران OMA گفته است: «تیفانی تاریخچه‌ای غنی هم در ساخت جواهرات هم در طراحی محصول دارد و برای ما مهم بود که این تاریخ را به نمایش بگذاریم. بازدیدکنندگان در این نمایشگاه علاوه بر کشف آخرین مجموعه تیفانی، سفری در زمان خواهند داشت.»به محض ورود به فروشگاه، بازدیدکنندگان وارد یک ساختمان مدور آبی می‌شوند که در آن تیفانی برخی طرح‌های آرشیوی جواهرات خود را به نمایش گذاشته است. این قطعات در داخل طاقچه‌ها و داخل جعبه‌های شیشه‌ای هرمی که روی پایه‌های بزرگ طراحی شدند، قرار گرفته‌اند.نمایشگرهای بزرگ در این نمایشگاه تصاویر طرح‌ها را نمایش می‌دهند تا بازدیدکنندگان بتوانند جزئیات آن‌ها را به راحتی ببینند. راهرویی کوتاه، بازدیدکنندگان را به اتاقی با رنگ طلایی هدایت می‌کند که مجموعه جدید تیفانی به نمایش گذاشته شده است. در حاشیه فضای نمایشگاه، چند صندلی راحتی برای استراحت بازدیدکنندگان است.سالن با یک لوستر شیشه‌ای رنگی عتیقه با طراحی لویی کامفورت تیفانی در اوایل دهه ۱۹۰۰ و اتاق با آستر مخملی آبی با دیوارهای فلزی و فرشی به رنگ آبی پودری تزئین شده است. نکته جالب اینکه رنگ این فضای کوچک و صمیمی با خروج بازدیدکنندگان به آبی تیره تبدیل می‌شود. پاپ آپ تیفانی پاریس تا می ۲۰۲۳ میزبان مخاطبان خواهد بود و در سال جدید میلادی مجموعه دیگری از این برند را به نمایش خواهد گذاشت. در حال حاضر OMA مشغول بازسازی فروشگاه برند تیفانی در نیویورک است. این پروژه شاهد یک حجم شیشه‌ای سه طبقه خواهد بود که فضایی را برای نمایشگاه‌ها و رویدادها فراهم می‌کند.

 

 

رویداد

جانی دپ درباره دادگاه امبر هرد آهنگ ساخت
ستاره مجموعه فیلم‌های «دزدان دریایی کارائیب» یک آهنگ درباره دادگاه اعاده حیثیت علیه همسر سابقش را در آلبومی که به زودی منتشر می‌کند، گنجاند.
جانی دپ یک آهنگ در باره دادگاه امبر هرد ساخت که این آهنگ روز جمعه ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیر ۱۴۰۱) منتشر می‌شود و یکی از دو ترانه‌ای است که دپ برای آلبوم مشترک خود با جف بک، گیتاریست انگلیسی، نوشته است. آلبوم ۱۸ که در ۳ سال گذشته ضبط شده، علاوه بر این دو قطعه ۱۳ آهنگ دارد که بیشتر کاور آثار هنرمندان مطرحی چون جان لنون، بیچ بویز و ولوت آندرگراوند هستند.
جانی دپ ۵۷ ساله و امبر هرد ۳۴ ساله پس از چهار سال آشنایی، در فوریه سال ۲۰۱۵ در لس‌آنجلس ازدواج کردند و در سال ۲۰۱۷ کار آنها به طلاق کشید. رابطه زناشویی این زوج هالیوودی در این دو سال فوق‌العاده پرتنش بود و حتی با توهین و برخوردهای فیزیکی همراه شد. تاکنون هر یک دیگری را به شروع درگیری متهم کرده است.
در این میان، جانی دپ سخت تلاش می‌کند کارنامه خود را از ننگ همسرآزاری و ضرب و شتم همسر سابقش پاک کند. وی در همین راستا علاوه بر شکایت علیه روزنامه سان، از امبر هرد نیز به‌خاطر مطلبی که علیه او و با اتهام خشونت خانگی در روزنامه واشنگتن پست منتشر کرده، شکایت و درخواست دریافت ۵۰ میلیون دلار غرامت کرد و موفق شد دادگاه را به نفع خود به پایان برساند.
ستاره فیلم‌های چارلی و کارخانه شکلات سازی و ادوارد دست قیچی در جریان دادگاه بارها همراه بک روی صحنه رفت و قرار است در تور اروپایی این گیتاریست نیز در کنارش حاضر شود.

 

 

 

سینما

«مردن در آب مطهر» نامزد جوایز گلدن گلوبال مالزی
فیلم سینمایی «مُردن در آب مطهر» ساخته نوید محمودی در چهار بخش از جوایز گلدن گلوبال کشور مالزی نامزد کسب جایزه شد.
«مردن در آب مطهر» به نویسندگی و کارگردانی نوید محمودی و تهیه کنندگی جمشید محمودی در جشنواره فیلم مالزی که پنجمین دوره ی آن از ۱۹ تیرماه آغاز شده و تا ۲۴ تیرماه ( ۱۰ تا ۱۵ جولای ) ادامه دارد دو نمایش برای مخاطبان خواهد داشت و در جوایز فیلم گلدن گلوبال که همراه با این جشنواره بزگرار می‌شود نیز نامزد کسب جایزه شده است.
مراسم اختتامیه این جشنواره ۲۵ تیرماه ( ۱۶ جولای) برگزار می شود که فیلم برادران محمودی نامزد چهار جایزه در بخش های بهترین فیلم، بهترین بازیگر زن نقش اصلی (ندا جبرئیلی) ، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (متین حیدر نیا) و جایزه بخش امید تازه شده است.
«مُردن در آب مطهر» فیلم برگزیده جشنواره فجر در جشنواره فیلم بوسان نیز موفق به کسب جایزه «کیم جی سئوک» شد. عاشقانه نوید محمودی قصه چند جوان مهاجر افغان را روایت می‌کند که قصد رفتن به اروپا را دارند. علی شادمان، ندا جبرائیلی، متین حیدرنیا ، صدف عسگری و سوگل خلیق علیرضا آرا، امیررضا رنجبران، خیام وقار ، پیمان مقدمی،مهتاب جعفری ،فرید اسحاقی، فاطمه شکری، محیا رضایی ،فاطمه میرزایی و علیرضا مهران در این فیلم نقش آفرینی کرده اند.
۲
فروش ۵۸۴ هزار دلاری ۲۶۰ نوار قدیمی فیلم!
در یک مزایده مجموعا ۲۶۰ نوار فیلم VHS به قیمت ۵۸۴ هزار دلار به فروش رسیدند. یک مجموعه‌دار برای نسخه‌ای بازنشده VHS فیلم «بازگشت به آینده» ۷۵ هزار دلار پرداخت که گرانترین قیمتی است که برای یک نوار VHS پرداخت شده است. این نسخه VHS متعلق یه تام ویلسون بازیگر نقش بیف تنر در این فیلم بوده است. این بسته که حتی پلاستیک دور آن باز نشده شامل فیلم «بازگشت به آینده ۲» و «بازگشت به آینده ۳» به همراه نامه‌ای امضا شده از تام پولاک مدیرعامل وقت کمپانی یونیورسال خطاب به تام ویلسون است.
نسخه‌ای سالم و بازنشده از فیلم «گونیز» به کارگردانی ریچارد دانر هم در مزایده به قیمت ۵۰ هزار دلار به فروش رفته. نوار«آرواره‌ها» اسپیلبرگ هم به قیمت ۳۲۵۰۰ دلار به فروش رفت.«امپراتوری دوباره ضربه می زند» با قیمت اصلی هفتاد و نه دلار به قیمت دوازده‌هزار و پانصد دلار به فروش رسید.

 

 

 

یادبود

آهنگساز «جیمز باند» درگذشت
«مانتی نورمن» آهنگساز بریتانیایی که بیشتر برای ساخت موسیقی معروف فیلم‌ «جیمز باند» شناخته می‌شود در سن ۹۴ سالگی درگذشت. «مانتی نورمن» آهنگساز تم معروف و اصلی فیلم «جیمز باند»، در سن ۹۴ سالگی پس از یک دوره بیماری کوتاه درگذشت.
معروف‌ترین اثر «نورمن» به‌ عنوان بخشی از موسیقی اولین فیلم باند «دکتر No» ساخته شد که در سال ۱۹۶۲ اکران شد و «شان کانری» در نقش اصلی آن بازی کرد. این آهنگساز پیش از این گفته بود که او این موسیقی را برای نخستین بار به عنوان بخشی از نمایش افتتاحیه فیلم «جیمز باند» رونمایی کرد که با الهام از قطعه قبلی به نام «نشان خوب، نشان بد» برای اقتباسی موزیکال «خانه‌ای برای آقای بیسواس» اثر «وی اس نایپل» ساخته شده است.
«جان بری» که این قطعه را برای موسیقی جاز تنظیم کرده اغلب به اشتباه به عنوان آهنگساز این قطعه معروف شناخته می‌شد و «مانتی نورمن» چندین بار در این باره به دادگاه رفت و که از آن جمله می‌توان به شکایت از روزنامه ساندی تایمز در سال ۲۰۰۱ اشاره کرد که توانست از خودش به عنوان سازنده اصلی این موسیقی دفاع کند.
«مانتی نورمن» متولد ۱۹۲۸ در لندن بزرگ شد و در دهه ۱۹۵۰ و اوایل دهه ۶۰ خواننده بسیاری از گروه های بزرگ محبوب شد. او در اواخر دهه ۵۰ شروع به نوشتن آهنگ برای نمایش‌های موزیکال کرد و با ساخت موسیقی برای نمایش موزیکال «Belle» در سال ۱۹۶۱ مورد توجه تهیه‌کننده فیلم «جیمز باند» برای ساخت موسیقی فیلم «دکتر No» قرار گرفت.
از دیگر فعالیت‌های او می‌توان به ساخت موسیقی برای کمدی «من را بوانا صدا بزن» ساخته «باب هوپ» و سریال تلویزیونی «دیکنز لندن» در سال ۱۹۷۶ اشاره کرد.