نگاهی به زندگی هنری رضا براهنی خالق شعر بلند اسماعیل
نگاهی به زندگی هنری رضا براهنی خالق شعر بلند اسماعیل

    رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضع گیری‌های سیاسی‌اش […]

 

 

رضا براهنی از مشهورترین چهره‌های ادبی ایران که کارنامه‌ای پربار از شعر و داستان و نقد ادبی داشت و آثارش به چند زبان ترجمه شده بود، روز پنجم فروردین در سن ۸۷ سالگی از دنیا رفت. او علاوه بر نوشتن، نقش پررنگی در شکل گیری کانون نویسندگان ایران داشت و موضع گیری‌های سیاسی‌اش در مقاطع مختلف عمرش خبرساز بود و حتی بعد از انتشار خبر درگذشتش یادآوری شد.

او متولد ۲۱ آذر ۱۳۱۴ در تبریز بود و لیسانس خود را در رشته زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز گرفت و برای ادامه تحصیل به ترکیه رفت و بعد از دریافت مدرک دکتری به ایران بازگشت و از دهه ۱۳۴۰ به تدریس در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران مشغول شد. در همین دوران آشنایی با جلال آل احمد او را به جمع هیات موسس کانون نویسندگان ایران کشاند که تشکیلاتی صنفی بود و البته مواضع سیاسی خبرسازی داشت. رضا براهنی علاوه بر تدریس، از ابتدای دهه ۱۳۴۰ اشعارش را هم منتشر کرد و دیدگاه‌هایش درباره شعر و ادبیات در قالب مقالات و کتاب‌های نقادانه به چاپ می‌رسید.

آغازگر شعر پست مدرن ایران
تاثیر فرهنگی و ادبی او چندین سال بعد از انقلاب اسلامی خود را نشان داد. براهنی کارگاه‌های شعر، نقد و داستان‌نویسی برگزار می‌کرد و شاعران و نویسندگان مهمی از دوران بعد از انقلاب خود را «شاگرد» او می‌دانستند. او و همین شاعران جوان‌تر در دهه ۱۳۷۰ جریان شعر جدیدی در فضای ادبی ایران به راه انداختند.
رضا براهنی شیوه نوین خود را «جریان شعر زبان» نامگذاری کرده بود که با انتشار کتاب «خطاب به پروانه‌ها و چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم» آغاز شد. منتقدان ادبی و زبان شناسان به این شیوه لقب «شعر پست مدرن» دادند. هرچند که طی سه دهه گذشته در موافقت و مخالفت با این شیوه شعر گفتن بسیار گفته و نوشته شده است. در کنار حامیان و ستایشگران و پیروان این جریان شاعری فرم‌گرا، چهره‌هایی مانند علی باباچاهی شاعر و منتقد سرشناس مخالف سبک رضا براهنی است و درباره آن مقالاتی هم منتشر کرده است.
به زبان ساده، رضا براهنی به این عقیده رسیده بود که شعر پسا نیمایی باید از استبداد قواعد نحوی زبان فارسی خود را رها کند و زبانیت خود را به رخ بیننده بکشد. به همین دلیل برخی اشعار او از این دوره به بعد نامفهوم به نظر می‌رسد و هرچند زبان شناسان برجسته ایرانی از او تقدیر کرده‌اند، اما این شیوه شاعری از طرف عده‌ای از شعرا و منتقدان و البته مخاطبان جدی‌تر شعر فارسی رد شده است. با این حال طی دهه‌های بعد از انقلاب اسلامی هیچکس مانند رضا براهنی نتوانست چنین تاثیری بر فضای شعر معاصر ایران بگذارد.
کارنامه داستان نویسی رضا براهنی
براهنی در زمینه داستان‌نویسی هم به این رهایی از قید و بند زبان و سبک پست مدرن اعتقاد داشت و رمان «آزاده خانم و نویسنده‌اش» را به همین شیوه نوشت که در میانه دهه ۱۳۷۰ منتشر شد. درباره این رمان گفته شده که نه راوی یک داستان، بلکه روایت‌گر داستان نوشتن برای خواننده است و به همین دلیل وحدت زمانی و مکانی ندارد و پراکنده به نظر می‌رسد.
او پیش از آن رمان‌های دیگری هم منتشر کرده بود، از جمله داستان سیاسی-تاریخی «رازهای سرزمین من» که اولین بار در میانه دهه ۱۳۶۰ منتشر شد و روایت‌گر وقایع مهمی از دهه ۱۳۲۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی است. این داستان چند راوی دارد و لحن روایت آن با تغییر راوی هر فصل از کتاب عوض می‌شود و از ظهور فرقه دموکرات آذربایجان تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و خروج شاه از ایران و پیروزی انقلاب را مرور می‌کند.
براهنی در مقطعی متهم شده بود که پان‌ترک و حامی تجزیه ایران است و یکی از استدلال‌های ورای این ادعا تصویری بود که در همین داستان از شخصیت‌های ترک و فارس ارائه می‌شود. او در مصاحبه‌ای این ادعا را رد کرد و با تاکید بر این که حاضر است برای محافظت از ایران تفنگ به دست بگیرد، گفت برداشت‌هایی که از شخصیت‌های ترک و فارس در رمان «رازهای سرزمین من» می‌شود و اشتباه محض است. او در مصاحبه دیگری زبان فارسی را زبان رسمی و مشترک ایران دانست اما گفت از زبان مادری‌اش (ترکی) دفاع می‌کند.
رضا براهنی در سال‌های پایانی عمرش با بیماری آلزایمر در جدال بود، اما جایگاهش به عنوان چهره‌ای تاثیرگذار در ادبیات معاصر ایران و یکی از معدود بازماندگان نسل نویسندگان و روشنفکران مهم پیش از انقلاب همچنان در یادها مانده بود. اشعار مشهورش از جمله «ایرانه خانم زیبا» یا «اسماعیل» مدام در شبکه‌های اجتماعی بازنشر می‌شد و نسل‌های متفاوتی او را می‌شناختند یا حداقل مخاطب آثارش بودند.
آثار این نویسنده و شاعر به زبان‌های مختلف از جمله انگلیسی، سوئدی و فرانسوی ترجمه شده است. «طلا در مس» معروف‌ترین کتاب‌ براهنی در زمینه نقد ادبی محسوب می‌شود. «قصه‌نویسی» و «کیمیا و خاک» از دیگر آثار وی در این زمینه هستند.
«آهوان باغ»، «جنگل و شهر»، «شبی از نیمروز»، «گل بر گسترده ماه»، «خطاب به پروانه‌ها» و «چرا من دیگر شاعر نیمایی نیستم؟» از اشعار این شاعر فقید است. از رمان‌های وی نیز می‌توان به «آواز کشتگان»، «رازهای سرزمین من»، «روزگار دوزخی آقای ایاز» و «چاه به چاه» اشاره کرد. براهنی آثاری از نویسندگان بزرگ نظیر آنتوان دوسنت اگزوپری، ایو آندریچ، ویلیام شکسپیر، کالروماریا فرانزرو، ماکسیم رودنسون و دیوید کات را ترجمه کرده است.