نگاهی به فیلم «برف آخر» این « برف… » آخر آمد، ولی دیر و بد موقع
نگاهی به فیلم «برف آخر» این « برف… » آخر آمد، ولی دیر و بد موقع
فیلم سینمایی «برف آخر» به کارگردانی‌امیرحسین عسگری و تهیه‌کنندگی حسن مصطفوی تولید سال ۱۴۰۰ است که پس از سه سال در شرایط و موقعیتی نامناسب اکران شده است.

این اثر با نقش آفرینی دقیق و مفهومی‌امین حیایی، لادن مستوفی و مجید صالحی نگاهی دیگرگونه به روزمرگی‌های زندگی یک دامپزشک دارد که در شرایط سردسیر منطقه کیاسر شهرستان ساری شب‌ها به شکارگرگ می‌رود.
« برف آخر» در ژانر اجتماعی و خانوادگی تولید شده و روایتی از روز‌های تکراری یک زندگی است که از قضا دنبال کردن آن چندان تماشاگر را خسته نمی‌کند و این موضوع نشان دهنده دقت و تبحرسازنده آن در چیدمان مناسب پلان‌ها درکنار هم است، این کارگردان پیش از این نیز برای فیلم« بدون مرز» جوایز ارزنده‌ای دریافت کرده بود.
« برف آخر »که برای اولین بار درچهلمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد در رشته‌های مختلفی نامزد و درنهایت برنده چهارجایزه بهترین چهره‌پردازی، بهترین فیلم‌برداری، بهترین نقش اول مرد و سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیئت داوران شد. اثری متفاوت و دیدنی که متأسفانه این روز‌ها زیر سایه کمدی‌هایی چون؛ «زود پز»، « صبحانه با زرافه‌ها»، « ۷۰ سی»، «آریا شهردو نفر» و… قرارگرفته و درسأنس‌های محدودی به نمایش درآمده است.
«برف آخر» به لحاظ داستان و لوکیشن فیلم متفاوت و سختی است و با توجه به اینکه در سینمای مستقل تولید شده قابل تحسین است، زیرا بقول برخی اهل فن حتی فکرکردن به سوژه‌هایی از این دست در این روز‌ها شجاعت می‌خواهد.
تهیه‌کننده فیلم درباره دلایل اکران آن در این ایام به یکی از رسانه‌ها گفته است: «زمانی که فیلم ساخته شد و خواستیم آن را نمایش دهیم، فیلم‌های کمدی زیادی بود که اکران می‌شد و من ترجیح می‌دادم «برف آخر» را کنار آثار کمدی اکران نکنم چون فیلم می‌سوخت، اما درنهایت به نظرم آمد این روند خیلی طولانی شده و مجبور شدم فیلم را اکران کنم. »
فیلم ساختن درلوکیشن برفی و با حیوانات وحشی کار بسیار سختی است، آن هم در روزگاری که بسیاری از تهیه‌کنندگان دیگر حاضر به ساخت فیلم‌های اجتماعی نیستند چه رسد به ساختن فیلمی درشرایط سخت زمستان، روستا و برف و بوران.
بقول تهیه‌کننده فیلم، تک‌تک بچه‌هایی که در این اثر کارکردند ازبازیگران تا عوامل پشت دوربین همه عاشق بودند.
حسن مصطفوی با اشاره به این موضوع که همه عوامل با عشق آمدند و به نظرم اگر حضورشان با این اشتیاق نبود قطعاً این فیلم ساخته نمی‌شد، گفته است: « شما این عشق را در لحظه لحظه فیلم حس می‌کنید. ما، درفیلم‌برداری شرایط بسیار سختی داشتیم، در سکانس رهاسازی گرگ، عوامل تقریباً ۲۳ ساعت نخوابیدند، چون برف و بوران می‌آمد و نمی‌خواستیم آن صحنه‌ها را از دست بدهیم و‌ایستادگی کردند تا این سکانس را گرفتیم و این فقط از عهده یک گروه عاشق برمی‌آید. »
به عقیده نگارنده، ‌امین حیایی در این فیلم یکی از بهترین نقش آفرینی‌های خود در قالب یک کاراکتر جدی را به نمایش گذاشته که همین بازی مفهومی و تأثیر‌گذار برایش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد را به همراه داشت.
داستان فیلم « برف آخر » که مملو از صحنه‌های برفی و بکر زمستانه است، از این گونه است که یوسف در منطقه‌ای دور افتاده دامپزشک است، او روز‌ها به گاوداری‌ها سرکشی می‌کند و شب‌ها به شکارگرگ می‌رود. او روزی به دل آتش می‌زند تا جان گاو‌ها و گوساله‌ها را نجات دهد که بدنش دچار سوختگی می‌شود؛ این موضوع زندگی او را تحت تأثیر قرار داده و در این میان به واسطه گرگی زخمی با خانم دامپزشکی به نام رعنا آشنا می‌شود که بر عکس یوسف برای رهاسازی و کنترل جمعیت گرگ‌ها وارد این منطقه شده است.
به گفته دوست دیرینه و اهل ذوقم مهرداد یعقوبی، درونگرایی شخصیت یوسف بیشتر در مقابل شخصیت خلیل( با بازی مجید صالحی ) خود را نشان می‌دهد؛ او که به شدت برون‌گراست و در ادامه داستان با فهمیدن مسأله گم شدن دخترش برون‌گرایی‌اش بیشتر هم می‌شود، به نوعی در
خدمت برجسته‌کردن آرامش کاراکتر یوسف است. ‌امین حیایی درباره تجربه بازی‌اش در «برف آخر» گفته است که؛ « تنها پنج ماه فرصت داشتم تا بتوانم به شخصیت یوسف نزدیک شوم و کار دشواری هم بود، به همین دلیل پیشنهادات بسیاری را رد کردم تا بتوانم در یک اثر به نظر خودم ماندگار، بازی کنم؛ اثری که هر بازیگری دوست دارد تجربه بازی در آن را درکارنامه خود داشته باشد. با توجه به محیط سرد لوکیشن، فیلمبرداری این فیلم خیلی سخت بود و تنها با همدلی عوامل فیلم توانستیم این کار را به پایان برسانیم. » همچنین علی بحرینی( نویسنده فصل دوم سریال زخم کاری )درباره بازی‌امین حیایی در« برف آخر » گفته که «بازی‌امین حیایی من را بسیار غافل‌گیر کرد، او پیش از این هرگز من را غافل‌گیر نکرده بود. حیایی با این فیلم، روی بلندترین قله بازیگری در سینمای ما‌ایستاده است، همان قله‌ای که بازیگران انگشت شماری فتحش کرده‌اند. ‌امین حیایی را بازیگری دیدم که قاعده بازی در سکوت را بلد است و عملیات نگاه کردن را به بهترین شکل ممکن اجرا می‌کند. البته نباید از تأثیر‌امیرحسین عسگری کارگردان « برف آخر » برای رساندن حیایی به این مرتبه از درخشش غافل بود. »
گفته می‌شود که این فیلم برگرفته از داستان «زنانی که با گرگ‌ها می‌دوند» اثر « کلاریسا پینکولا استس » شاعر، نویسنده و روانکاو آمریکایی ( متولد ۱۹۴۵ ) است، اما‌امیر حسین عسگری این ادعا را رد کرده و گفته است: «من داستانی از محمد صالح علا خوانده بودم که ماجرای آن از ذهن من بیرون نمی‌رفت و ما تصمیم گرفتیم که آن داستان را به فیلم سینمایی تبدیل کنیم، در ابتدا طرح اولیه را نوشتیم و بعد شروع به نوشتن دقیق فیلمنامه کردیم. »

  • نویسنده : محمد عمرانی /عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی