نگاه حداقلی به فرهنگ
نگاه حداقلی به فرهنگ

گروه سیاسی آموزش و پرورش در همه کشورها، کانون توجه دولت‌ها و نظامات سیاسی است و در جمهوری اسلامی ایران نیز از بدو تأسیس، در حرف و کلام، به‌عنوان دستگاهی فرهنگ‌ساز معرفی می‎شد که قرار است آینده این کشور و فردای جامعه، در این‌جا ساخته می‌شود اما در موارد بسیاری به همه ثابت شد که […]

گروه سیاسی

آموزش و پرورش در همه کشورها، کانون توجه دولت‌ها و نظامات سیاسی است و در جمهوری اسلامی ایران نیز از بدو تأسیس، در حرف و کلام، به‌عنوان دستگاهی فرهنگ‌ساز معرفی می‎شد که قرار است آینده این کشور و فردای جامعه، در این‌جا ساخته می‌شود اما در موارد بسیاری به همه ثابت شد که حرف و عمل با هم سازگاری ندارد و آخرین نمونه آن، بررسی طرح رتبه‌بندی بود که ریشه در برنامه پنجم توسعه و چندین سال قبل دارد اما همچنان معطل مانده همچنین انتخاب وزیر برای این نهاد که دولت به دو جوان بیگانه به این دستگاه رسید.

از روزی‌که «حسین باغگلی» که هیچ سابقه اداری و اجرایی با این دستگاه نداشت و با اصرار شخص آیت‌الله رییسی به مجلس معرفی شد و نتوانست نظر مساعد اعضای «خانه ملت» را جلب کند، همه تصور داشتند که رییس‌جمهوری برای معرفی گزینه دوم، تلاش و دقت بیشتری خواهد کرد و فردی را برای این مجموعه در نظر می‌گیرد که حداقل‌های دانش و سابقه مدیریت را برای وزارت آموزش و پرورش داشته باشد اما برای بار دوم نیز «دکتر مسعود فیاضی» معرفی شد، فردی که به بیان رییس کمیسیون آموزش، دکترا ندارد، یک روز در مدرسه دولتی معلمی نکرده و سابقه مدیریت در این دستگاه نیز نداشته است و به همین دلیل، کمیسیون آموزش مجلس نیز با وی مخالف بود.
دکتر محمدباقر قالیباف در جلسه علنی صبح روز گذشته (سه‌شنبه، ۲۵ آبان ماه) مجلس شورای اسلامی، نتیجه رأی نمایندگان مجلس به مسعود فیاضی وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش دولت سیزدهم را به این شکل قرائت کرد که نمایندگان مجلس با ۱۱۵ رأی موافق، ۱۴۰ رأی مخالف، ۵ رأی ممتنع و از مجموع ۲۶۰ آرای مأخوذه، تصدی وزارت آموزش و پرورش را به فیاضی نسپردند.
تا امروز چنین اتفاقی نیفتاده بود که وزیر آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی، دو گزینه جوان در نظر گرفته شوند و هر دو گزینه نیز نتوانند از سد مجلس عبور کنند و امیدواریم این اتفاق موجب شود دولت رییسی برای سومین گزینه فردی را انتخاب کند که از بدنه همین مجموعه ارزشمند و فرهنگی باشد.
برخی از نزدیکان دولت سیزدهم با خود این‌گونه گمان کردند که هم‌سویی و همفکری دولت سیزدهم و مجلس یازدهم با هم و بده‌و‌بستان‌های قانونی که با هم داشته و دارند، فضایی فراهم خواهد کرد که دولت نیز بتواند به سهولت به اهداف خود در تکمیل هیأت وزیران برسد غافل از این‌که بسیاری از نمایندگان مجلس، نسبت به دستگاه تعلیم و تربیت، حساسیت و حتی تعصّب دارند و اجازه نمی‌دهند کلید وزارت آموزش و پرورش در دستان هر فرد کم‌تجربه و ناآشنایی بیفتد.
باور ما این است که نمایندگان نیز در این موضوع، حق دارند چون دستگاه تعلیم و تربیت جایی است که آینده و فردای ایران عزیز اسلامی در آن تعیین خواهد شد اما دولت سیزدهم تا امروز هم در اجرای طرح رتبه‌بندی که قانون مصوب مجلس است، کوتاهی کرده و این طرح هنوز سرنوشت مبهمی دارد و همین کوتاهی دولت و ادعایش مبنی بر فقدان بودجه و اعتبار، در اقدام مجلس به سانسور این طرح موثر بود و هنوز نیز مشخص نیست طرح رتبه‌بندی به چه سرانجامی خواهد کشید در حالی‌که بسیاری از دستگاه‌ها برای کارکنان خود افزایش حقوق مناسب با وضعیت تورّم در نظر گرفتند.
آموزش و پرورش تنها نهادی است که از دل پایتخت و سایر کلان‌شهرها تا دورترین نقطه در روستاها، مناطق مرزی و حتی خارج از کشور، حضور دارد و بار عظیم فرهنگ جامعه را یک تنه بردوش می‌کشد و اگر نمایندگان برای انتخاب وزیر و مدیر ارشد چنین دستگاهی، حساسیت دارند نیز کاملاً حق دارند.
دولت برای اجرای طرح رتبه‌بندی ادعا دارد که به دلیل بالابودن آمار کارکنان این دستگاه، اجرای کمترین میزان افزایش در میان حقوق و مزایای معلمان، بالاترین مقدار فشار مالی را برای دولت دارد و شاید هم حق داشته باشد اما برای انتخاب وزیر و مدیر ارشد این دستگاه، سراغ دو جوان -در مقایسه با سایر وزیرا- کم‌سن و سال و بی‌تجربه رفته است، چرا ؟
بهرحال امروز نیز سپری شد و پرونده فیاضی نیز برای این وزارت‌خانه مهم بسته شد و دولت تکلیف دارد گزینه سوم را معرفی کند و ما توقع داریم برای سومین گزینه، سراغ رجالی برود که شایسته کشیدن عنوان وزیر آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران باشند و یقین داشته باشد که اگر این بار نیز فردی کم‌مایه را برای این کار در نظر بگیرد، باز هم مجلس با وی مخالفت خواهد کرد به‌ویژه اینکه به تعبیر برخی تحلیل‌گران رسانه‌ای و با گذشت چند ماه از آغاز به کار دولت و مجلس، ماه عسل دولت و ساکنان ساختمان میدان بهارستان به پایان رسید.