کار تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی با باخت یک بر صفر در مقابل تیم ملی آمریکا به پایان رسید و امیدها برای صعود از مرحله گروهی در آخرین دوره مسابقات جام جهانی که با ۳۲ تیم برگزار می شد ناامید گشت. امروز که دیگر هیچ مسابقه ای در جام جهانی نداریم و تا […]
کار تیم ملی ایران در مسابقات جام جهانی با باخت یک بر صفر در مقابل تیم ملی آمریکا به پایان رسید و امیدها برای صعود از مرحله گروهی در آخرین دوره مسابقات جام جهانی که با ۳۲ تیم برگزار می شد ناامید گشت. امروز که دیگر هیچ مسابقه ای در جام جهانی نداریم و تا رقابت های جام ملت های آسیا زمان مانده، وقت آن است که به بررسی دلایل مختلف این شکست در عرصه مسابقات جام جهانی بپردازیم. البته ناگفته پیداست که باختمان فدای یک تار موی مردم ایران. بابت تزریق شادی به ایرانی ها بعد از برد برابر تیم ولز هم فارغ از نتیجه نهایی، از تیم ملی کشورمان نهایت تشکر را داریم. اما لازم است جهت جلوگیری از تکرار مجدد این چنین تجربیاتی، مواردی را بررسی و انشالله رفع کنیم.
یکی از اتفاقات عجیبی که در طول دوران برگزاری مسابقات شاهدش بودیم، سکوت خبری غیر عادی سید حمید سجادی، وزیر ورزش و جوانان بود. وزیری که با توجه به حوادث اخیر کشور و مطالباتی که مردم داشتند، کم کارترین وزیر کابینه محسوب می شود. عجیب است که در این مدت مدام چهره و اخبار بعضی از مسئولین که در حوزه های کاملا متفاوت از ورزش در حال کار کردن هستند به سمع و نظر
می رسد که این خیلی هم خوب است.
از این جهت که برای چنین اتفاق بزرگی باید هم واکنشی داشته باشند. حتی اگر به موضع گیری شان انتقاداتی هم وجود داشته باشد، باز هم همین که موضعی دارند خوب است. اما اینکه وزیر ورزش انگار نه انگار که جام جهانی است، جای تعجب و نقد جدی دارد! از بزرگوار به جز حضور در جلسه تمرینی پیش از بازی با انگلیس و چهار کلام آرزوی موفقیت و خدا قوت، هیچ خبر جدی دیگر و بیانیه ای منتشر نشد. تیم ملی شش گل خورد، یک بار برنده شد و موج خوشحالی را به جامعه تزریق کرد، یک بار هم باخت و امید هارا ناامید کرد. هر مدل اتفاقی که دلتان بخواهد برای تیم ملی افتاد و شخص حمید سجادی، که مسئولیت مستقیم بخش قابل توجهی از این باخت را عهده دار است، در سکوت مطلق به سر برد. احتمالا اگر بخواهیم نظرش را درباره نتیجه ای که تیم ملی در جام جهانی به دست آورد بپرسیم، همان جوابی را تحویلمان می دهد که زمان نتایج ناامید کننده تیم کشتی فرنگی داد. در پاسخ به سوال یکی از خبرنگاران که می خواست نظر جناب وزیر را درباره عملکرد ضعیف تیم بداند، ایشان انگار که مثلا یک سوال کاملا بی ربط از حوزه کاری اش از او پرسیده شده، پاسخ داد این سوال را از متخصصان این حوزه بپرسید.
میزان عجیب بودن پاسخ سجادی زمانی بیشتر ثابت می شود که به مصاحبه هایش در این مدت نگاهی بیندازیم. سجادی از زمانی که سکاندار وزارت ورزش و جوانان شده، بارها گفته من ورزشی ام. دروغ هم نمی گوید. رشته تخصصی حمید سجادی دوی ۳۰۰۰ متر بامانع بوده است. وی در این رشته یک بار مدال طلای قهرمانی آسیا (۱۹۹۱ کوالالامپور)، چهار بار مدال برنز قهرمانی آسیا و یک مدال نقره در بازیهای آسیایی ۱۹۹۸ بانکوک را کسب کرد. سجادی در دورهای پیشینه مدیریت در فوتبال را هم داشته و مدتی به عنوان مدیرعامل باشگاه سایپا مشغول فعالیت بوده. این ها فقط بخشی از پیشینه ورزشی سجادی است و چون هدف این متن بررسی رزومه او نیست، از ذکر باقی افتخاراتش اجتناب می کنیم. حال می توان نتیجه گرفت وقتی سجادی در پاسخ به عملکرد ضعیف تیم ها و فدراسیون های ورزشی می گوید من تخصص ندارم، معنی اصلی اش این است که من هیچ توضیحی ندارم درباره کم کاری هایی که مسئولیت مستقیمش با شخص من و وزارت ورزش است، بدهم.
هیچ توجیهی در کم کاری وزیری که با حداقل رای موافق به کابینه دولت سیزدهم راه یافت، و در وزارتخانه ای نشسته که این روزها سرش از بقیه به شکل قابل توجهی خلوت تر است، وجود ندارد. سجادی ورزشی است و طبق نظرات خودش انقلابی هم هست، اما حتی بلد نیست که باید بیانیه صادر کند. زمانی که پس از روی کار آمدن مجدد مهدی تاج، به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال ایران زمزمه های استضیحاش در راهروهای بهارستان به گوش می رسید، سجادی لطف کرد و واکنش نشان داد و گفت فکر می کنم دلیل استیضاحم روی کار آمدن مجدد تاج است. از مقامات شیخ ما این است که دلیل استیضاحش را که کل ایران
می دانند، می داند!
قرار بر این بود که در دولت سیزدهم شاهد گشت ارشاد سختگیر مدیران باشیم و هرکه خطا کرد، امکان نداشته باشد بتواند از زیر کارش در برود.
امروز با گذشت حدود دوسال از شروع دولت سیزدهم می توان گفت این وعده ای انتخاباتی بود که مثل وعده مسکن، دلار، عدم فیلترینگ و بهبود معیشت، به آن عمل نشد. انسیه خزعلی باید کنار گذاشته می شد و این اتفاق نیفتاد. استیضاح، باید سهم فاطمی امین از سکانداری وزارت صمت می شد و این اتفاق نیفتاد. هیچ کس هم کاری به خاندوزی و عملکرد وحشتناک ضعیفش ندارد. حالا برای سجادی هم احتمالا همین رویه پیش گرفته خواهد شد. مشکل سجادی فقط حذف ایران از جام جهانی نیست. یک هفته قبل از شروع مسابقات جام جهانی زمزمه های استیضاح وزیر شدت گرفت و دلیل اصلی این نارضایتی از عملکرد سجادی، منفعل بودن بیش از حد اوست که دیگر دارد به «از زیر کار در رفتن» تعبیر می شود. سجادی نه به انتخاب تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال کار دارد و طبق گفته راستینه، رئیس کمیته تربیت بدنی مجلس، سجادی، میدانست انتخابات فدراسیون فوتبال ایراد دارد ولی برخلاف وظیفه نظارتیاش ورود نکرد! نه به عملکرد ضعیف تیم فوتبال و کشتی فرنگی کار دارد، نه حتی به عملکرد قوی تیم های مثل فوتبال ساحلی کار دارد. وزیری ورزشی و انقلابی، که به پرونده ورزشکاران معترض ورود نمی کند، به مطالبات ورزشکاران و مدیران ورود نمی کند، به انتصاب مدیران ورود نمی کند، به فشارهای بین المللی بر ورزش ایران ورود نمی کند و فقط می گوید من ورزشی ام و انقلابی و اگر سوالی هم از او پرسیده شود، تخصصش را ندارد. ای کاش زمانی که رئیسی داشت این کابینه منظم و زیبا را میچید، سجادی گفته بود تخصص ندارم و خیال همه ما را راحت کرده بود.
شاید این اعتراف ساده به شخص اول مملکت، باعث این می شد که اسکوچیچ هنوز سرمربی تیم ملی فوتبال باشد و امروز در حال خوشحالی از صعود بودیم. اگر هم نه، حداقل می توانستیم به او بگوییم بالای چشمت ابرو داری، و مثل سرمربی فعلی فوتبال مجبور به سکوت از ترس بهم ریختن تمرکز آقا نبودیم.
حالا هیچ کدام این اتفاقات نیفتاد و ما امروز اینجا هستیم، و مطالبه اصلی، توضیح خواستن از وزیر ورزش است. البته اگر مزاحم خلوت و پشت
پرده نشینی اش نمی شویم!