«تاکتیکهای پیچیده در تبلتها یا صفحات دفترچه چرمی مورد علاقهی لوئی فان خال طراحی شده و بلافاصله بعد از سوت آغاز بیمعنی میشوند. کنفرانسهای مطبوعاتی و مصاحبه با مربیان و بازیکنان فقط وقت تلف کردن و حواسپرتی است. ماهیت فوتبال در خود مسابقه حضور دارد، درست زمانی که بازی آغاز میشود و البته موسیقی باید […]
«تاکتیکهای پیچیده در تبلتها یا صفحات دفترچه چرمی مورد علاقهی لوئی فان خال طراحی شده و بلافاصله بعد از سوت آغاز بیمعنی میشوند. کنفرانسهای مطبوعاتی و مصاحبه با مربیان و بازیکنان فقط وقت تلف کردن و حواسپرتی است. ماهیت فوتبال در خود مسابقه حضور دارد، درست زمانی که بازی آغاز میشود و البته موسیقی باید طنینانداز شود. اما نه از طریق تکرار ریتمهای ظریف دوریک (سبکی موسیقی در یونان باستان) که توسط گروه کُر به شکلی تراژیک اجرا میشود. بلکه توسط صدای استوار، هماهنگ و قدرتمند هوادارانی که آواز میخوانند. آوازی که اثری تقریبا هیپنوتیزمکننده دارد که روی انرژی و اتفاقات بازی تاثیر میگذارد. بازی بدون هواداران یک خطا در درک است. یک بازیِ تمرینی صرفِ بیمعنی و بدون حس».
این جملههای «سایمون کریچلی» در کتاب «وقتی به فوتبال میاندیشیم به چه میاندیشیم» برای فوتبالدوستان ایرانی شاید قابل درکتر از هر جای دیگری باشد. فوتبال ایران مدتهاست به بهانههای مختلف با صدای بسته و بدون موسیقی بازی میشود. بازیهایی بدون روح که روح فوتبال را هدف قرار داده است.
بازگشت تماشاگران با قیمتهای نجومی
بعد از چندین هفته دوباره شاهد حضور تماشاگران در هفته هفدهم رقابتهای جام خلیج فارس بودیم (به جز دیدار فولاد و پرسپولیس). حضوری کمتعداد و کمرمق که نتوانست تغییر و تاثیری ملموس داشته باشد. اوج این ماجرا در ورزشگاه آزادی رقم خورد؛ دیدار ۲ تیم استقلال و ملوان با حضور کمتر از ۵ هزار نفر به انجام رسید.
قرار بود ۳۰ درصد ورزشگاه میزبان تماشاگران باشد اما به دلیل انجام عملیات عمرانی و مقاومسازی در طبقه دوم و ۶ سکوی طبقه اول، فقط ۵ هزار بلیت در سامانه مربوطه بهفروش رسید. بلیتهایی با قیمتهای سرسامآور که برای قشر هوادار که اغلب از طبقه متوسط و ضعیف جامعه هستند، مبلغی گزاف و بیش از حد بود. هواداران استقلالی برای خرید بلیت پشت دروازه ۱۰۰ هزار تومان، روبروی جایگاه ۲۰۰هزار تومان و (VIP) یک میلیون تومان باید پرداخت میکردند. مبالغی که در این شرایط اقتصادی موجود، میتواند برای هر تماشاگر سنگین باشد. این مبلغ را به اضافه هزینه رفتوآمد و خورد و خوراک بکنید، شاهد چند برابر شدن هزینه تماشای یک مسابقهی ۹۰دقیقهای خواهید بود.
باشگاه استقلال هم نسبت به این قضیه ساکت نماند و اعتراض کرد. حجت کریمی، عضو هیات مدیره استقلال، گفت: «در مورد بلیتها ما متولی نیستیم اما پیگیری میکنیم که تماشاگران ما در این شرایط اقتصادی و گرانی حداقل مبلغ کمتری پرداخت کنند. یکمیلیون تومان واقعا زیاد است و باید هوای آنها را داشته باشیم تا بیشتر جذب
ورزشگاه شوند».
کاهش نهچندان کارساز قیمتها
حالا نوبت پرسپولیس است تا پس از ۱۲ هفته میزبان هوادارانش باشد. آنها باید روز چهارشنبه از ساعت ۱۷ پذیرای آلومینیوم اراک باشند. اعتراضات صورت گرفته باعث شد تا قیمت بلیتها در مناطق مختلف استادیوم تقریبا نصف شود. یعنی تماشاگران برای حضور پشت دروازه ۵۰ هزار تومان، روبروی جایگاه ۱۵۰ هزار تومان و جایگاه ویژه ۵۰۰ هزار تومان پرداخت کنند.
این کاهش قیمت صورت گرفته بازهم در حدی نیست که فشار را از روی تماشاگران کم کند. آنها همچنان باید برای عمومیترین جایگاه، یعنی صندلیهای روبروی جایگاه ۱۵۰ هزار تومان پرداخت کنند که مبلغ
قابل توجهی است.
همچنان زنان به ورزشگاه نمیآیند!
دیگر مشکل بزرگی که در حال حاضر وجود دارد، عدم حضور تماشاگران خانم در استادیومهاست. منصور قنبرزاده، نایبرئیس دوم فدراسیون فوتبال چند روز قبل در اینباره گفت: «یکی از موارد مورد نظر (AFC) و فیفا، فراهم کردن زیرساختها است. ما تلاش میکنیم زیرساختها را به شکلی آماده کنیم که با فرهنگمان همخوانی
داشته باشد.
امیدوارم در مسیری پیش برویم که زنان هم بتوانند در ورزشگاه حضور پیدا کنند».
بازهم همان کلمه کلیشهای؛ زیرساخت. واژهای که همواره مورد علاقهی مدیران ورزشی و غیر ورزشی بوده و آنها برای فرار کردن از پاسخگویی و برای طفره رفتن از آن استفاده میکنند و مخاطبان کاملا به آن واقف شدهاند. شاید بد نبود اگر خبرنگاران در گفتوگو با قنبرزاده از او سوال میکردند که چه زیرساختی؟ دقیقا چه مسائلی باید حلوفصل شود؟ مگر همین چند ماه پیش بازیهای ملی و باشگاهی با حضور تماشاگران خانم برگزار نشد؟ در این مدت چه تغییری در زیرساختها حاصل شده که زنان نمیتوانند در استادیومها حاضر شوند؟
بر سر نخواستن تماشاگران دعواست
هواداران، این سرمایههای فوتبال یا به قول کریچلی، صدای استوار و دلانگیز فوتبال در لیگ برتر فوتبال ایران ارزش و جایگاهی ندارند و بهجای اینکه بستر برای حضورشان فراهم شود، تمام تلاشها انجام میشود تا میل، توان، رغبت و اجازه حضور نداشته باشند. گویا اینجا یک بازی تمرینی ساده و بدون حس، آن چیزی است که طرفدار دارد. اینجا بر سر نخواستنِ موسیقیِ فوتبال، دعواست. به لیگ برتر ایران خوش آمدید.