روزهای نخست کارلوس کیروش در فوتبال ایران خاطرهانگیزتر از روزهای خداحافظیاش است، دورانی که با خنده به سر شد. به گزارش «ورزش سه»، درست بعد از تعطیلات نوروزی سال ۹۰، کارلوس کیروش هدایت تیم ملی فوتبال ایران را برعهده گرفته و خیلی زود کارش را با انجام اردوها و دیدارهای تدارکاتی آغاز کرد؛ […]
روزهای نخست کارلوس کیروش در فوتبال ایران خاطرهانگیزتر از روزهای خداحافظیاش است، دورانی که با خنده به سر شد.
به گزارش «ورزش سه»، درست بعد از تعطیلات نوروزی سال ۹۰، کارلوس کیروش هدایت تیم ملی فوتبال ایران را برعهده گرفته و خیلی زود کارش را با انجام اردوها و دیدارهای تدارکاتی آغاز کرد؛ روزهایی که او برخلاف زمان خداحافظیاش، شناخت چندانی از بازیکنان نداشت و به سفارش فدراسیون فوتبال و برخی دستیاران ایرانیاش نفرات را به اردو فرا میخواند.
مرد پرتغالی و همیشه خندان که با کولهباری از تجربه و کارنامهای شگفتانگیز به ایران آمده بود، خیلی زود تکلیف تیم ملی امید را هم مشخص کرد و ۲۳ روز پس از معرفیاش بهعنوان سرمربی تیم ملی، هدایت تیم امید را به علیرضا منصوریان سپرد؛ کسی که از همان ابتدا از افراد مورد اعتمادش شد و ارتباط نزدیکی با او داشت.
کیروش وظیفه سنگینی را به منصوریان سپرده بود، چراکه تیم ملی امید کمتر از دو ماه و در دو تاریخ بیست و نهم خردادماه و دوم تیرماه سال ۹۰ باید دو بازی بسیار حساس در مرحله دوم انتخابی المپیک ۲۰۱۲ لندن مقابل تیم ملی عراق برگزار میکرد، اما با این وجود مرد پرتغالی با همراهیاش از همان ابتدا با امیدها، سعی داشت تا آنها را در مسیر بزرگی قرار دهد.
تیم امید ایران قبل از مسابقه با عراق، یک اردوی تدارکاتیِ اروپایی در کییف و دیدار دوستانه مقابل تیم ملی امید اوکراین در روز ۱۱ خرداد ۹۰ تدارک دیده بود، اما بخاطر مشکلات مالی و عدم حمایت فدراسیون فوتبالِ وقت، سفر شاگردان منصوریان لغو شد تا آنها در کمپ تیمهای ملی به تمرین بپردازند.
امیدها قبل از مسابقه انتخابی المپیک برابر عراق، یک دیدار تدارکاتی مقابل تیم سوریه داشتند و در آن به برتری ۲ بر یک دست یافتند، اما مهمترین بازی آنها تقابل با شاگردان کارلوس کیروش و تیم ملی بزرگسالان بود.
جدیترین محک شاگردان منصوریان که تمرینات زیادی هم پشت سر نگذاشته بودند، در ساعت ۰۹:۳۵ صبح روز ۱۶ خرداد ۹۰ در ورزشگاه دستگردی، مقابل تیم ملی بزرگسالان بود که ستاره و چهرههای شاخص و البته نفرات عجیبی هم داشت؛ مسابقهای که بخاطر در پیش بودن دیدار انتخابی المپیک برابر عراق، با جدیت خاصی از سوی دو تیم دنبال میشد و برخی تصاویر آن از دوربین امیرحسین خیرخواه در این مطلب آمده است.
سید مهدی رحمتی، سید جلال حسینی، رضا نوروزی، جلال کاملیمفرد، میثم بائو، مهرداد پولادی، علی کریمی، محمد نصرتی، محسن بنگر، امید ابراهیمی، قاسم حدادیفر، سعید دقیقی، محمدرضا خلعتبری، ایمان مبعلی، حسین ماهینی، مهرداد اولادی، میلاد زنیدپور، مجتبی جباری، پژمان منتظری، آندرانیک تیموریان، خسرو حیدری، قاسم دهنوی، شهاب گردان، محمدباقر صادقی، جواد نکونام، محمد ابراهیمی و محمد قاضی ازجمله بازیکنانی بودند که آن مقطع در تیم ملی بزرگسالان حضور داشتند؛ نفراتی که برخی از آنها مثل کریمی و رحمتی بعدها با مرد پرتغالی به مشکل خوردند و دیگر جزو تیم ملی نبودند و در کنار او نماندند.
حامد لک و رشید مظاهری نیز دو دروازهبان آن مقطع تیم امید بودند که بعدها هر دو گلر از سوی کارلوس کیروش به تیم ملی بزرگسالان دعوت شدند؛ همچنین در تیمِ منصوریان نفرات شاخص دیگری مثل علیرضا جهانبخش، کریم انصاریفرد، کمال کامیابینیا، شجاع خلیلزاده، میلاد فخرالدینی، محمد غلامی، مهرداد جماعتی، آرش افشین و … نیز حضور داشتند که تعدادی از آنها نیز تجربه ملی پوش شدن را به دست آوردند
در ابتدای مسابقه خوش و بش گرمی میان مسؤولان وقت فدراسیون، تیمهای ملی و کادر فنی بزرگسالان و امید انجام گرفت و بازی در سه وقتِ ۳۰ دقیقهای برگزار شد که در نهایت با گل دقیقه ۸۸ پژمان منتظری روی ارسال زنیدپور، با برتری یک بر صفر شاگردان کیروش خاتمه یافت.
نکته جالب توجه این مسابقه علاوه بر حضور ستارههای قدیمی و فعلی فوتبال ایران، حضور امید نمازی در کنار کیروش بود؛ کسی که بیشترِ وقت بازی در کنار خط حضور داشت و در آن طرف میدان هم مارکار آقاجانیان، دستیار منصوریان نکات لازم را به بازیکنان گوشزد میکرد؛ کسی که بعدها به جمع دستیاران مرد پرتغالی اضافه شد و تا پایان دوران حضور او در ایران، جزو کادر فنیاش بود.
در آن بازی رحمتی که بعدها با کیروش اختلاف پیدا کرد، گلر اول او بود و خلیلزاده هم که در حسرت حضور در جام ملتها و جام جهانی با مرد پرتغالی ماند، برای امیدها بازی میکرد؛ بازیکنانی که نسبت به دیگران داستانهای بیشتری با کیروش داشتند.
با وجود اینکه این مسابقهی هیجانانگیز که با لبخند و روی خوش کیروش آغاز شد و به پایان رسید و او برای امیدهای فوتبال ایران آرزوی موفقیت کرد، اما شاگردان منصوریان با یک اتفاق عجیب و تلخ نتوانستند از این آمادگی کوتاه مدت، اتفاق بزرگی رقم بزنند و با یک اشتباه عجیب توسط فدراسیون، موفق نشدند طلسم ۳۶ ساله صعود به المپیک را بشکنند.
در پایان بد نیست یادی کنیم از غفلت بزرگ مدیرانِ وقت فوتبال و تیم ملی امید؛ زمانی که شاگردان منصوریان در دیدار رفت و شهر اربیل توانستند به پیروزی ارزشمند یک بر صفر برسند، اما بخاطر استفاده از کمال کامیابینیا که محروم بود و اطلاعی از عدم بازی به او نداشتند، ۳ بر صفر بازنده شدند و با روحیهای تلخ و بسیار پایین پای به دیدار برگشت بگذارند و در ورزشگاه آزادی و مقابل چشمان ۱۵ هزار تماشاگر، با نتیجه ۲ بر صفر بازنده شوند و در رویای صعود المپیک بمانند.