جمله ـ گروه علمی و دانشگاهی: دانشگاه بی شک مهمترین دوره تحصیلی است. دورانی که نتیجه سال ها درس خواندن در مقاطع مختلف در آن سرریز می شود و انتخاب رشته و دانشگاه محل تحصیل میتواند شغل آینده یک جوان را تضمین کند. به همین خاطر تا بیست سال پیش رقابت اصلی بر سر محل […]
جمله ـ گروه علمی و دانشگاهی: دانشگاه بی شک مهمترین دوره تحصیلی است. دورانی که نتیجه سال ها درس خواندن در مقاطع مختلف در آن سرریز می شود و انتخاب رشته و دانشگاه محل تحصیل میتواند شغل آینده یک جوان را تضمین کند. به همین خاطر تا بیست سال پیش رقابت اصلی بر سر محل تحصیل و رشته تحصیلی بود، اما با رونق دانشگاه های آزاد و غیرانتفاعی دیگر رشته و دانشگاه از صدر جدول اولویت ها پایین آمده و جایش را دانشگاه رفتن برای دانشگاه رفتن داده است. خانواده ها فقط می خواهند فرزندانشان آقا یا خانم مهندس شوند، حالا فرقی ندارد در
چه رشته ای. بخشی از این تمایل بیمارگونه از روی چشم و همچشمی است ، اما مهمترین دلیل آن توسعه بی جهت دانشگاه توسط نظام آموزشی است که تحصیل را هم تبدیل به نوعی دکان درآمدزایی کرده، بدون اینکه حواسش باشد، نتیجه این لشگرکشی دانشگاهی نهایتا به خودش ضربه می زند و کار را به جایی
می رساند که دیگر هیچ خانواده ای تمایلی به حضور فرزنداش در دانشگاه نداشته باشد و به جایش او را آماده یادگیری یک حرفه کند که بعدا بتواند گلیم خودش را از آب بیرون بکشد.
مهندسین بی دانش
و بچه مایهدارهای دکتر
می ماند بچه مایهدارها که در کنار سرمایه پدری به دنبال لقبی دانشگاهی هستند و اکثر اوقات آن را با پول می خرند.
یعنی به دانشگاه رفته و ثبت نام می کنند اما در کلاس ها حاضر نمی شوند و تحقیقاتشان را هم با پول می خرند و ارائه می دهند و نهایتا هم با شل کردن سر کیسه فارغ التحصیل
می شوند تا یک آقا یا خانم مهندس
پولدار بشوند. گویا دانشگاه به یک تفریح تحصیلی بدل شدن و نوعی «باید و اجبار» است که اگر کسی از آن عبور نکند؛ چیزی کم دارد. دیگر اگر در خیابان فریاد بزنید: مهندس! به احتمال زیاد ۸۰ درصد جمعیت رویشان را برمیگردانند. فرقی هم نمی کند که شما
چه می خوانید. به قول ظریفی دیگر میان رشته مهندسی عمران و آبیاری گیاهان دریایی فرقی نیست و همین که لقب مهندس یا دکتر را یدک بکشید کفایت می کند.
این ازدیاد رشته ها بدون نیازسنجی و ایجاد بازار کار موجب شده است که نیمی از
فارغ التحصیلان عملا رشته هایی را پشت سر بگذارند که نه نیاز چندانی در جامعه را رفع می کند و نه از آنها را تبدیل به متخصصان
ذی نفوذ و کارآمد می کند.
مسئله جامع محوری بودن رشته های دانشگاهی از آن جمله مورادی است که دغدغه بسیاری از اساتید قدیمی است و
می گویند کشور این روزها به متخصصینی نیاز دارد که بتوانند از جنبه های گوناگون به یک
مسئله بنگرند. اما متاسفانه برخی از رشته های قدیمی و غیرکارآمد» همچنان در دانشگاه ها اقدام به جذب دانشجو و تقدیم فارغ التحصیل
می کنند و نه تنها گره ای از گره های کشور باز نمی کنند بلکه یک گره تازه هم به آن اضافه می کنند. که آن گره تازه همانا یک
فارغ التحصیل جویای کار دیگر است که مدام سرش به سنگ عدم استخدام می خورد.
سیم ارتباط جامعه و دانشگاه
قطع است
در تازه ترین نمونه میتوانیم اشاره ای کنیم به اظهارات دکتر حسین هرسیج در گفتوگو با ایسنا. این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از مباحث اصلی که این روزها در ارتباط با دانشگاهها مطرح میشود، مسئله جامعمحور بودن دروس دانشگاهی است؛ تصریح کرد: دروسی که در دانشگاهها ارائه میشوند باید مبتنی بر مسائل مبتلابه جامعه باشند. مسائل و مشکلات جامعه باید شناسایی شود و براساس مسائل شناسایی شده، رشتههای دانشگاهی تعریف شود. وی با بیان اینکه برخی از رشتههای دانشگاهی تنها به صورت تئوریک ارائه میشوند و دانشجو به صورت عملی نمیتواند از دانش خود بهرهببرد، توضیح داد: به طور مثال، یک دانشجوی رشته زمینشناسی با تمام سنگهای دنیا در دروس تئوری خود آشنا میشود اما هنگامی که وارد معدن میشود، نمیتواند جنس سنگ را تشخیص دهد. دکتر هرسیج درباره تعریف رشتههای دانشگاهی متناسب با ظرفیت و پتانسیل هر منطقه گفت: رشتههای دانشگاهی باید متانسب با نیاز هر استان باشد و بومیسازی شوند. اصفهان، یک شهر توریستی است؛ بنابراین بسیاری از مؤلفهها میتواند بر مبنای این پتانسیل تعریف شود یا گسترش یابد. رشته گردشگری میتواند یک فرصت مناسب باشد اما چنین رشتهای در دانشگاه اصفهان
وجود ندارد.
آماده افزایش فارغالتحصیلان
بیکار باشیم
وی ادامه داد: اینطور تصور نشود که تعریف رشته بر اساس نیاز هر منطقه محدود به رشتههای علومانسانی شود بلکه رشتههای فنیمهندسی هم میتوانند براساس نیاز صنعت باشد. به طور مثال، صنایع فولاد و پتروشیمی در استان اصفهان وجود دارد، دانشگاه بایدبا این صنایع واردمذاکره شود و براساس نیازهای پژوهشی وآموزشی آنها،رشتههای تحصیلی را گسترش دهد. دانشگاهها نباید خود را در یک فضای کوچک قرار دهند و خود را محدودکنند. این استاد دانشگاه توضیح داد: تنها در عالم ذهن سیر میکنیم، باید وارد دنیای واقعیت شویم. واقعیت در این است که نیازهای جامعه را شناسایی کنیم و با توجه به این نیازها، رشتههای دانشگاهی را تعریف کنیم. اگر تعریف رشتههای دانشگاهی برمبنای نیاز هر منطقه باشد، باید برخی از رشتهها را برای همیشه به دست فراموشی سپرد و به جای این رشتهها، رشتهای جدید تعریف کرد. دکتر هرسیج اظهار کرد: دانشگاهها برمبنای صنایع خلاق میتوانند علومانسانی نوین را گسترش دهند، آنچه که مربوط به گذشته است نباید گسترش یابد. در حال حاضر، رشتههای قدیمی گسترش مییابند و رشتهای جدید مبنی بر نیاز منطقه تعریف نمیشود. اگر بخواهیم به شرایط کنونی ادامه دهیم، به طور قطع، با خیل بیشتری از فارغالتحصیلان بیکار دانشگاهی مواجه میشویم. رییس دانشگاه اصفهان با بیان اینکه دانشگاهها باید در یک آمایش سراسری مورد جراحی عمیق قرار گیرند، تصریح کرد: بسیاری از دانشگاههای آزاد، دولتی و غیرانتفاعی نباید وجود داشته باشند. دانشگاهها به واسطه مباحث سیاسی گسترش مییابند. اگر یک مرکز یا دانشگاه صرفا برای خشنودی یک چهره سیاسی احداث شود، به طور قطع، اهداف آموزش عالی هیچگاه محقق نمیشود.
رییس دانشگاه اصفهان، با اشاره به ضرورت مهارت محور شدن دروس دانشگاهی، درباره عمر برخی از رشتههای تحصیلی توضیح داد: برخی از رشتههای دانشگاهی برای ۴۰ یا ۵۰ سال گذشته هستند و در گذر زمان هیچگاه بهروزرسانی نشدهاند.
در این زمینه مطالعات بینرشتهای باید تقویت شود که برمبنای آن بتوان رشتههای متناسب با نیاز روز تعریف کرد.
به گزارش جمله، با این حساب اگر ۵۰ سال دیگر زنده باشید و جایگاه علمی ایران در دنیا را بررسی کنید می بینید که نه تنها حرفی برای گفتن نداریم بلکه به صادرکننده اصلی نخبگان و واردکننده اصلی دانش مخصوصا در حوزه های بنیادین مثل فناوری، مهندسی و پزشکی تبدیل شدهایم. ادامه این روند بدون بازنگری جدی در بسیاری از رشتههای دانشگاهی و شیوه تدریس آنها ما را به پرتگاه دانش نزدیک می کند نه قلهها!