پای استعفا، ممنوعیت و رکود بر گلوی سینمای ایران
پای استعفا، ممنوعیت و رکود بر گلوی سینمای ایران
«مرضیه برومند» در کمتر از یک‌سال حضور بر صندلی مدیرعاملی جامعه اصناف سینمای ایران، با صدور بیانیه‌ای از این مقام استعفا داد.

سایه برین روزنامه نگار – «مرضیه برومند» در کمتر از یک‌سال حضور بر صندلی مدیرعاملی جامعه اصناف سینمای ایران، با صدور بیانیه‌ای از این مقام استعفا داد. برومند در متن استعفای خود، علت اتخاذ این تصمیم را «ناتوانی از درک پیچیدگی‌ها و تناقض‌های درونی خانه سینما» بیان کرده‌است.
زمانی که این کارگردان توانست مقام مدیریت عاملی خانه سینما را کسب کند، عده‌ای انتخاب یک زن برای این منصب را ناشی از تحولات نیمه دوم سال گذشته دانستند. چه این فرضیه درست باشد یا خیر، این انتصاب با استقبال زیادی مواجه شد اما در ادامه، شرایط به شکل دیگری پیش رفت. برومند بارها برای مطالبه هنرمندان با مدیران و مسئولان جنگید و در نهایت هم پس از سخنرانی جنجالی در مراسم خاکسپاری زنده یاد «داریوش مهرجویی»، توسط حاضران در مراسم (هو) شد و مورد هجمه‌های فراوان قرار گرفت و در نهایت هم از این سمت کناره‌گیری کرد.
استعفای مرضیه برومند، تنها یکی از مصادیق آشفتگی و پریشان‌حالی وافر این روزهای سینمای ایران است. بر خلاف آنچه مسئولین مربوطه آسایش و رونق می‌پندارند یا حداقل در ظاهر اذهان می‌کنند، به جرئت می‌توان گفت سینمای ایران در یکی از بحرانی‌ترین روزهای خود به سر می‌برد. سینمایی ایران مدت‌هاست که متناوبا سوگ‌های هولناکی را تجربه کرده‌است. جامعه هنر ایران فروردین‌ماه سال‌جاری، با خبر خودکشی «کیومرث پوراحمد»، نویسنده و کارگردان فقید ایرانی شوک‌زده شد و امروز در فاصله کمتر از یک ماه، «آتیلا پسیانی» و «داریوش مهرجویی» را از دست داده‌است. ممنوع‌الکاری تعداد قابل توجهی از بازیگران زن به دلیل کشف حجاب نیز از اتفاقات شوکه‌کننده سینما بود. اتفاقی که اظهار شد به‌دلیل یک بی‌قانونی آشکار به وقوع پیوسته و در پی نقض قوانین جمهوری اسلامی ایران است. ادله‌ای منطقی، که مسلما باعث ایجاد این انتظار در سینماگران است که اگر قرار بر ممنوع‌الکاری آنان در پی نقض قوانین کشور است، آن‌ها حق دارند که حکم قانونی از قوه قضائیه دریافت کنند.
ویترین سینمای ایران که گیشه‌های فروش فیلم است نیز بر ادعای نابسامانی شرایط هنری ایران صحه می‌گذارد. سینمای اجتماعی به معنی واقعی کلمه نابود شده‌است. هیچ فیلمسازی جرئت ساخت اثر فاخر اجتماعی را ندارد چراکه فیلم‌سازی تحت شرایطی که هیچ‌گونه حمایتی از اثر یا صاحب اثر نمی‌شود، ترسناک است. نتیجه همان است که امروز می‌بینیم؛ قطار فیلم‌های کمدی و بی‌محتوا که تنها مزیت آن‌ها سرگرمی است و قاچاق فیلم‌های سینمایی ارزشمندی چون «تفریق»، «برادران لیلا»، «بی‌رویا»، «جنگ جهانی سوم» و امثالهم. دست ایران در فستیوال‌های بزرگ سینمایی چون کن و اسکار، روزبه‌روز کوتاه‌تر می‌شود و کار به‌جایی می‌رسد که باید «نگهبان شب»، نماینده ایران در اسکار باشد. انتخابی که احتمالا برای برگزیده نشدن در دستور کار قرار گرفته‌است. این‌که سینمای ایران پر از فیلم‌های کمدی است و از قضا فروش همه این فیلم‌ها هم نجومی است، مدیران سازمان سینمایی را ذوق‌زده کرده و باعث شده دغدغه‌ی سینمای اجتماعی و معناگرا را به کلی فراموش کنند و اظهار کنند که علت فروش کمدی‌ها، حال خوب مردم است. بعید می‌دانیم که مسئولان ذی‌ربط ندانند که چنین فروش‌هایی اتفاقا به دلیل حال بد مردم است و سینما جزو معدود تفریحات باقی‌مانده آن‌هاست. اتفاقا فشارهای اقتصادی و اجتماعی مردم را بر آن می‌دارد که به تماشای این آثار بنشینند.
نتیجه این‌که می‌توان گفت استعفای مرضیه برومند از خانه سینما پس از تنها هشت‌ماه، مشتی نمونه خروار شرایط نابسامان این روزهای سینماست. در پایان شاید نگاهی به متن استعفای مرضیه برومند، خالی از لطف نباشد. «من در تاریخ دهم مهرماه از سمت مدیریت عامل خانه سینما استعفا دادم. اما چرا آمدم و چرا رفتم؟
آمدم تا هیئت مدیره را در عبور از بحران‌های سختی که پشت سر گذاشته و همچنان درگیر پیامدهایش بود، یاری کنم. آمدم آغوش باز کنم و خانواده سینما به ویژه جوان‌ها را از افتادن به دامی که از هرسو برایشان گسترده شده به سلامت به در ببرم و نگذارم بیش از این از روح و روانشان هزینه بدهند. آمدم تا هرآنچه احترام و اعتبار دارم به کار ببندم و از مدیران و مسئولین فرهنگی بخواهم از لجبازی و عناد و بی‌مهری و رفتارهای تند و اهانت‌آمیز با هنرمندان مخصوصا با خانم‌های بازیگر دست بردارند و به آنان هشدار بدهم؛ راهی که پیش گرفته‌اند جز عمیق‌تر شدن شکاف‌ها و نابودی سینما حاصلی ندارد. اما متاسفانه گوش شنوایی نبود، یا بود و تصمیم گیرندگان اصلی کسان دیگری بودند.
آمدم تا با پرهیز از گرفتار شدن در چرخه روزمرگی و برآوردن خواسته‌های ابتدایی و کوتاه مدت برخی از اعضا، مطالبات اصلی و بنیادین صنوف سینمایی را پیش ببرم و برنامه‌های کلان هیئت مدیره را که در اولویت خواسته‌های صنوف هم بود، دنبال و اجرا کنم، اما حاشیه‌ها و حوادث و رویدادهای غم‌انگیز پی‌درپی و جریانات و اختلاف نظرهای درونی خانه سینما منجر به توقف اجرای برخی از برنامه‌های کلان هیئت مدیره و محول شدن آن به آینده‌ای نامعلوم شد.
ناتوانی من در درک پیچیدگی‌ها و تناقض‌های درونی خانه سینما که در لغو رویداد سالانه موسوم به جشن سینما خود را نشان داد و هم‌چنین خودداری سازمان سینمایی از پرداخت‌های به موقع تکلیفی به دلایل مختلف مزید بر علت شد و احساس کردم بودن من دیگر نه تنها ثمر ندارد بلکه ممکن است به این نهاد صنفی با ارزش و یگانه آسیب وارد کند، بنابراین استعفای خودم را تقدیم کردم و قول دادم تا تاریخ بیستم آبان همچنان خانه سینما را اداره کنم و به قولم عمل کردم. برای خانه و خانواده پرافتخار سینما آرزوی سلامتی و موفقیت می‌کنم و همچنان در خدمت مردم و فرهنگ و هنر این سرزمین هستم.»

  • نویسنده : ارسالی توسط سایه برین