فرشاد کاسنژاد / بسته بودن پنجره نقل و انتقالات استقلال در هفته اول فصل اتفاق غیرمنتظرهای نیست. یک ماجرای کشدار است که تا روز آغاز لیگ ادامه پیدا کرد و بعدها میتواند بارها با پروندههای دیگر برای استقلال و تیمهای دیگر تکرار شود. سادهلوحانه است که پنجره بسته استقلال را به تعطیلی اروپا […]
فرشاد کاسنژاد /
بسته بودن پنجره نقل و انتقالات استقلال در هفته اول فصل اتفاق غیرمنتظرهای نیست. یک ماجرای کشدار است که تا روز آغاز لیگ ادامه پیدا کرد و بعدها میتواند بارها با پروندههای دیگر برای استقلال و تیمهای دیگر تکرار شود. سادهلوحانه است که پنجره بسته استقلال را به تعطیلی اروپا و شیطنت شفر و حرفهایی از این دست مربوط بدانیم.
کمیته نقل و انتقالات سازمان لیگ در آغاز فصل نقل و انتقالات اعلام کرده بود که پنجره باشگاههای استقلال، فولاد خوزستان، ماشینسازی تبریز، صنعت نفت آبادان و شهر خودروی مشهد بسته است. پیش از این پنجره نقل و انتقالات باشگاه پرسپولیس نیز بسته بود و شاید به زودی با توجه به پرداخت نشدن بدهیها دوباره پنجره نقل و انتقالات این باشگاهها بسته شود. آیا فدراسیون فوتبال میتواند پس از جریمه سال گذشته AFC به دلیل ارائه اطلاعات دروغین درباره بدهی باشگاهها، امسال نیز با باشگاههای بدهکار مماشات کند؟ پاسخ احتمالاً منفی است.
پنجره بسته نقل و انتقالات فلسفه دارد، یعنی این باشگاه را باید نجات داد، باید پنجره نقل و انتقالاتش را بست تا در حال ورشکستگی با قراردادهای جدید بعدی خود را بیشتر دچار بحران مالی نکند. در فوتبال ایران اما فلسفهاش فهمیده نمیشود، باشگاهها فکر میکنند بسته شدن پنجره اقدامی علیه آنهاست. به این اقدام اعتراض دارند و آن را حتی ناعادلانه میخوانند، در حالی که پنجره بسته نقل و انتقالات تنها راه نجات آنها در روند افزوده شدن بدهیها است.
در فوتبال ایران اما باشگاهها بیتوجه به پنجره بسته نقل و انتقالات بازیکن استخدام میکنند. هیچ هشداری را نمیشنوند و متوجه اهمیت و فلسفه این محرومیت نیز نیستند، بلکه همیشه خیال میکنند راهی پیدا میشود و میتوانند با انباشتن بدهیها به راه خود ادامه دهند. این اقدامی علیه خود است اما رسانهها و لیدرهای مجازی برای باشگاهها جوی میسازند که انگار خرید بازیکن بزرگترین هنر مدیران است و برای خریدهای گزافتر هورا میکشند. اسم این بلبشو بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران است.
باشگاههای ایرانی و حتی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ بسیاری از قوانین و دستورالعملهای بینالمللی را علیه خود تصور میکنند. سالها است اینکه باشگاهها باید بدون بدهی انباشته مجوز حرفهای دریافت کنند، یک دشمنی از سوی AFC القا میشود، سالهاست آرای کمیته انضباطی FIFA کینهورزانه معرفی میشود، سالها است اینکه فدراسیون باید در اساسنامه خود نشانههای واضح استقلال داشته باشد نیز یک دردسر خطاب میشود.
فوتبال اما با رعایت قواعد بینالمللی به چارچوبهای حرفهای نزدیک میشود و بدون درک فلسفه مقررات هرگز نمیتوانیم به رفتار حرفهای عادت کنیم. عجیبتر اینکه باشگاهها حتی بیتوجه به قوانین داخلی نقل و انتقالات به تماشاگران وعده میدهند. وزارت ورزش و سازمان لیگ استخدام مربی خارجی را ممنوع اعلام کردهاند اما مدیرعامل باشگاه با وعده بازگشت مربی خارجی، دو هفته وقت باشگاهش را برای محبوبیت نزد هوادار تلف میکند.
در فصل نقل و انتقالات تیمهای بدهکار با پنجره بسته نقل و انتقالات هر روز مشغول خرید بازیکن هستند و واکنش فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ انتشار یک خبر چند خطی است که اشاره به محرومیت آنها دارد اما چیزی بیشتر از خبررسانی از فدراسیون و سازمان لیگ نمیبینیم.
استقلال هفته اول با پنجره بسته نقل و انتقالات به میدان رفت و بخشی از سرمایه انسانی خود را در اختیار نداشت. استقلال از این مهلکه عبور میکند اما فردایی نزدیک است که با پرونده آندرهآ استراماچونی و طلبکاران دیگر مواجه خواهد شد. خبری از تغییر رفتار مالی باشگاهها نیست. آنها فقط از پروندهای به پرونده دیگر دنبال حل مشکلات روزمره هستند و همیشه آنچه برای آینده به جا میگذارند، نه یک راه تازه، بلکه انبوهی از بدهی است.