پویش‌هایی که به خاموشی رسید
پویش‌هایی که به خاموشی رسید

  مجید رفیعی برزکی، خبرنگار پنج شش ماه پیش که شور «پویش‌»هایتان بود و رقم آن به شصت و هفتاد رسید و خدا را بنده نبودید و همکاران شما در وزارت نیرو و شرکت‌های مهندسی و شرکت‌های تابعه آب و برق بی‌توجه به منافع مردم و سازمان دنبال رضایت شما و حفظ جایگاه خود بودند […]

 

مجید رفیعی برزکی، خبرنگار
پنج شش ماه پیش که شور «پویش‌»هایتان بود و رقم آن به شصت و هفتاد رسید و خدا را بنده نبودید و همکاران شما در وزارت نیرو و شرکت‌های مهندسی و شرکت‌های تابعه آب و برق بی‌توجه به منافع مردم و سازمان دنبال رضایت شما و حفظ جایگاه خود بودند نوشتیم که همه این‌ها بی‌حاصل است! همه این هزینه‌ها! این ریخت‌وپاش‌ها و این همه برو و بیاها و این همه تلف کردن سرمایه‌های مردم و بیت‌المال که از این رفت‌وآمدها به راه انداخته‌اید! از این سفرها که استان و شهرستان‌ها به می‌روید تا پروژه‌هایی که شاید بارها و بارها توسط مسئولین استان و استانداری‌ها و فرمانداری‌ها و نمایندگان مجلس افتتاح شده است باز افتتاح کنید! و افتتاح کنید! و انگشتی بر دکمه شروع پروژه در چشمان مردم گرسنه کرده و با صدای رسا اعلام کنید آهای مردم شهر و روستا بیایید! ببینید چقدر کار برایتان کردیم! آب برایتان آورده‌ایم! برق به خانه‌هایتان آورده‌ایم!
به کجا می‌رویم چنین شتابان؟ در مقابل این مردم بدبخت و بیچاره که به نان شب‌شان مانده‌اند با این برو و بیاها و مراسم‌های نمایشی و فرش‌های قرمز و تریبون‌های پرطمطراق و سالن‌های همایش و ربان‌های رنگی و بوق و کرنا به کجا می‌رویم؟
اکنون از پا فتاده‌اید؟ به عذرخواهی و پوزش از مردم قد علم کرده‌اید؟ دروغ می‌گویید! این پوزش و عذرخواهی‌تان هم دروغین است! همان‌طور که بغض و گریه‌اتان هم دروغین است! همه فکر و ذکرتان این است که ناکارآمدی خود را با کدامین شیوه توجیه کرده و پوشانده و از زیر بار مسئولیت فرار کنید!

جناب وزیر !
اکنون که از پا فتاده‌اید دست به قلم نشده‌ایم! زدن بر ناتوان از مروت و جوانمردی به دور است! آن‌گاه که در اوج قدرت بودید و خبرنگاران و رسانه‌ها در حضیض خواری و ذلت – ناشی از رفتار گاهی زشت و کریه گماردگان شما در شهرها و استان‌ها – رسانه‌ها گفتند و نوشتند! نخست در گوش‌ها زمزمه کردند و در خفا برای مدیران ارشد استان و وزارتخانه‌تان بازگو کردند و پس از سال‌ها که گوشی برای شنیدن نیافتند، آن‌وقت «سخنی با وزیر – صدای آب و برق می‌آید؛ گفتن ندارد» بر بال رسانه‌ها سپرد شد تا به گوش‌تان برسد! که آن هم نرسید و نخواهد رسید!
ولی چیز عجبی نیست! قانون خدا همین است! چشم و گوشی که در زمان لازم برای شنیدن باز نشود چوب خواهد شد و در مهلت مقرر ولی البته به سختی بر تمام کسانی که روزی حق و حقیقت را بر نتافته‌اند فرود خواهد آمد. باور داریم اگر وقت و هزینه‌ای که صرف برو و بیاهای «پویش» شد صرف فکر و برنامه‌ریزی و کار و تلاش شده بود اکنون به خاموشی نمی‌رسید و لازم نبود پس از این همه تبلیغات از مردم عذرخواهی کنید!
گذشته‌ها گذشته است! فرصت را دریابید. پیش از این که از قطعی و جیره‌بندی آب در تابستان پیش‌رو عذرخواهی کنید یا این که تازه یادتان بیاید هندوانه و طالبی چقدر آب برده و خورده است تا گناه کارهای نکرده را به گردن دیگران بیندازید فکری برای افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها و ریخت‌وپاش‌ها در شرکت‌های آب و فاضلاب شهرستان‌ها و استان‌هایتان کنید! بنا ندارم در این فرصت اندک به آن بپردازم و فقط به یادآوری چند کلیدواژه بسنده می‌کنم؛ دستور بفرمایید مدیران ارشد شما در شرکت‌های آب و فاضلاب اندکی فاصله فاحش هزینه‌های جاری و عمرانی را کم کرده و اندکی بهره‌وری منابع انسانی را افزایش داده تا مبلغ کلانی که به واسطه آن گیر سیستم می‌آید از هدررفت ۳۰ و ۴۰ درصدی آب در شبکه توزیع شهرها و استان‌های کشور کاسته شود. در این صورت یقین بدانید نیازی به عذرخواهی شما در تابستان پیش‌رو نخواهد بود!