چرا مسکو هم‌پیمان استراتژیک ما نیست؟
چرا مسکو هم‌پیمان استراتژیک ما نیست؟
نخستین باری که روسیه در تیرماه و در بیانیه پایانی نشست مشترک با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مسکو، همراه با کشورهای عرب منطقه از حق مالکیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایرانی دفاع کرد وزارت امور خارجه درخصوص موضع مسکو سکوت کرد.

سرویس سیاسی جمله – نخستین باری که روسیه در تیرماه و در بیانیه پایانی نشست مشترک با کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس در مسکو، همراه با کشورهای عرب منطقه از حق مالکیت امارات بر جزایر سه‌گانه ایرانی دفاع کرد وزارت امور خارجه درخصوص موضع مسکو سکوت کرد و تنها به محکوم کردن اقدام کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، اکتفا کرد در حالی‌که «مسکو» میزبان این نشست بود و هر کسی که اندگ آشنایی با پروتکل‌های حوزه روابط بین‌الملل داشته باشد می‌داند پیش‌نویس بیانیه توسط میزبان، تحریر می‌شود و پس از آن دیگر اعضای شرکت‌کننده اگر نظر اصلاحی دارند آن را طرح یا با آن مخالفت می‌کنند.
برخی «روسوفیل»ها یا روس‌دوستان در رسانه‌های اصولگرا نیز تلاش زیادی کردند تا گردن مسکو، لاوروف و پوتین را از این اتهام دور نگاه دارند و به خاطراتی متوسل شدند که «پوتین» پس از دیدار با رهبری، نقل کرد و مدعی شدند رییس‌جمهور مادام‌العمر روسیه به جمهوری اسلامی ایران ارادت قلبی دارد و خود را مرید رهبر انقلاب می‌داند پس در عالم سیاست نیز متحد و هم‌پیمان استراتژیک ما است.
پیش از آن نیز «شی‌جی‌پینگ» نیز پس از سفر دو روزه به منطقه و پس از بستن چندین قرارداد مهم سرمایه‌گذاری، در امارات پای بیانیه مشابهی را امضا کرده بود و صدای خاصی از طرفداران سیاست «نگاه به شرق» بلند نشد و با رأفت اسلامی به آن نگاه کردند و از کنارش گذشتند.
سکوت و انفعال دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم موجب شد روز چهارشنبه و در نشست مجمع همکاری کشورهای عربی که به ریاست «ناصر بوریته» وزیر خارجه مراکش و با حضور «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه در کشور مراکش برگزار شد، چنین بیانیه‌ای را صادر کردند و ضمن رد ادعای مالکیت ایران بر سه جزیره «تنب بزرگ»، «تنب کوچک» و «ابوموسی»، خواهان ارجاع پرونده به محاکل بین‌المللی شدند یا از ایران خواستند بر سر میز مذاکره
حاضر شود.
سوالی که برای بسیاری از مخاطبان طرح شد این است که اساساً حضور وزیر امور خارجه روسیه در نشست مجمع همکاری کشورهای عربی چه وجهی دارد و چند بار اتفاق افتاد که فی‌المثل وزیر امور خارجه عربستان در نشست کشورهای حاشیه دریای خزر حضور داشته باشد ؟
سکوت دستگاه وزارت امور خارجه دولت سیزدهم که در ماجرای جنگ غزّه نشان داد یک دکور و ماکتی است که هر از گاهی هشدار انبار باروت صادر می‌کند و نه خودش، نه مردم داخل کشور، نه مردم منطقه و نه طرف‌های درگیر در جنگ غزه و شرکای غربی اسراییل، این هشدارها را جدی نمی‌گیرند، موجب شد «علی‌اکبر ولایتی» به این اقدام روسیه اعتراض کند در حالیکه «حسین امیرعبداللهیان» پیش از همه باید موضع می‌گرفت.
مشاور رهبری در امور بین‌الملل ضمن محکوم کردن مواضع امارات در خصوص جزایر سه‌گانه و اشاره به انفعال و سکوت برخی کشورهای عرب در قبال جنایات اسراییل و کشتار مردم بی‌دفاع فلسطین، همچنین به امضای وزیر امور خارجه روسیه اشاره کرد و گفت: «روابط استراتژیک و دوستانه ایران و روسیه به‌آسانی به دست نیامده است و در این خصوص می‌بایست منافع دوجانبه‌ای و منطقه‌ای در نظر گرفته شود و در شرایطی که روسیه در شرایط پیچیده بین‌المللی قرار دارد، اتخاذ بعضی از موضع‌گیری‌های وزارت خارجه روسیه باعث تاسف است، هر چند که برخی فشار‌های سیاسی بر روسیه در شرایط پیچیده فعلی موجب می‌شود که برای به دست آوردن امتیازی کم‌ارزش و دست نایافتنی به اعتبار خود لطمه وارد کند.»
علی‌اکبر ولایتی در این اظهارنظر به سوالی که پیشتر طرح شد نیز پاسخ داد و آن دلیل حضور وزیر امور خارجه روسیه در نشست مجمع همکاری کشورهای عربی است در شرایطی که روسیه عرب نیست و مرز مشترک هم با هیچ کشور عربی ندارد.
حقیقت این است که روسیه به دلیل گرفتار کردن خود در باتلاق اوکراین، که روشن است ته ندارد و همنچنین تحریم‌های بی‌سابقه غرب، در انزوایی قرار دارد که از برخی جهات بدتر از انزوای جمهوری اسلامی در مناسبات جهانی است.
حق با ولایتی است و مسکو تلاش دارد برای خروج خود از این انزوا، تن به هر امتیاز بی‌ارزشی بدهد و هیچ بعید نیست اگر تصور کنیم لاوروف با همتای اماراتی خود تماس گرفت و از وی خواست از او نیز دعوت شود در عوض وی حاضر است پای بیانیه‌ای که بر مالکیت امارات بر سه جزیره تأکید دارد، امضا بیندازد و وزیر امور خارجه امارات متحده عربی ترتیب حضور لاوروف در این نشست را داد.
دستگاه دیپلماسی و همچنین دولت سیزدهم متوجه برخی واضحات در حوزه روابط بین‌الملل نیستند. ازجمله این‌که امروز روسیه، بیش از جمهوری اسلامی ایران تحت فشار کمرشکن بین‌المللی است بنابراین نزدیکی و اعتماد زیاد تهران به مسکو، نمی‌تواند عایدات چندانی برای ایران به ارمغان بیاورد و اتفاقاً روسیه است که باید از تهران متشکر باشد و در برابر جمهوری اسلامی سرِ تعظیم فرو بیاورد که در چنین وانفسای سیاسی و اعتباری، تنهایش نمی‌گذارد نه برعکس.
نکته دوم این است که طی دو سال اخیر، چندین بیانیه در نشست‌های معتبر با امضای چندین کشور بی‌طرف در ماجرای مالکیت بر جزایر سه‌گانه به امضا رسید که همه حق مالکیت را به امارات دادند و با توجه به این‌که جمهوری اسلامی ایران هر گونه مذاکره را نیز در این خصوص رد کرده است، بعید نیست ظرف چندماه یا یکی دو سال آینده، امارات اقدام به طرح دعوا در محاکم بین‌المللی وابسته به سازمان ملل کند و آن روز همه این بیانیه‌ها، دلیلی بر مالکیت امارات تلقی خواهند شد در حالی‌که اگر امروز تهران از عراق یا افغانستان یا ترکیه بخواهد چنین حقی را به ایران بدهند، تردیدی نداریم که این کشورها خودداری خواهند کرد.
نکته بعدی این‌که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نه خود در عرصه منطقه و جهان، اقدام به یارگیری برای تحقق برخی مطالبات سیاسی و اقتصادی خود کرد و نه در برابر اقدام کشورهایی چون چین و روسیه که در این موضوع خاص، حق مالکیت را به امارات دادند، اقدام به احضار سفیر یا فراخواندن سفیر خود کرد و همه این انفعال‌ها ممکن است روزی به‌عنوان سند علیه ادعای ایران بر مالکیت سه جزیره به کار گرفته شوند و آن روز نمی‌تواند خطاب به محاکم بین‌المللی بگوییم آنقدر حکم بدهید که حکم‌دان‌تات پر شود چون بسیار محتمل است پس از صدور حکم، پای مداخله نظامی نیروهای نظامی و چندملیتی حافظ صلح شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز به این پرونده باز شود تا به زور از ایران خلع ید کنند.
نکته آخر این‌که اتفاقات بسیاری نشان داد نه روسیه و نه چین هیچ کدام متحد و هم‌پیمان استراتژیک ما نیستند و از ما تنها به‌عنوان یک برگ برنده برای پیش‌برد طرح‌های خود استفاده یا دقیقاً سوءاستفاده می‌کنند نه بیشتر و امیدواریم دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم نیز این حقیقت بدیهی را دریابد.

  • نویسنده : ارسالی از سرویس سیاسی