گروه سیاسی/ سیاستگذاران اصلی رسانه ملی، در درک جایگاه ملی بودن این رسانه، دچار مشکل بوده و گویا هنوز هم هستند چون اصرار دارند یک نگرش، یک سلیقه و یا یک برداشت سیاسی را «مالکالرقاب» بقیه سلایق درنظر بگیرند و در همه شبکههای این رسانه اعم از سراسری، استانی و حتی برونمرزی […]
گروه سیاسی/
سیاستگذاران اصلی رسانه ملی، در درک جایگاه ملی بودن این رسانه، دچار مشکل بوده و گویا هنوز هم هستند چون اصرار دارند یک نگرش، یک سلیقه و یا یک برداشت سیاسی را «مالکالرقاب» بقیه سلایق درنظر بگیرند و در همه شبکههای این رسانه اعم از سراسری، استانی و حتی برونمرزی همان یک نگرش را برجسته کنند و نه تنها فرصتی به دیگر نگرشها نمیدهند بلکه از اساس وجود نگرشهای متعدد را در یک جامعه ۸۰ میلیونی منکر میشوند و چنانچه فردی، نظری غیر از آنچه آنان دوست داشت، بگوید یا سانسور میشود یا تخریب و نقطه آغاز انحراف رسانه ملی از این مسئولیت همین جاست.
شاید اگر دهه ۶۰ بود که تنها دو کانال تلویزیونی فعال بود و خبری هم از شبکههای ماهوارهای، تلویزیونهای اینترنتی و فضای مجازی نبود، بسیاری از دردسرهای کاهش مخاطب دامنگیر صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نمیشد اما امروز و در جهانی که رسانههای مختلف به تعبیر «مارشال مکلوهان» مرزهای جغرافیایی را انکار و آن را تبدیل به «دهکدهای کوچک» کردند، این چاقوی مدیران رسانه ملی دیگر پیشروی ندارد و کند شده و درجا میزند.
مدیران رسانه ملی سالهاست ذائقه افکار عمومی جامعه را انکار کردهاند و به هیچ نقدی چه از سوی مردم عادی باشد، چه از سوی دلسوزان یا سیاسیون دیگر جناحها توجهی ندارند و راه خود را میروند و به تشخیص خود عمل میکنند و دردناک است که رجال و شخصیتهایی که در قاب رسانه ملی با سرمایه مردم، محبوب و ستاره شدند و برنامه خود را به یک برنامه پرمخاطب در تلویزیون تبدیل کردند را نیز تاب نمیآورند و تحمل نمیکنند و آنان را با برنامه محبوبشان حذف میکنند و در این اقدام نیز به نقد و نظر دیگران توجهی ندارند و همین رویکردهای نادرست و یکجانبهگرا در کاهش مخاطبان این رسانه اثری شگرف داشت و مخاطب هم میبیند که بیرون از قاب رسانه ملی، انواع و اقسام شبکههای مختلف را در دسترس دارد، شبکههایی که به دنبال ترویج یک سبک زندگی یا یک نگرش سیاسی و جناحی نیستند و تلاش دارند به تنوع سلایق افکار عمومی توجه بیشتری نشان دهند.
مشکل عمده صدا و سیمای میلی بهرغم بودجه هنگفتی که از بیتالمال میگیرد در این نقطه انحراف است و اگر این نقطه را اصلاح کند، از بیماری کاهش مخاطب که بدترین نوع بیماری برای یک دستگاه عریض و طویل رسانهای است، نجات خواهد یافت.
این نکات را بارها و بارها دلسوزان، مدیران سیاسی، نمایندگان ادوار مختلف مجلس و مردم عادی بر زبان راندند اما تفکر غالب در رسانه ملی که اساساً «تکثّر» را بر نمیتابد، کمترین توجهی به آن نداشت و بعضاً مخالفان سیاسی خود را به زیر ضربهای ناجوانمردانه گرفت و هرگز به آنان فرصت دفاع نداد و همه این اقدامات اخلاقگریزانه، در برابر چشمان افکار عمومی انجام گرفت و امروز رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، ضمن پذیرش کاهش مخاطب، مسئولیت آن را متوجه مدیران و هنرمندان توأمان میداند.
رییس صدا و سیما در دیداری که با هنرمندان داشت اعلام کرد همه ما در کاهش علاقه مخاطب به آثار تلویزیونی مقصریم.
پیمان جبلی رییس سازمان صداوسیما، با جمعی از هنرمندان در مرکز همایشهای بینالمللی سازمان صداوسیما دیدار کرد و در این مراسم ضمن پذیرفتن کاهش مخاطبان صدا و سیما گفت: همه ما، چه شما بهعنوان هنرمند، چه ما بهعنوان مسئولین صدا و سیما، باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقهای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینههای کمتر ساخته میشد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمیتوانیم خودمان را تبرئه کنیم.
به گفته او، دغدغه برخی سازندگان، صرفاً درصد مخاطب بوده و درباره محتوا، دغدغهای نداشتهاند. جبلی تکرار آثار بدون محتوا را به دادن پیدرپی آب شور دریا به فردی تشنه تشبیه کرد.
او همچنین گفت: برخی گفتهاند جبلی دستور توقف ساخت سریالها را داده است تا بین ما و هنرمندان اختلاف بیندازند اما چنین چیزی نیست و من بارها با حضور در پشت صحنه سریالها، بر این نکته تاکید کردم که قصد ما اصلاح محتوا و فرآیند تولید است و نه متوقف کردن آنها.
او ساخت کار پرهزینه را الزاماً دلیل موفقیت یک اثر ندانست و گفت: چه بسا کارهای ارزانی که به واسطه محتوا و قصه مناسب، تاثیر بیشتری میگذارند.
او در پایان با ابراز امیدواری برای استمرار جلسات با هنرمندان، از ساخت شهرک سینمایی ویژه شهری، تجهیز و آمادهسازی شهرک سینمایی غزالی و نظم و نسق دادن به نظام برآورد و پرداخت به برنامهسازان، خبر داد.
باز جای شکرش باقی است که «پیمان جبلی» برعکس «عبدالعلی علیعسگری» مدیر پیشین رسانه ملی، حقیقت را پذیرفت چون مدیر پیشین رسانه ملی در یکی از جلسات رسمی دولت دوازدهم مدعی شده بود این رسانه در جذب مخاطب موفق عمل کرده و به رکورد ۸۰ درصد رسیده است که در همان جلسه هیأت دولت، موجب حیرت بسیاری و البته مایه طنز در فضای مجازی شد.
نکته آخر اینکه مدیر جدید رسانه ملی که تا این اندازه با مردم صادق است و اعتراف به وجود این معضل در مجموعه تحت مدیریت خود کرد، لازم است در بررسی و رفع دلایل آن نیز دقیق عمل کند و ضمن اجرای یک برنامه رسمی افکارسنجی، برای جبران آنچه که در سالهای اخیر بر رسانه ملی رفت، گامهای عملی بردارد تا از این ظرفیت عظیم ملی، به درستی استفاده شود.