کار جدید یا سرِکاری؟
کار جدید یا سرِکاری؟
چطور ممکن است مسئول چنین حوزه عظیمی که مدیریتش کم از ریاست جمهوری دردسر و مشغله ندارد، بتواند یک سمت دیگر را هم برعهده بگیرد؟ این یعنی یا حماسه سرایی‌ها درباره دردسر شهرداری تهران درست نبوده یا قرار است بخشی از تمرکز شهردار تهران معطوف به شغل دیگری شود که این از احتمال اول غیرقابل پذیرش‌تر خواهد بود.

مشاور یا دستیار ویژه رئیس جمهور، عناوین مشاغلی است که می‌تواند به هر تعداد نفر که شخص رئیس‌الروسا صلاح می‌داند، تعلق بگیرد. در مورد این شغل، گویی دست رئیس جمهور باز است که هروقت به هردلیل مجبور شد کسی را از شغل برکنار کند، او را کنار خود حفظ کند. یعنی اگر مدیر یا مسئولی مشمول گشت ارشاد مدیران شد، می‌تواند از حوزه فعالیت خود کناره‌گیری کرده و پس از آن به عنوان دستیار یا مشاور رئیس جمهور به فعالیتش ادامه دهد. اتفاقی که برای سیدرضا فاطمی امین، وزیر سابق صنعت، معدن و تجارت رخ داد. فاطمی امین با موافقت ۸۶ درصد مردم استیضاح و از کار برکنار شد و هنوز مهر عزلش خشک نشده، به عنوان مشاور رییس جمهور به دستگاه حاکمیت بازگشت.

حال امروز شاهد اتفاق جالبی در دولت سیزدهم هستیم و آن این است که هنوز مدیری از مسئولیت خود برکنار نشده، سمت مشاوره ریاست جمهور را گرفته است. علیرضا زاکانی که شهردار تهران است، با حفظ سمت دستیار ویژه رئیس جمهور در امور آسیب‌های اجتماعی تهران شد. وی در حاشیه جلسه هیات دولت در این خصوص به خبرنگاران توضیحاتی ارائه کرد. او در این خصوص  گفت: «دستگاه‌ها کار خودشان را انجام می‌دهند، قرار نیست ما جای کسی کار کنیم. وی افزود: هنوز مصوب نشده باید در هیئت دولت مصوب شود.

شهردار تهران در پاسخ به این سوال که همزمان با شهردار بودن، دستیار رئیس جمهور هم هستید؟ منع قانونی ندارد؟ گفت: فرقی نمی‌کند، نه! چه منع قانونی؟ مامور ویژه است و وظیفه‌اش این است تا دستگاه‌هایی که کار می‌کنند کنار هم بنشینند با یک برنامه دقیق پرونده این آسیب‌های اجتماعی را ببندند.

زاکانی خاطرنشان کرد: مسئولیت پیگیری با بنده است تا گزارش را به رئیس جمهور ارائه کنم وگرنه خود دستگاه‌ها باید کار کنند البته هنوز این مساله در دولت تصویب نشده است.

در این خصوص ذکر چند نکته حائز اهمیت است. اول اینکه یکی از پاسخ‌های همیشگی شهرداری تهران، در هر دوره‌ای، در پاسخ به سوالات و انتقادات از این حوزه این بوده که شهرداری تهران، حوزه گسترده‌ای است و رسیدگی به آن کار سختی است و کلانشهر تهران مسائل و به اصطلاح ریزه کاری‌های فراوانی دارد که رسیدگی کامل و دقیق به تمام آن‌ها ممکن نیست. بهانه‌ای که شاید با رعایت انصاف بتوانیم درصدی برای آن اهمیت قائل شده و مثلا در رفتن مشکلاتی از محل توجه مسئولان شهرداری را درک کنیم. اما چطور ممکن است مسئول چنین حوزه عظیمی که مدیریتش کم از ریاست جمهوری دردسر و مشغله ندارد، بتواند یک سمت دیگر را هم برعهده بگیرد؟ این یعنی یا حماسه سرایی‌ها درباره دردسر شهرداری تهران درست نبوده یا قرار است بخشی از تمرکز شهردار تهران معطوف به شغل دیگری شود که این از احتمال اول غیرقابل پذیرش‌تر خواهد بود.

دوم اینکه شخص شهردار تهران با مدرک دانشگاهی پزشکی هسته‌ای و نداشتن حتی یک سابقه اجرایی بر مسند مسئولیت شهرداری تکیه زده و آیا هیچ فردی متخصص‌تر و حتی کم مشغله‌تر از زاکانی برای سمت دستیار ویژه رئیس جمهور در امور آسیب‌های اجتماعی تهران وجود نداشت؟!

سوم اینکه زاکانی معتقد است دستگاه‌هایی که کار می‌کنند باید کنار هم بنشینند و با یک برنامه دقیق پرونده این آسیب‌های اجتماعی را ببندند. یعنی پس از بسته شدن پرونده این آسیب، نیاز مبرمی به این سمت نیست. پس می‌توان برایش یک عنوان خاص تعریف نکرد و خدای نکرده می‌شود در این مورد خاص، به معنای واقعی خدمت کرد و چند روز دستیاری و مشاوره رادر ذیل فعالیت شهرداری دانست؛ یعنی برایش حقوق و مسئولیت مجزا تعریف نکرد.

به‌طور کلی، مشاوره یا دستیاری رئیس جمهور، حاشیه امنی دارد و هیچ‌کس در این سمت در معرض اتهام نیست؛ چرا که بر همه ما واضح است که اگر ریاست جمهور مشاوران متخصص و دستیاران قوی داشت، اشرافش از شرایط بسیار بیشتر از این بود و مشکلات کمتری داشتیم. انفعال این شغل برای کسانی که از گردونه حاکمیت حذف می‌شوند و جایی برای‌شان نیست قابل هضم است اما برای کسی مثل زاکانی، با کلاف سردرگم تهران و هزار سودایی که در مدیریت این جهانشهر دارد، این انتصاب نیازمند بررسی است و اگر این انتصاب انجام نشود، هم به نفع شهرداری، هم به نفع تهران و حتی به نفع پرونده رسیدگی به آسیب‌های اجتماعی تهران خواهد بود.