کنکاشِ‌ وفاق
کنکاشِ‌ وفاق
مقدمه بحث وفاق ملی این است که دقت کنیم کشورمان بیش از ۸۸ میلیون جمعیت دارد و هر یک از این افراد به لحاظ بومی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، رویکرد سیاسی و ... تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند.

به گزارش جمله، کشور ما از کرد و لر تا عرب را در خود جای داده است و حتی به لحاظ مذهبی هم تنوع داریم. پس این که انتظار باشد اقدامات دولت بتواند همه افراد کشور را با همه تنوع‌هایی که اشاره کردم راضی نگه دارد اصلا منطقی نیست. دولت چهاردهم و در راس آن رئیس جمهور نمی‌تواند همه را راضی کند. وفاق ملی، بر اساس تعریف دکتر پزشکیان این است که کشور را با یک جناح نمی‌توان اداره کرد و باید همفکری انجام شود، ضمن این که دکتر پزشکیان تاکید دارند ما همه با هم برادریم و باید در صلح باشیم، تعامل داشته باشیم و برای اداره کشور به هم کمک کنیم. نگاهی به عملکرد دکتر پزشکیان نشان می‌دهد این دو مسئله، یعنی همفکری و برادری و تنوع افراد انتخابی (برای این که از یک حزب و یک گروه نباشند)، تا حد زیادی اعمال شده است.

افراد با هر گرایش سیاسی خارج از جناح بندی در دولت مسعود پزشکیان حضور دارند و این موضوع نشان می‌دهد ایشان گام اول وفاق ملی را موفقیت آمیز طی کرده است. نکته دوم این است که برحسب دستور رئیس جمهور، مدیران میانی که توسط وزرا انتخاب می‌شوند، باید افرادی باشند که وابستگی و صمیمیت جناحی با وزرا نداشته باشند، بلکه بر اساس معیار‌های شایستگی‌های لازم انتخاب شوند. اما این یک سوی ماجراست. در سوی دیگر ماجرا، منتقدان انتخاب‌های آقای پزشکیان باید به این نکته دقت کنند که با توجه به جمعیت کشور و فعالان سیاسی، این انتظار بی جایی است که تصور کنیم قرار است سلیقه همه افراد ارضا شود. با این تفاسیر من به آینده وفاق ملی امیدوارم، اما نمی‌توانیم برای موفقیت کامل، زمان تعیین کنیم. اما عده‌ای هم هستند که مفهوم وفاق ملی را تحریف می‌کنند یا بر اساس مطلوب خود، تفسیر می‌کنند. برای مثال سهم خواهی می‌کنند، به سایرین اتهام ناروا می‌زنند یا می‌گویند باید نزدیکان آن‌ها در دایره اصلی مدیریت در قوه مجریه قرار گیرند.
آقای دکتر پزشکیان، پاسخ مناسبی به نماینده روزنامه کیهان داد. اتفاقا این بهترین پاسخی بود که می‌شد مطرح کرد. آن طیف فکری خاص، خوب است به این هم فکر کند که وقتی درباره سایرین با برچسب ضد نظام و ضد حاکمیت فکر می‌کند، سایرین هم درباره خود آن طرز تفکر، همینطور فکر می‌کند. آقای پزشکیان چندین بار تاکید کرده اند که برای جنگیدن نیامده اند، بلکه برای تعامل با سایر طیف‌های فکری آمده اند؛ بنابراین ساز مخالف زن‌ها و آن‌ها که مدام بر طبل تفرقه می‌کوبند و می‌خواهند بین طیف‌های سیاسی مرزبندی کنند به دنبال کارشکنی هستند نه سازندگی و رشد کشور. حرف آقای پزشکیان در حوزه وفاق ملی کاملا روشن است، برخی خود را به آن راه می‌زنند تا منافع خود را مطالبه کنند. یک نکته مهم دیگر این است که ما باید معیار‌هایی برای سنجش صلاحیت افراد داشته باشیم. این شاخص‌ها باید روشن و عمومی باشد تا همه مطالبه گران یا همراهان دولت بدانند که افراد بر چه اساسی انتخاب شده اند.
حالا پرسش این است آیا دولت فقط باید با موافقان خود همراه باشد؟ نمی‌شود آن‌ها که به هر دلیلی بی تفاوت شده اند را همراه کرد تا شاید کمکی کنند یا باری از دوش دولت بردارند؟ به جز آن عده که مخالفت اساسی با نظام دارند و اغلب هم خارج از کشور هستند، دولت پزشکیان برای داخلی‌ها (از بی تفاوت‌ها تا احزاب مخالف) جای سخن و همراهی گذاشته است. این را هم اضافه کنم که این دسته بندی‌ها ویژه کشور ما نیست و در همه جای دنیا موافقان و مخالفان و بی توجه‌ها حضور دارند.

  • نویسنده : محمد هاشمی