گروه سیاسی امروز دقیقاً یک سال و شش ماه است که جهانیان برای نخستین بار با ویروس کرونا و بیماری کووید ۱۹ آشنا شدند، ویروسی که یکی دو ماه پس از چین و چند کشور دنیا، به ایران آمد و مواجهه دولتمردان ما در آن روزها که هم راهپیمایی ۲۲ بهمن را در پیش داشتیم […]
گروه سیاسی
امروز دقیقاً یک سال و شش ماه است که جهانیان برای نخستین بار با ویروس کرونا و بیماری کووید ۱۹ آشنا شدند، ویروسی که یکی دو ماه پس از چین و چند کشور دنیا، به ایران آمد و مواجهه دولتمردان ما در آن روزها که هم راهپیمایی ۲۲ بهمن را در پیش داشتیم و هم انتخابات مجلس در دوم اسفند سال ۹۸ را، مانند هر مشکل دیگری، برائت و انکار بود اما دقیقاً از روز شنبه سوم اسفندماه همان سال-یک روز پس از برگزاری باشکوه انتخابات-، جولان کروناویروس در ایران توسط ایرج حریرچی تأیید و اجرای دستوری پروتکلهای بهداشتی و تعطیلی مدارس و مراکز آموزشی آغاز شد، آغازی که برای مراکز علمی و آموزشی هنوز به پایان نرسید.
همان روزها تا به خود آمدیم دیدیم که همه جهان گرفتار ویروسی کشنده شدند که از ووهان چین آمد و ویژگیهای منحصر به فردی داشت که یکی از مهمترین آن سرعت سرایت و حمله به ریه بهعنوان یکی از ارگانهای حیاتی بدن بود و کشته شدن ما توسط آن ویروس آغاز شد.
مرگ عزیزان از پرستار ۲۸ ساله، رییس بیمارستان، راننده اورژانس تا پیران و جوانانی که بیماری زمینهای نداشتند و شهروندان عادی اوج گرفت اما شهروندان ما میدیدند که بحران جهانی است و تلاش داشتند مدیران را درک کنند و نهایت همکاری را با کادر درمان و مدیران داشتند و همه فشارهای مالی و معیشتی را نیز به تن خود میزدند اما حصار قانون و مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا را زیر پا نمیگذاشتند.
همچنین در آنروزها و در حالیکه دنیا بر برخورد علمی با این ویروس متمرکز بود برخی به دنبال شفا با تربت و دستورهای غیرعلمی طب سنتی و طب اسلامی بودند و از ادرار شتر تا اقلام عجیب و غریب دیگری را توصیه میکردند و مقامات رسمی نیز با سکوت و گاه همراهی خود از آنان حمایت میکردند و شهروندان نیز که دقیقاً نمیدانستند با چه دشمنی طرف هستند، حیران مانده بودند.
مدیران دولت حسن روحانی از مردم میخواستند به مغازه و سر کار نروند و در خانه بمانند و ماسک و ضدغفونی کننده مصرف کنند اما توضیح نمیدادند طیف گستردهای از مردم که از یکی دوسال قبل مورد هجوم بیکاری و رکود بودند و سفره آنان کوچکتر شد و توان فراهمکردن مایحتاج اولیه خود را ندارند یا کاسبانی که اسیر چک و اقساط بانکی، عوارض، مالیات و جریمه تأخیر هستند چگونه میتوانند کسب و کار خود را تعطیل کنند.
شهروندان بهرغم داشتن مشکلات فراوان، اما در ماههای اولیه نهایت همکاری را با ستاد مقابله با کرونا داشتند و همه فشارهای مالی را نیز تحمل کردند اما مدیران دولت دوازدهم آشکارا از واکسیناسیون عمومی که در دنیا آغاز شد، طفره رفتند و مدیران وزارت بهداشت حرف از «ایمنی جمعی» زدند و آن را نیز به کشفیات علمی خود افزودند و هیچ حمایتی از اهالی کسب و کار بهعمل نیاوردند.
روزها و ماهها گذشت و دنیا به سمت تولید واکسن رفت و چند واکسن نیز موفق به کسب مجوزهای جهانی شدند و به تولید انبوه رسیدند و سازمان بهداشت جهانی برای توزیع هدفمند واکسنها، «کوواکس» را تأسیس کرد اما دولتمردان و مدیران حوزه بهداشت و درمان وقت هیچ اقدامی برای دریافت واکسن انجام نداند یا اگر انجام دادند ما چیزی ندیدیم.
از حدود شش ماه قبل واکسیناسیون همگانی آغاز شد و ما همچنان به راه خود رفتیم و مدیرانی که هرگز نام آنان فاش نشد، با تلفن نمکی وزیر بهداشت تماس میگرفتند و از مدیریت موفقیتآمیز وی بر کرونا قدردانی میکردند و حتی از وی میخواستند روشهای مدیریت خود را در اختیار آنان نیز قرار دهد.
در چند ماهه اخیر بسیاری از کشورها که اوضاعی بهمراتب بدتر از ما داشتند، با واکسیناسیون همگانی موفق شدند از مرگ و میرها بکاهند و بیماری را کنترل کنند و حتی بعد از حدود هجده ماه، موفق شدند باشگاه فوتبالی پر از تماشاچی را تجربه کنند اما ما همچنان در چاه نمک گیر کرده بودیم و نمیدانستیم چه باید کرد.
صدارت علمی جهان را رد کردیم اما چون جایگزینی برای آن نداشتیم با خودخواهی و توهم و خودمحوری و در تمام این مدت، خودمان ادعا کردیم که چند واکسن تولید کردیم در حالیکه کمتر از ۶ درصد از جمعیت ما دو مرحله واکسن را دریافت کردند و امروز نیز مدعی شدیم بهزودی مراکز واکسیناسیون ما مانند سوپرمارکت، همه انواع واکسن را در دسترس شهروندان خواهند گذاشت تا خود انتخاب کنند و اگر به سیر این وعدهها توجه کنیم همه از زمان خود عقب بودند.
زمانیکه دنیا خبر از پیدایش یک ویروس جدید داد، ما انکار کردیم و زمانیکه دنیا خبر از مرگبار بودن آن میداد، ما تربت خوردیم، توصیه کردیم، پنجره فولاد حرم مطهر ثامن الحجج(ع) در مشهد الرضا و خواهر بزرگوارش فاطمه معصومه(س) در قم را بوسیدیم و زمانیکه دنیا اعلام کرد به تولید انبوه واکسن رسید و از ما خواست برای دریافت واکسن رایگان، نامنویسی کنیم، کسر شأن دانستیم و کاری نکردیم و به ریش برخی کشورها که آنان نیز آمار کشتگان بالا بود، خندیدیم و زمان گذشت و امروز دنیا به حال ما اشک میریزد چون در مواجهه با ایم ویرووس شکست خوردیم و به نظر امید موفقیت برایمان نمیرود.
امروز همان کشورها تقریباً به شرایط عادی بازگشتند، آمار مرگ و میر بالا نیست، واکسنکردهها اگر کووید ۱۹ بگیرند، نمیمیرند اما ما از یک پیک به پیک دیگر و از یک موج به موج دیگر پرتاب شدیم و هر بار کشته دادیم مانند کودکی دست و بال بسته که در مواجهه با مشکلی بزرگ، کاری از دستمان برنمیآید نه فیزیکی و نه فکری. کاش مانند آن کودک این اندازه ادعا نداشتیم.
در تمام این مدت که برخی مدیران قول دادند و برخی شهروندان نیز غیرمسئولانه در تعطیلات کرونایی و در ایام قرنطینه با تخم و ترکهشان مجتمع میشدند و به مسافرت میرفتند، ما شاهد کشته شدن جمع بسیاری از بهترینها اعم از جوانان و پیران هنرمند و کاسب و کارمند و کشاورز بودیم که فرزند کسی بودند، پدر و مادر کسی بودند و میتوانستند بخشی از فردای سرزمین ما باشند اما بدون اینکه بدانند چه بر سرشان آمده، خود را بر روی تخت آی سی یو دیدند با ریههایی که توان جذب اکسیژن نداشت و ……… رفتند. این کشتگان مظلومترینِ زندگان بودند.
امروز همانطور که بسیاری از متخصصان پیشبینی میکردند اوضاع به جایی رسید که حتی برخی اقلام دارویی، سرم ساده و اکسیژن نیست و هزینه درمان بالاست و برق هم دستگاههای و تجهیزات پزشکی را مختل میکند و به مرگ و میر روزانه ۶۰۰ نفر نزدیک شدیم و هنوز هم کسی از مدیران مسئولیت قبول نمیکند و هنوز هم وعده میدهند و ادعا میکنند. ای کاش مدیران ما میدانستند ما در کدام جهان زندگی میکنیم؟