نیلوفر منصوری / حدود ۳۰ ميليون سال پيش، وقتي كه اشترانكوه لرزيد، تصور اينكه از دل اين رشتهكوه خشك و خشن، درياچهاي بينظير با طبيعتي زيبا و منحصربهفرد ايجاد شود، غيرممكن بود. زلزلهاي كه موجب ايجاد چشمههاي زيرزمين و تراوش قطرات زلال شد و زيباييهاي چشمنواز طبيعت را به يكباره به تماشاي خلق گذاشت. دنيا، […]
نیلوفر منصوری /
حدود ۳۰ ميليون سال پيش، وقتي كه اشترانكوه لرزيد، تصور اينكه از دل اين رشتهكوه خشك و خشن، درياچهاي بينظير با طبيعتي زيبا و منحصربهفرد ايجاد شود، غيرممكن بود. زلزلهاي كه موجب ايجاد چشمههاي زيرزمين و تراوش قطرات زلال شد و زيباييهاي چشمنواز طبيعت را به يكباره به تماشاي خلق گذاشت. دنيا، دنياي خلق تصورات غيرممكن است؛ دنيايي با پديدههاي شگفتانگيز كه از دل سختيها، لطافتهاي روحافزايي مثل درياچه گهر كه نمايشگاهي از طبيعت زنده است را به نمايش ميگذارد.
فيروزهايترين درياچه كشور كه نميتوان چشم از آن برداشت، با يك زلزله خلق شد و اين مهمترين دليل سفر ما به درياچه گهر بود. دليلي به ارتفاع دو هزار ۳۰۰ متر از سطح دريا كه بازتاب آفتاب بر سطح فيروزهاياش همچون ستارهها چشمك ميزند تا به زبان طبيعت راز ديگري از طبيعت را در ذهنمان نقاشي كند.
به قول داستان سرايان؛ در يك شب مهتابي كولهپشتي بر دوش از خانه درآمديم و به راه افتاديم. هنوز آفتاب درنيامده بود كه به شهر درود رسيديم؛ صبحي دلانگيز در نيمههاي شهريور ماه. سفري به دل طبيعت، جنگل و دريا؛ اين نخستين سفر گروهي كوهنوردي ما نيست، سالهاست با دوستان طبيعتگرد و كوهنورد در شب و روز، تاريكي و روشنايي، شادي و غم، سختي و آساني دل به سختيهاي طبيعت دادهايم. اينبار هم سفري را آغاز كرديم كه هم دريا دارد، هم قله و هم جنگل.
سفر به درياچه، فصل خاص خود را ميخواهد، بهترین زمان فصل تابستان است اما پاییز دریاچه و مسیر دریاچه نیز زیبایی های خاص خود را براي طبيعتگردان در اين منطقه دارد. ناگفته نماند که سفر در زمستان نيز جذابيت خاص خود را دارد كه اين مورد، تنها براي افراد باتجربه و كوهنوردان حرفهاي توصيه ميشود. شما هم اگر تصميم به سفر به درياچه گهر را داريد اين نكته كليدي را فراموش نكنيد، هرچند تصور خوردن كباب شيشليك در كنار ساحل زيبا و دلانگيز درياچه بسيار وسوسهكننده است، اما زماني كه دلتان هوايي شد، بدانيد كه ۱۷ كيلومتري راه كوهستاني در پيش داريد كه ميتواند طاقتتان را تاب كند.
كوله ها بر بار كولهبرها
گهر با لهجه مردمانش، يعني لهجه لري خرم آبادي ملقب به نگین زاگرس، زیباترین دریاچه آب شیرین کوهستانی ایران است. درياچهاي زلال و نيلگون كه آسمان و طبيعت را در خود به تصوير ميكشد و تقديم نگاه طبيعتگرداني ميكند كه كيلومترها راه طي كردهاند تا به آرامشي فارغ از زندگي شهري برسند. درياچهاي كه موج بر موج ملايم زيبايي ميآفريند و تصويري بينظير از طبيعت اين نقطه از ايران را خلق ميكند. گفته ميشود سال ۱۸۹۰ ميلادي «ايزابلالوسي بيشوپ» يك زن انگليسي در مدت ۳ ماه توانست با تحقيق و هزار كيلومتر اين منطقه را پيمايش كند، اما به گفته مورخان، قبل از آن، «آ-رودلر»، زمينشناس اتريشي در سال ۱۸۸۸ ميلادي، اولين كسي بود كه اين درياچه را كشف و به نام خود ثبت كرد.
دو مسير براي رسيدن به درياچه وجود دارد شهرستان درود و شهرستان اليگودرز. نزديكترين راه مسير اليگودرز است، اما مسير انتخابي ما، شهرستان درود به وسيله مينيبوسهايي بود كه از قبل تدارك ديده شده بودند تا مسير ۱۷ كيلومتري تا چشمه خيه را گز كنند و پس از آن ۱۸ كيلومتر مسافت مالرو تا درياچه گهر.
وارد چشمه خيه كه ميشويم، اولين چيزي كه جلب توجه ميكند صف قاطرها و خرهايي است كه منتظر كولهبارهاي كوهنوردان و طبيعتگردان هستند كه حملشان كنند. قاطرهايي كه به همين منظور تدارك ديده شدهاند تا با حمل بارهاي چندين كيلويي، مسيرهاي سخت و ناهموار را براي كوهنوردان سهل و راحت كنند. در اينجا كولهپشتيهاي خود را تفكيك كرديم. براي يك مسير ۵ الي ۶ ساعته برداشتن لوازم سبك وزن براي رفع خستگي و يك دوربين براي ثبت لحظهها و زيباييها كفايت ميكند. باقي لوازم در كولهپشتيهاي چند روزه با قاطرها راهي مقصد ميشوند، ما نيز قدم در مسيري ميگذاريم كه برايمان بكر و ناشناخته است.
پس از طي مسافتي به محلي به نام گردنه پنبهكار ميرسيم. مسيري كه بعد از آن شبكه تلفن همراه ديگر همراهي نميكند و به قول خودمان موبايل خط نميدهد. در بالاي گردنه، چادري براي فروش خوراكي برپا بود. خوراكيهايي با قيمت چند برابر قيمت واقعي! و ما را ياد اين مثل قديمي كه «فلاني سرگردنه را گرفته است» ميانداخت؛ با اين وجود، نكته مثبت اين سياه چادرهاي عشايري، استراحت و تجديدقوا در سايهاش بود كه ارزشمند بود.
از گردنه پنبهكار، شيب تندي ما را به كف درهاي با چشمهاي خنگ و گوارا كه سازهاي سنگي و سيماني دارد هدايت ميكند. در گوشه و كنار مسير پوشش گياهي تنك با درختان بلوط، بید، پسته وحشی، گلابی وحشی، چنار، نارون و … وجود دارد، البته در ماههاي تير و مرداد اين منطقه پوشیده از شقایقهای رنگی، لاله واژگون، زنبق و لاله وحشي تاج خروس است كه با نواي يكريز گنجشكان حال و هوايي دوچندان به طبيعت ميبخشد. بيشترين گياهي كه در گوشه و كنار و در ميان سنگها با رنگ بنفش و ياسي رنگ خودنمايي ميكند گل حسرت است. برخي ميگويند گل حسرت، حسرت روييدن در ميان پوشش گياهي سرسبزي و جنگلي را دارد، اما هرچه كه هست زيباست و به ما ميگويد كه اميد زندگي در ميان سختيها و ناملايمات زندگي نيز وجود دارد و ما را ياد گل نيلوفر و زندگي در مرداب مياندازد.
كمكم از شيب تند كاسته ميشود و با شيب نسبتا ملايم به چشمه ديگري كه از دل صخرهها ميجوشد و در ارتفاعي بالاتر از سطح جاده قرار دارد، ميرسيم. لنز دوربين ميچرخد تا منظرههاي زيبا كه نشان از قدرت طبيعت است را ثبت كند. اين جاده به گردنهاي به نام گردهگهر يا گردنه خدا قوت منتهي ميشود. تا به امروز به معني گردنه خداقوت فكر نكرده بودم. هر كسي به ظن خود اين گردنه را تعريف ميكند. عدهاي ميگويند با توجه به پايان رسيدن ذخيره انرژي در مسيري طولاني و استراحت كوتاهي با گفتن كلمه خداقوت و خسته نباشيد تشويق ميشويم براي ادامه مسير؛ از طرف ديگر، به عقيده برخي اين مسير سخت و طولاني نيست و گردنههاي سختتر از اينها وجود دارد كه چنين اسم و صفتي ندارند و اين يك اسم بي مسما براي اين گردنه است. در هر صورت نميتوان به اين نظر ايراد گرفت، هرچه كه هست نام اين منطقه و شهرت آن است كه طي سالها به دست آورده و ما و كوهنوردان بسياري را به سمت خود كشانده است. با عبور از گردنهگهر و گذر از مسير كوتاهي ميتوان به درياچه رسيد.
چشم انداز تماشایی گهر
به كنار درياچه رسيدهايم، سكوت و آرامشي كه بر فراز طبيعت و قلههاي اطراف گلگهر حكمفرما بود كمكم شكست. طي كردن مسير ۵ ساعته با فراز و نشيبهاي سخت و ناهموارش به ديدن اين همه زيبايي ميارزيد. زيبايي كه خستگي را از بدن دور و آرامشي نامحدود نصيبت ميكند تا سختی مسير در خنكي هواي درياچه به كيفي زيبا تبديل شود.
ميگويند براي شناخت يك منطقه، قبل از هر كاري و قدم زدن در نقطه نقطه منطقه؛ از بالاي تپهاي مشرف به منطقه كل آن را تماشا كنيد. درياچه گهر هم همين خاصيت را دارد. از بالاي تپهاي در حوالي درياچه ميشد بر منطقه و چشمانداز زيبا و بكر درياچه مسلط بود، درياچه روبهرو و جنگل پشتسر؛ سايه سار درختان اطراف درياچه محل مناسبي براي برپا كردن چادرهاي مسافرتي طبيعتگردان است كه با صداي گنجشكهاي ساكن بر درختان اطراف گهر در ميان صداي بيصداي درياچه نواي دلنشين و زيبايي به همراه دارد. اينجا زندگي به رنگي ساده و بدون هيچ زيور و نقابي در جريان است، زندگياي بدور از تكنولوژي و هياهوي شهري.
درياچه انتظار طبيعتگرداني را ميكشد كه براي بدست آوردن اين آرامش راه سختي را پيمودهاند. اما اين تمام ماجرا نيست، درياچه در عين بخشيدن آرامش، تجربه و خاطرههاي تلخ هم براي دوستدارانش آفريده است. شايد هم تقصير از آناني است كه بدون شناخت و آشنايي با پيچ و خم يا زبان، بيهنگام دل به موجهايش دادهاند و هرگز برنگشتهاند. ميگويند درياچه رفتار غيرمنتظره زياد دارد، اما اين رفتار مختص گهر نيست، همه درياچهها، درياها و رودخانهها رفتارهاي غيرمنتظره دارندكه اگر نشناسيم و با آنها يكي نشويم، ممكن است خاطرات به كابوسي تبديل شود كه جبرانناپذير است.
زیستگاه مهم گهر برای جانداران
حداكثر عمق درياچه ۲۸ متر است، كه آبي بسيار زلال و شفاف به رنگ فيروزهاي دارد. عمق كم آب در ساحل، ماهيان كف درياچه را به وضوح نشان مي دهد و ميتوان كف درياچه، سنگهاي ريز و درشت و ماهيهاي قزلآلاي رنگين كماني آن را ديد، اما به تدريج عميق مي شود. با اين حال فرقي ندارد كه شناگر ماهري باشيد يا خير، اما نميتوان همه عمق درياچه را كاويد مگر مسافران ماجراجويي كه دل به دريا مي زنند و از خطرات آن آگاه هستند اما بهتر است كسي كه با درياچه آشنا نيست و چم و خمش را نميداند، دل به دريا نزد.
گهر فقط جاي تفريح نيست، محل زندگي نيز است. گهر زيستگاه مهمي براي آبزيان و دیگر حیوانات وحشی است. منطقه حفاظت شده اشترانکوه با حیات وحش متنوع شامل حیواناتی از قبیل بز، قوچ، آهو، کل، پلنگ، گرگ، گراز، خرس قهوهای، کفتار، روباه، شغال، خرگوش و انواع پرندگان مانند عقاب، کبک، شاهین، تیهو است. آرامش سبز درياچه آبزیاني مانند مارماهی، لاکپشت، ماهی قزلآلای رنگینکمان و خال قرمز ماهيان ريز و درشتي را در دل خود جاي داده است كه گاهي طبيعتگردان به دور از چشم محيطبانان قلاب و تورهاي ماهيگيري خود را به درياچه مياندازند و زندگي را از ماهيان سلب ميكنند.
در كليه نقاط ساحلي ماسهاي، جنگلي انبوه وجود دارد كه در معرض خطر و نابودي است. منطقه حفاظت شده اشترانكوه به فاصله ۴۰ دقيقه پيادهروي از اين درياچه، گهر دوم يا گهر پايين را در دل خود جاي داده است. ضمن اينكه تونل برفي كمندان، پريزكوه، چشمه وقت ساعت و دره اسپر را نيز دربر ميگيرد. اين منطقه ۹۸ هزار هكتار وسعت دارد و يكي از مهمترين منابع طبيعي ايران به شمار ميآيد.