گزارش «جمله» از صنعتی رو به زوال سفال سازی نطنز در حال رکود است
گزارش «جمله» از صنعتی رو به زوال سفال سازی نطنز در حال رکود است

    شهلا منصوریه – دبیر گروه گردشگری / صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران، پیش از آن که مختص به دورانی خاص باشد، حکایت از خاطره‌ای دور و دراز دارد که با گذشت قرن‌ها و سالیان متمادی دست به دست چرخیده و به ما رسیده؛ خاطره‌ای که تاریخ هنرهای متنوع را در خود جمع […]

 

 

شهلا منصوریه –
دبیر گروه گردشگری /

صنایع دستی و هنرهای سنتی ایران، پیش از آن که مختص به دورانی خاص باشد، حکایت از خاطره‌ای دور و دراز دارد که با گذشت قرن‌ها و سالیان متمادی دست به دست چرخیده و به ما رسیده؛ خاطره‌ای که تاریخ هنرهای متنوع را در خود جمع کرده است تا یادآور کوشش و عشق فراوان به صنعت هنر ایرانی باشد. در این میان هنر سفال و سرامیک سازی همیشه پیوند عمیق و ناگسستنی با اعتقادات، باورها، آداب و سسن قومی و محلی داشته و دارد که آمیخته با ذائقه و سلیقه هنرمند ایرانی است. سفال و سرامیک از جمله هنرهای سنتی است که تا حدودی موقعیت و جایگاه ویژه خود را در کشورمان حفظ کرده و در مناطق مختلف این مرز و بوم به هر شکل ممکن به حیات خود ادامه می دهد.

از حدود ۱۵ منطقه معروف و شناخته شده سفال و سرامیک سازی در ایران، شهر نطنز از شهرستان‌های تابع استان اصفهان یکی از مهمترین مراکز ساخت سفال و سرامیک در کشور است. اما با گشت و گذاری در شهر و بین هنرمندان این صنعت که هنرش در دنیا پیچیده، درمی‌یابیم که مدت‌هاست که زرق و برق این هنر ـ صنعت کمرنگ شده است. به طوری که در شهری مانند نطنز که حدود ۵۰ کارگاه در این زمینه فعالیت می‌کردند و محصولاتشان را علاوه بر ارسال به تمام نقاط کشور، به کشورهای خارجی به خصوص حوزه خلیج فارس صادر می‌‌کرده‌اند، فقط یک کارگاه پابرجا مانده است که در کنار مسجد جامع نطنز جا خوش کرده است.
عباس عبادی که اکنون حافظ و پاسدار این هنر اصیل و ناب است می‌گوید: در گذشته‌ای نه چندان دور، حدود ۷۰ تا ۸۰ سال قبل در این راستا چندین کارگاه سرامیک سازی با مغازه‌هایی قدیمی وجود داشت. عطاری‌ها، کارگاه‌های رنگرزی که حال و هوای عشق را در دل‌ها زنده می‌کرد وجود داشت، حس و حال‌هایی حقیقی که اکنون کمرنگ شده اند.
وی معتقد است که اگر شهردار نطنز نقشه درست شهری ارائه می‌داد، مردم مجبور نبودند که خانه و زندگی خود را ترک و برای کارکردن مهاجرت کنند و به پای کوه بروند، می‌ماندند و باغ‌های خود را آباد می‌کردند. به گفته وی «عدم حمایت، وجود جنس خارجی مشابه باعث ورشکستگی‌ کارگاه‌ها شدند و هر کارگاهی که ورشکست شد، صاحبش دق کرد و مرد. در گذشته نه‌چندان دور از ٥٠ کارگاه سرامیکی سه کارگاه ماند و از سه کارگاه یک کارگاه تبدیل به کارخانه چینی‌‌سازی شد. من و برادر ماندیم که ٥٠ سال با یکدیگر کار کردیم و بعد از آن برای ماندن و اعتلای این هنر تصمیم به آموزش آن گرفتم و درحال‌ حاضر دخترم، عروس‌‌هایم و نوه‌‌هایم و چند نفر دیگر از نطنز و ٣٥ شاگرد هم از تهران دارم که برای آموزش به کارگاه هم می‌‌آیند. از این تعداد اگر یک نفر هم کل هنر را یاد بگیرد و بماند، من خوشحال و راضی خواهم بود».


كار دست ايرانی یا چينی؟
اما این همه ماجرا نیست، صنايعي كه كپي برابر اصل نمونه ايراني در جاهاي مختلف دیده مي ‌شود و با قيمت ‌هايي بسيار پايين كه نشان از كيفيت نازل دارد، در پشت ويترين‌ها و در نهايت سبد خريد مشتري‌‌ها راه پيدا مي‌كنند. عبادی در این زمینه با دلخوری از آن صحبت می‌کند و می‌گوید: «در بیشتر فروشگاه‌های صنایع دستی، به‌ویژه‌ فروشگاه‌های صنایع دستی اصفهان اجناس چینی موج می‌زند و در همین نطنز هم کار‌های دیگر کشورها دیده می‌‌شود. ولی هر شهری باید آنچه نماد آن شهر است را عرضه کند.

تبلور خاک و آب به همراه عشق
او با اشاره به اینکه تمامی طرح‌ های مورد استفاده در آثارش ذهنی است، درباره فروش آثارش توضیح می‌دهد: «گردشگران، مردم، تجار و… به اینجا مراجعه می‌‌کنند و آثار را می‌خرند در حقیقت کارگاه من مرکزی برای فروش هم هست». عبادی با انتقاد از اینکه سازنده یک اثر هنری نمی‌‌تواند بازاریاب باشد، توضیح می‌‌دهد: «صادرات هم داشته‌ام ولی متأسفانه واسطه‌‌گران قیمت‌های گزافی را در این بین نصیب خود می‌کنند و اثر را به قیمت بالاتری به مصرف ‌کننده می‌‌فروشند؛ باید توجه داشته باشید تا کسی آشنا به هنر نباشد و فلسفه آن را نداند، ارزشش را نمی‌‌فهمد و من حتی از هدیه ‌دادن به کسی که هنر را نشناسد، خودداری می‌کنم».
به گزارش جمله؛ دست‌‌های زمخت مردان و ظریف زنان گدان‌‌سازی که ساعت‌ها با ظرافت روی آن‌‌ها طرح می‌‌زنند تا آثار‌شان را که دست به دست از اجدادشان به آن‌ها به ارث رسیده را به همگان نشان دهند. کارگاه‌هایی که مثال زنده موزه هستند و مراحل ساخت و پخت و رنگ آمیزی را می‌توان با تمام وجود در آن‌ها دید و گرمای دلنشین آن را حس کرد. شاید کمتر کسی فکر کند که شهر نطنز که شهرتش را مدیون تحفه‌اش است هنرهای دستی و سنتی آن به‌خصوص کاشی‌کاری‌ها و سفال‌هایش با نقش و نگارهای فیروزه‌ای مهمترین عامل در جذب گردشگر است. شهری که در میانه راه اصفهان و کاشان، درست در دامنه کوه کرکس، واقع شده که یک طرف آن توسط کوهستان‌‌های بلند احاطه شده و طرف دیگرش دل در گرو کویر دارد.