شهلا منصوریه- دبیر گروه اجتماعی/ امروزه موضوع مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر، زیاد مطرح می شود. بخش بزرگی از هموطنانمان، به ویژه جوانان و تحصیلکردگان و نیز صاحبان سرمایه و خلاقیت، برای خروج از ایران برنامه ریزی کرده اند، تعداد بیشتری در اندیشه مهاجرت اند و بسیار بیش از این ها نیز آرزوی رفتن از […]
شهلا منصوریه-
دبیر گروه اجتماعی/
امروزه موضوع مهاجرت ایرانیان به کشورهای دیگر، زیاد مطرح می شود. بخش بزرگی از هموطنانمان، به ویژه جوانان و تحصیلکردگان و نیز صاحبان سرمایه و خلاقیت، برای خروج از ایران برنامه ریزی کرده اند، تعداد بیشتری در اندیشه مهاجرت اند و بسیار بیش از این ها نیز آرزوی رفتن از ایران را در گوشه ای از رؤیاهای خود می پرورند حتی اگر هیچگاه نتوانند به آن جامه عمل بپوشانند. در اطراف ما افراد بسیاری هستند که بیش از گذشته مصمم به ادامه زندگی در فضا و بستر جدید هستند. که هر کدام دلایل خاص خود را دارند.
مهاجرت، که امروزه از آن به نام «سونامی مهاجرت» یاد می شود؛ کلیدواژه ای است که رسانه ها از ابتدای سال ۹۷ بیش از پیش به آن پرداخته اند. این پدیده گر چه بسیار سخت و طاقت فرساست اما یکی از بهترین گزینه های روی میز برای فارغالتحصیل رشتههای مختلفی است که در پی کار هستند، گزینهای که با وجود آینده نامعلوم باز هم برای افرادی که جویای نام هستند و کاری در ایران نمی یابند، به ظن خودشان تنها راه نجات و بقا است.
سونامی مهاجرت چند سالی است که ورد زبانها شده است. افزایش مهاجرت بدون شک مخاطرات زیادی به همراه دارد. هم برای مهاجران و هم برای کشور؛ شاید به همین دلیل است که کلاهبرداران و شیادان زمینه را برای اخاذی مناسب میبینند و این وسط تنها کسانی که بدون اطلاع و شناخت و حتی هدف، تنها قصد رفتن دارند گزینه مناسبی برای اخاذی شیادان محسوب میشوند. از سوی دیگر با مهاجرت توسط هر شهروندی در واقع نیروی انسانی ارزشمندی که برای آن هزینه مالی و زمانی زیادی صرف شده به راحتی و به صورت رایگان به کشور دیگری می رود و تبدیل به سرمایه انسانی کشور مقصد می شود.
طبق آخرین آمار اعلام شده از سوی مرکز اطلاعات سازمان ملل متحد در تهران، تعداد مهاجران بینالمللی در سال ۲۰۱۹ به ۲۷۲ میلیون نفر رسیده و ۵۱ میلیون نفر نسبت به سال ۲۰۱۰ افزایش داشته است. طبق این برآورد، در حال حاضر مهاجران بینالمللی ۳.۵ درصد جمعیت جهانی را تشکیل میدهند که این عدد در سال ۲۰۰۰ حدود ۲.۸ درصد بود.
رهایی از فشار زندگی به هر قیمتی
در سالهای اخیر با توجه به وضعیت سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اجتماعی کشور به ویژه تحت تاثیر تحریمهای شدید آمریکا و برخی سیاستهای اقتصادی و سیاسی داخلی، شاهد تغییر میزان مهاجرت ایرانیان به کشورهای مختلف اروپایی، آمریکا، استرالیا و غیره بودهایم به نحوی که آمارهای غیررسمی حکایت از چند برابر شدن میزان مهاجرت از کشور دارد. در همین زمینه روانشناسان و جامعه شناسان متفق القول باور دارند که در سایه گسست نسلی میان اعضای خانواده، برخوردهای احساسی، بیکاری و حرف و حدیث دیگران، جوانان پا به دنیای ناشناخته ای می گذارند که با خراب شدن پل های پشت سرشان، بازگشتی ندارند و در نهایت غرق امواج ناملایمات و جزر و مدهای مهاجرت از نوع قاچاق می شوند.
یک روانشناس بالینی معتقد است: یکی از نکاتی که امروزه بیش از همیشه در جامعه باب شده، بحث نارضایتی اجتماعی است؛ به این معنا که با توجه به تغییر و دگرگونی شکل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی غالب جامعه، نارضایتی فراوانی به دلیل نبود ثبات ایجاد شده است. همین نبود ثبات باعث می شود که افراد برای ایجاد آن به هر عملی دست بزنند.
به گفته حسن بهرامنی نسل جوان، حوصله تحمل سختی مسیر رسیدن به موفقیت را ندارند در نتیجه برای این که به ثبات، تعادل و آرزوهای بر بادرفته برسند، در موقعیتی خود را قرار می دهند که سریعتر به آرزوها برسند. مضاف بر این که وضعیت خانواده ها در جامعه به سویی پیش می رود که کمتر می توانند آرزوهای فرزندان را برآورده کنند. برای همین جوانان تصمیم می گیرند که خود برای رفع آرزوها اقدام کنند. این فاکتورها برای قاچاقچیانی که فقط منافع اقتصادی برایشان مهم است، بهترین وسیله برای جذب نوجوانان و جوانان است.
وی گفت: افزایش بیکاری، سرخوردگی جوانان بعد از ادامه تحصیل و نداشتن شغل و درآمد مناسب، باعث می شود که به گروه ها و ترفندهای فریبنده آنان مبنی بر گذراندن دوره های آموزشی آرایشگری و سپس شغل و حقوق مناسب، مسکن و اقامت و امثالهم جذب شوند و به این شکل به دام می افتند. اما خبر بد این که بعضی از این جوانان آگاهانه در این راه قدم می گذارند و به طور کامل می دانند چه اتفاقی در انتظار آنان است.
دلایل مهاجرت از ایران
کارشناسان و صاحبنظران دلایل مهاجرت را به موارد زیادی خلاصه می کنند. دکتر احمد عظیمی بلوریان دلایل مهاجرت را اینگونه توصیف می کند: ناامنی و به هم ریختگی نظام اقتصادی و سیاسی در سرزمین های مبدا که بهترین نمونه آن، مهاجرت میلیون ها افغانستانی به ایران و میلیون ها سوری به قاره های اروپا و آمریکاست.
معضلی به نام شغل تکه بهترین نمونه های آن مهاجرت شهروندان ترکیه و ایران به اروپا و آمریکا – به ویژه ایالات متحده- است.
رویدادهای طبیعی مانند سیل، زلزله و توفان های مرگبار که این رخدادها در همین دو، سه سال اخیر در همه قاره های جهان بروز کرده و بسیاری را راهی کشورهای دیگر کرده است.
تغییر رژیم های سیاسی و انقلاب ها: کسانی که در دوره قبل صاحب موقعیت های بالا بوده اند و سپس تحت تعقیب قرار می گیرند، برای حفظ جان خود، آنچه را دارند رها کرده و به کشوری دیگر می روند.
جنگ که در این موارد، مهاجرت در دو راستای درون کشوری و میان کشوری انجام می شود.
به گفته بلوریان؛ از دید اقتصادی، دلایل عمده مهاجرت از ایران کنونی به سایر کشورها را می توان در مواردی مانند افزایش جمعیت و برهم خوردن تعادل طبیعی میان امکانات و منابع، نبود کار مناسب و درآمد مکفی، فشار و محاصره اقتصادی خلاصه کرد. این فشار بر طبقه متوسط که درآمد ثابت دارند و دهک های پایین بیشتر است. در عین حال این رانت خواران هستند که از آن سود می برند؛ اما این مسئله ای نیست که نتوان آن را حل کرد.
لازم به ذکر است که گذاشته از خروج افراد متوسط و ضعیف جامعه، خروج نیروهای ورزیده و کارشناسان متخصص از کشور منجر به آسیب دیدن اقتصاد ملی می شود و یکی از دلایل تهی دست شدن ایرانیان را باید مهاجرت نیروهای نخبه دانست. بنابراین ارائه راهکارهای برنامه ریزی شده از سوی مسئولان و دست اندرکاران برای جلوگیری و کاستن از مهاجرت در مرحله نخست به نفع کشور است.