گول پای بزرگ و شیرین…!
گول پای بزرگ و شیرین…!

    مجید عابدینی راد/ نمی دونی رضا این روز ها چه حس خوبی دارم! مثل آدم های برنده! کاشکی اینجا بودی تا با هم جشن رفتن ترامپ رو می گرفتیم! رضا نوشت: من هم توی دلم این روزها مثل خیلی های دیگه خوشحالم! گرچه اون طور تاثیری روی وضع و زندگی ماها، به این […]

 

 

مجید عابدینی راد/

نمی دونی رضا این روز ها چه حس خوبی دارم! مثل آدم های برنده! کاشکی اینجا بودی تا با هم جشن رفتن ترامپ رو می گرفتیم!
رضا نوشت: من هم توی دلم این روزها مثل خیلی های دیگه خوشحالم! گرچه اون طور تاثیری روی وضع و زندگی ماها، به این زودی ها، نمی تونه بذاره! آخه دیگه اوضاع ِ جایی بیشتر برا خراب شدن باقی نذاشته!
نوشتم: می دونم که لحظات خوشی ِ از این قضیه برای خیلی از مردم با دوام باقی نمی تونه بمونه! اما جون من دیگه حرف از خرابی و تحریم و کمبود و مرگ و میر رو باهام نزن! به خودت بگو؛ همه چیز می ره رو به خوبی!
ولی خب تحولات توی روابط با آمریکا و برداشته شدن تحریم ها خیلی کند پیش خواهند اومد! به نظر من اولین کاری که با اومدن رئیس جمهور جدید انجام می گیره دوباره برقرار کردن راه رفت و آمد به آمریکا ست. دنیا دیگه رضا جون افتاد روی خط تغییر و بهتری!
رضا نوشت: شاید برای اینه که یک دفعه فکر رفتن به آمریکا برات مهم شده!؟ اما برای ما این جا برداشته شدن تحریم های اقتصادی و تجاری و بانکی و این هاست که می تونه راه تنفسی رو بوجود بیاره!
نوشتم: حالا من یه چیزی از روی شور و هیجان گفتم، اما حق با توست که گفتی؛ “هیچ جا بهتر از مملکت خود آدم نمی شه!” راستش رو بگم رضا دلم برا محله مون خیلی تنگ شده!
الان توی این وضع قرنطینگی به خودم می گم بالاخره باید از یه راهی یه تغییر گنده توی وضعم بوجود بیارم! حالت کسی رو پیدا کرده ام که خودش رو تازه از ریگی که توی کفشش بوده خلاص کرده و الان به فکر افتاده که باید از یه طرف دیگه، فقط در راهی مطمئن، جلو بره! چه راهی مطمئن تر از راه عشق!؟
رضا نوشت: من هم حالا یه چیزی گفتم! این جا برگردی عابد خیلی اذیت می شی! وضع ده برابر بد تر از پارسال شده!
راستی تو هنوز فکر می کنی اوضاع اقتصادی مون با بهبود‌ روابط با غرب تکونی بخوره؟ من که فکر نکنم تحولات سیاسی در غرب و شرق چیزی رو بتونه در داخل برای ما عوض کنه!
نوشتم: فوری ناامید نشو!
آره. قبول دارم که کنار رفتن ترامپ در نهایت چیزی رو به صورت اساسی توی وضع داخلی ما نمی تونه به این زودی ها عوض کنه! اما با این وجود نباید گذاشت به یک باره همه امیدهای به آینده ای بهتر برای ایرون، بپره!
نگاه کن اکثریت مردم آمریکا چطور با اتحادشون دخل ترامپ رو توی همین مدت کوتاه در آوردن! رضا نوشت: عابد من حساسیت های تو رو می شناسم. الان سلامتت مهم تر از هر چیز دیگه ای ست! ما ها اینجا خیلی پوست کلفت شده ایم! نزنه بکله ات که دوباره پا شی بیائی! از فکر چاپ کارهات در این جا هم به کل بیرون بیای به نفعته!
نوشتم: همه قشنگی بودن رضا جون، توی همین زندگی با گول های بزرگ و شیرینی ست که آدم برا خودش درست می کنه! زندگی با عشق و امید به این که بلکه چیزی بتونه توی جامعه و روابط عوض بشه! ملت ها هم همه با گول های بزرگ و کوچیک دل خوشن! این توی نهاد بشره! تنها فرق مون با مرده ها در همینه!
رضا نوشت: عابد، برای من خیلی عجیبه! تو هنوز الان هم که وضع، تقریباً به حالتی انفجاری داره می رسه، می گی باید به آینده امیدوار موند و دنیا رو سخت نگرفت! من که نمی فهمم!؟ باور کن من یکی که دیگه کارد به استخونم رسیده! گرونی اینجا داره بی داد می کنه! همه پس اندازهامون هم توی بانک ها دیگه به مفت خدا نمی ارزه!
نوشتم: رضا بالاخره درس آموزی از دنیا خرج داره، عزیزم! مفتی که آدم چیزی از زندگی یاد نمی گیره! برای ملت ها هم همینه! اما این از دست دهی ها رو به جای باخت در نظر نگیر! این ها همش فرصت یادگیری و تحول در برخورد با دنیا ست! همه این از دست دهی ها رضا جون عالی ست! زندگی که به سر نرسیده، باز هم می شه بیشترش رو به دست آورد!
رضا نوشت: این درسته، اما…
نوشته رضا رو قطع کردم؛ ببین، اما و اگر نداریم، مگر قرار شد حرف کمبود و آه و ناله از نداری رو بذاریم کنار!! من می گم باید از همه این مراحل عبور کرد تا درک مون از دنیا بالا و بالاتر بره! علم و شناخت راه تغییر هم فقط از همین طریقه که روزی به سراغ خودمون و ‌ملت مون می تونه بیآد! اون روزه که می تونیم خیلی چیزها رو با سرعتی برق آسا عوض کنیم!
رضا نوشت: آخرش شاید تو راست می گی که با نالیدن از وضع، نشه چیزی رو عوض کرد! پس فعلاً از قرار باید هزینه نادونی ها مون رو بپردازیم و صدا مون هم زیاد در نیاد!
نوشتم: الان چند روزه که فضای فکریم دوباره برگشته به همون چهار سال پیش و تمام خواب و خیال های زیبا دوباره برام زنده شدن! خواب های شب هام هم یکی شون از اون یکی چیز آموزتر و شیرین تر و هیجانی تر شده ان! ببین، این وضع و حال کیف بری از بودن رو با هیچ طلای عیار بالایی نمی شه خرید!
الان هم فعلاً وقت خوشی و شادی ست! می خوام امشب بعد از جشن با آمریکایی های مقیم این جا تا دم صبح توی خیابون ها برا خودم بگردم! تو هم برو خوش بگذرون، رفیق!
پاریس ۸ نوامبر ۲۰۲۰