یک تیر و دو نشان
یک تیر و دو نشان
اگر بنویسیم دولت پزشکیان و مردم ایران در مقابل خود حدود ده اَبَرچالش را می‌بینند که هرکدام از آن‌ها به‌تنهایی می‌تواند مانند یک کوه، در مسیر حرکت رو به جلوی کشور مانع جدی باشد، گزاف نگفته‌ایم و اغراق نکرده‌ایم، اَبَرچالش‌هایی چون بی‌آبی، بحران در محیط‌زیست، فروچاله‌ها در مجاورت شهرهای بزرگ، زباله، ناترازی در تولید برق و گاز، مهاجرت نخبگان، مشکلات صندوق‌های بازنشستگی و نمونه‌های دیگر که از امروز مسئولیت رسیدگی به آن و پاسخگویی در قبال آن با دولت مسعود پزشکیان است.

این نکته هم روشن و بدیهی است که همه از مدیران دولتی و شهروندان عادی، سوار بر یک کشتی هستیم به نام ایران و لازم است هر مشکلی را با کمک و همکاری هم، و نه متهم کردن هم، تدبیر کنیم.
شوربختانه طی چند سال اخیر، در موضوع کمبود برق که به قطعی برق واحدهای صنعتی ختم می‌شد و همچنین خاموشی‌های گسترده‌ای را برای مشترکان خانگی، به همراه داشت، دولت‌مردان، شهروندان عادی را به مصرف بی‌رویه متهم و شانه خود را از بار مسئولیت خالی می‌کردند و مردم نیز مدیران دولتی را به بی‌عرضگی و ناتوانی متهم می‌کردند و روشن است که این دوقطبی‎سازی هیچ کمکی به حل مسأله نکرد.
هم مدیران دولتی و هم مردم درخصوص این اَبَرچالش‌ها باید نگاه مسئولیت‌پذیرانه داشته باشند و خود را در جبهه واحد ببینند و باور داشته باشند که اگر قرار است گامی برداشته شود و کاری انجام گردد، با همکاری و هم‌افزایی مدیران و مردم با هم ممکن خواهد شد.
یکی از این ابرچالش‌ها که به دولت مسعود پزشکیان به ارث رسید، موضوع ناترازی برق است که اگر امروز تدبیر نشود، روشن نیست تا پایان دوره چهارساله دولت چهاردهم، به کجا خواهد انجامید و نکته جالب این است که با یک طرح و برنامه مشخص و با همکاری مردم و دولت با هم این ناترازی قابل رفع است.
با توجه به وضعیت تحریمی و همچنین تنگدستی اعتباری که دامن‌گیر دولت شده است، نمی‌توان از دولت توقع داشت اقدام به احداث نیروگاه بزرگ برق‌آبی یا سیکل ترکیبی کند ضمن این‌که چنین طرح بزرگی نیز چندین سال زمان خواهد برد و گزینه مطلوبی برای جبران ناترازی برق کشور که باید در کوتاه‌زمان حل شود، نیست.
لازم است دولت پزشکیان از تجربه‌ای که طی همین چند ساله اخیر در برخی کشورهای اروپایی به اجرا درآمد، استفاده کند و آن احداث نیروگاه‌های برق خورشیدی خانگی است.
در این روش، پنل‌های سولار یا صفحات خورشیدی بر روی پشت‌بام و سقف شیروانی منازل نصب می‌شود و این کار نیاز به زیرساخت خاصی هم ندارد و به‌راحتی و بر روی پایه‌های چوبی یا میل‌گردهای معمولی نصب و محکم می‌شود و از لحظه نصب و وصل به اینورتر، تولید برق را آغاز می‌کند و کافی است برق تولیدی این صفحات را به شبکه توزیع هدایت کنیم تا معجزه آن را ببینیم.
مشکلی که در این شیوه تولید وجود دارد این است که چون صفحات خورشیدی وارداتی هستند، قیمت بالایی دارند و بسیاری از مردم توان پرداخت آن را ندارند و دولت می‌تواند با بستن قرارداد با کشوری چون چین که از پیشگامان صنعت سولار در دنیا محسوب می‌شود و بسیاری از کشورهای اروپایی چون سوئد، با این کشور قرارداد دارند و پنل‌های خورشیدی و قطعات نیروگاه‌های خانگی را از چین خریداری می‌کنند، مشکل را حل و رقم آن را پس از آن‌که فرایند تولید برق آغاز شد، از مشترکان کسر کند.
با توجه به این نکته مهم که کشور ایران سالانه بیش از ۲۰۰ روز آفتابی دارد، احداث نیروگاه‌های برق خورشیدی خانگی در سطح شهرها و روستاها، برق قابل توجهی را به شبکه تزریق خواهد کرد ضمن این‌که این انرژی پاک، همچنین خدمت بزرگی به هوا و محیط‌زیست است و با کاهش نزولات آسمانی و پایین آمدن ذخیره سدها که بر تولید نیروگاه‌های آبی، اثر منفی دارد، تحت هیچ شرایطی دچار وقفه در تولید نخواهد شد.
توقع ما از مدیران دولت چهاردهم و شخص مسعود پزشکیان که تلاش دارد امور را برابر نگاه متخصصان و کارشناسان به جلو ببرد این است که در نخستین گام، اقدام به جبران ناترازی برق از این مسیر کند تا هم فشار از نیروگاه‌های سیکل ترکیبی برداشته شود که در مواقعی از سال ناچار از مازوت‌سوزی هستند که تهدید جدی برای سلامت مردم و محیط‌زیست است و هم نگرانی از کمبود ذخایر آب‌ها و کاهش تولید برق‌آبی مرتفع گردد.