۱۴ اصل مدیریت بحران به شیوه ووکا
۱۴ اصل مدیریت بحران به شیوه ووکا
در دنیای پویای تجارت، بحران‌‌ها امری ناگزیرند. تغییرات شدید اقتصادی، بلایای طبیعی، حملات سایبری و بحران انرژی، تنها برخی از چالش‌‌هایی هستند که ممکن است ثبات یک کسب‌ و کار را تهدید کنند.

در چنین شرایطی، مدیریت کارآمد و هوش مالی، کلید عبور از بحران و حفظ بقا و حتی پیشرفت سازمان و شرکت خواهد بود. مدیریت بحران در کسب و کار فرآیندی است که به سازمان‌‌ها در شناسایی، ارزیابی و مقابله با رویدادهای ناخوشایند و غیرمنتظره کمک می‌کند. این فرآیند شامل اقداماتی مانند پیش‌‌بینی بحران، برنامه‌‌ریزی برای مقابله با آن، واکنش سریع و مؤثر در حین وقوع بحران و بازسازی شرکت پس از آن می‌شود. هدف نهایی مدیریت بحران، به حداقل رساندن آسیب‌ها به سازمان، حفظ منافع ذینفعان و تضمین تداوم فعالیت‌های سازمان در بلندمدت است. در نظر داشتن اصول مدیریت بحران به شیوه ووکا در ۱۴ اصل می‌تواند یاریگر مدیران برای رویارویی با بحران‌ها باشد.
۱٫ بحران، واقعیتی اجتناب‌ناپذیر در زندگی شغلی و اجتماعی است. بحران‌ها در ذات خود بستر شكل‌گیری تهدیدها و فرصت‌هایی هستند که بر حسب نوع، شدت و گستره محیطی بحران، ممکن است مدیران را در شرایط دشوار و پر مخاطره‌ای قرار دهند.
۲٫ انسانهای بزرگ و اندیشمند نیک می‌دانند که میزان دانسته‌ها و دریافتهای انسان در مقابل مجهولات و نادانسته‌های او بسیار اندک است و هنوز گره بسیاری از رازهای بزرگ جهان به دست انسان گشوده نشده است.
۳٫ دنیای تجارت در چند دهه گذشته به طرز چشمگیری تغییر کرده است و ما اکنون در جامعه‌ای به هم پیوسته زندگی می کنیم که تغییرات می‌تواند سریع، شتابان و غیرقابل پیش‌بینی اتفاق بیفتند.
۴٫ جهت اتخاذ تدابیر مدیریتی که بتوان با هنرمندی و هوشمندی راهبردی، با بحران‌های موجود و تبعات ناشی از آن مقابله کرد و رویکرد پیش‌دستانه را به مرحله اجرا گذاشت و برای رفع مشکلات احتمالی در پیش رو، می‌بایست افزایش آگاهی‌های عمومی و تخصصی برای همه پرسنل را در اولویت قرار داد.
۵٫ بسیاری از شرکتها و سازمان‌ها پیش‌بینی می‌کنند که نوسانات، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام در دنیای تجارت همواره بیشتر و بیشتر می‌شود. بنابراین برای مدیریت تیم‌ها در عصر ووکا باید از تغییراتی که این شرایط می‌تواند ایجاد کند، آگاه باشیم.
۶٫ در عصر حاضر که سرعت تغییرات بیشتر از هر زمان دیگری است، شکل‌گیری بحران در هیچ سازمانی دور از ذهن نیست. در این شرایط اگر مدیر یک سازمان از ویژگی مدیریت بحران برخوردار نباشد، نمی‌توان به بقای این سازمان در بلندمدت امیدوار بود.
۷٫ مدیرانی که مدیریت بحران قوی دارند، می‌توانند یک بحران را به فرصتی برای رشد تبدیل کنند. آن‌ها می‌توانند در مواجهه با شرایط غیرمنتظره و بحران‌هایی که ممکن است در سازمان یا صنعتشان پیش بیاید، به سرعت مؤثرترین تصمیمات را اتخاذ کنند.
۸٫ یک مدیر اثربخش مجموعه کارهای صحیح که باید صورت بپذیرد را شناسایی می‌کند و مسیر سازمان را به سمت انجام کارهای درست هدایت می‌کند. درحالی‌که یک مدیر قوی و کارآمد، لزوماً در تلاش است که هر کاری را به شیوه‌ای درست انجام دهد.
۹٫ در نظام مدیریتی نوین عوامل مهمی در موفقیت یک مجموعه دخیل است که از جمله این عوامل وجود شخصی مدیر و مدبر در راس مجموعه به عنوان گرداننده و هماهنگ‌کننده امور می‌باشد.
۱۰٫ مدیریت یک هنر است و موفق‌ترین مدیران جهان هنرمندانی هستند که با هوشمندی، مهارت و چیره‌دستی فوق‌العاده در کارشان به اداره‌ی امور در سازمان می‌پردازند.
۱۱٫ موفق‌ترین مدیران جهان از قدرت آینده‌نگری بسیار بالایی برخوردار هستند و برای آنها تفاوتی ندارد که تیم کاری در کدام مرحله از پروژه قرار داشته باشد.
۱۲٫ موفق‌ترین مدیران جهان علاوه بر آن‌که در کارشان به معنای واقعی حرفه‌ای هستند، رهبران بااحساسی هستند که کارکنانشان همواره عاشق کار کردن با آن‌ها هستند.
۱۳٫ موفق‌ترین مدیران جهان یاد گرفته‌اند که به راحتی پا پس نکشند و دوام بیاورند. چرا که هیچ‌کدام از آن‌ها به دنبال شهرت و نام نیستند و اصلاً در جهت کسب نام و شهرت گام برنمی‌دارند.
۱۴٫ موفق‌ترین مدیران جهان ریسک‌های واقعی را در کمال آرامش خواهند پذیرفت. نه برای این‌که بی گدار به آب می‌زنند و مدام به دنبال خطر کردن و پذیرش ریسک‌های غیرمنطقی هستند. بلکه از آنجایی ‌که همواره به دنبال دستیابی به پاداش اعتقادشان به ممکن‌ها هستند. این مدیران موفق تلاش می‌کنند که با الگو بودن، به سایرین هم این حس مثبت را القا کنند که ریسک‌پذیر باشند تا سرانجام روزی هر آن‌چه را که باور دارند امکان‌پذیر کنند.

  • نویسنده : دکتر حسین چناری - پژوهشگر و نظریه‌پرداز آموزش