پاندمی مرگ و بیماری که با «کرونا» نامی در جهان شروع شد، امروز در شرایطی در ایران سه ساله شده که با فراز و فرودهایی بسیار، هشت موج را در کشورمان رقم زده، بیش از هفت میلیون نفر را مبتلا کرده، بیش از ۱۴۴هزار جان گرفته، چندین و چند هزار نفر را داغدار کرده و […]
پاندمی مرگ و بیماری که با «کرونا» نامی در جهان شروع شد، امروز در شرایطی در ایران سه ساله شده که با فراز و فرودهایی بسیار، هشت موج را در کشورمان رقم زده، بیش از هفت میلیون نفر را مبتلا کرده، بیش از ۱۴۴هزار جان گرفته، چندین و چند هزار نفر را داغدار کرده و اکنون هم هرچند در شرایطی آرام به سر میبرد، اما همچنان از پایان آن خبری نیست…
به گزارش ایسنا، حضور کووید ۱۹ در جهان سه ساله شده و قدم به چهار سالگی گذاشته است؛ یک قرن بعد از پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی که در بحبوحه جنگ جهانی اول رخ داد، ویروس نوپدید دیگری از چین پا به عرصه وجود گذاشت و تمام پیشرفتهای علمی و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و … بشر را تهدید کرد و به سُخره گرفت؛ در کمین انسان ماند، در جانها رخنه کرد و ارمغان تاریک مرگ و سیاهی را برای جهان به همراه آورد؛ شهرهای بزرگ و صنعتی جهان را به تعطیلی کشاند و اقتصاد کشورها را با چالش مواجه کرد، همه در خانهها پنهان شدند تا دست مرگ نتواند لمسشان کند، اما چه بسیار انسانهایی که با علامت مثبت کرونا رنج بردند، نفسهایشان تنگ شد و از زمین پر کشیدند، چه آرزوها و امیدهایی که زیر خاک رفت و چه خانوادههایی دلخون شدند از حجم از دست دادنها…
ماجرا از گزارش یک چشم پزشک چینی در دسامبر سال ۲۰۱۹ شروع شد؛ یک جور سینه پهلوی عجیب بروز کرد و منشاء آن هم بازاری در ووهان چین معرفی شد؛ گونه ای جدید از ویروس کرونا؛ چیزی از آن نمی دانستند؛ سازمان جهانی بهداشت به موضوع ورود کرد؛ موارد ابتلا بالا و بالاتر میرفت، زمزمه یک همهگیری جهانی به گوش میرسید؛ شهر ووهان بسته شد و با کسانی که مقررات را رعایت نمیکردند، برخورد میشد.
به گفته متخصصان و اپیدمیولوژیستها شاید بعد از حدود ۱۰۰ سال از آنفلوآنزای اسپانیایی، کووید ۱۹ اولین تجربه بشر از پاندمی، آن هم با این شدت و گستردگی بود که اتفاق افتاد؛ چراکه ۱۰۰ سال قبل که پاندمی آنفلوآنزای اسپانیایی رخ داد، اولا دانش و تجربه بشر به حدی نبود که بتواند تجربه موفقی را برای آیندگان به جای بگذارد و دوما ماهیت پاندمی که در سال ۱۹۱۸ در زمان جنگ جهانی اول رخ داد، با کرونا شرایط مشابهی نداشت.
به هر حال کووید ۱۹ نوپدید بود؛ دانشمندان بعد از بررسیهای متعدد متوجه شدند که ویروسی از خانواده کرونا عامل کووید ۱۹ است که شبیه آن به صورت خفیفتر و با ابعاد بسیار کوچکتر در دو ویروس سارس و مرس دیده شده بود.
منشاء مرس در منطقه خاورمیانه و مخزن آن شتر بود. سارس هم که در آسیای جنوب شرقی و چین و … آغاز شده بود.
البته این دو ویروس سرعت انتقال و مرگومیر بسیار کمتری نسبت به کووید ۱۹ داشتند، اما با بروز کووید ۱۹ عملا جامعه بشری غافلگیر شد.
هرچند که از ابتدای شیوع کرونا تاکنون اما و اگرهای زیادی درباره منشاء واقعی کرونا مطرح شد؛ اینکه این ویروس از طبیعت به دنیای انسانها آمده یا ساخته دست بشر در آزمایشگاههاست؟؛ موضوعی که هنوز هم به آن پاسخی دقیق داده نشده و در عین حال پاسخ آن هم چندان تفاوتی در شرایطی که در سه سال گذشته با این کرونا ویروس پشت سر گذاشتیم، ایجاد نمیکند.
در نهایت چند هفته بعد از شیوع و همهمه جهانی درباره کووید ۱۹ بود که سازمان جهانی بهداشت بروز یک پاندمی را اعلام کرد و کرونا عالمگیر شد.
به دنبال آن یکسری مقررات و قوانین بینالمللی ایجاد شد؛ از اعمال محدودیتهایی در ورود به کشورها تا تاثیر جدی بر تعاملات بینالمللی و کرونا همه جهان را مطیع خود کرد.
بنابراین دنیا گوش به زنگ شد و ایران هم؛ به تدریج بحث آمدن و نیامدن ویروسِ تازهوارد، سرخط مهمترین خبرها شد و اقداماتی مانند رصد کلیه مرزهای ورودی به کشور از سوی ماموران بهداشتی و همچنین انجام تبسنجی و غربالگری آغاز شد.
در کشور ما برای اولین بار در تاریخ ۳۰ بهمن ماه ۱۳۹۸، کرونا ویروس تاجدار با شناسایی دو مورد ابتلا در قم تایید و رسما از سوی وزارت بهداشت اعلام شد.
از آن زمان تاکنون بر اساس اعلام وزارت بهداشتیها ۷ میلیون و ۵۶۶ هزار و ۴۳۶ نفر را در کشور مبتلا کرده و ۱۴۴ هزار و ۷۹۷ نفر را نیز به ورطه مرگ کشانده است.
کرونای هزار چهره در کشورمان تاکنون هشت موج را رقم زده است و هر بار با چهره و جهشی جدید؛ ووهان، آلفا، بتا، دلتا، گاما و اُمیکرون که هر کدام یک یا چند پیک را رقم زدند.
موج اول را در هجمه اول ویروس به کشورمان از بهمن ماه ۱۳۹۸ شاهد بودیم، موجی که از قم شروع شد و به تدریج در مناطق مختلفی از کشور از جمله تهران و جنوب استان گیلان گسترش پیدا کرد و به دنبال آن به سرعت گسترش موارد در سراسر کشور شکل گرفت که موج اول کرونا با ویروس ووهان را شکل داد؛ زمانی که نه واکسنی بود و نه داروی اختصاصی و هیچکس نمیدانست که چگونه میتواند جلوی پیشرفت بیماری در بیماران را بگیرد؛ بسیاری از بیمارستانها از بیماران کوویدی انباشته شد و تعداد مرگومیرها بالا رفت.
در آن زمان به تدریج متوجه شدیم که با استفاده از ماسک و رعایت چند راهکار بهداشتی ساده می توانیم در برابر ویروس چینی بایستیم. پیکی که بالاخره با هشدار، آموزش و رعایت پروتکلهای بهداشتی کاهشی شد و این روند کاهشی تا اواخر اردیبهشت ماه ۱۳۹۹
ادامه داشت.
با آرام شدن اوضاع و فرا رسیدن فصل گرما اما، همه گمان کردند که کرونا رخت بسته است؛ محدودیتها برداشته شد، خیابانها شلوغ شد و سفرها هم به راه. غافل از اینکه کرونا از همین عادی انگاریها استفاده و دوباره در جانها
رخنه کرد.
پیک دوم بیماری بعد از عید نوروز و در اواسط خرداد ۱۳۹۹ در کشورمان آغاز شد، تختهای بیمارستانی به تدریج پر شدند، آمارها افزایش یافت و عمدتا شاهد افزایش ابتلاهای
خانوادگی بودیم.
چراکه رفت و آمدها و دید و بازدیدها شروع شده بود و کرونا مجال یافت تا کل یک خانواده را از بزرگ و کوچک گرفتار کند.
در همین پیک بود که حرف از اجباری شدن استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری اجتماعی به میان آمد و در این بین حواشی کمبود ماسک و سایر تجهیزات حفاظتی نیز عیان شد؛ حواشی که گفته میشد، ناشی از افزایش مصرف، احتکار و همچنین
تحریم است.
تقریبا از همین زمان هم بود که بحث تشدید مراعات بهداشتی و اعمال برخی محدودیتها نظیر محدودیتهای سفر، محدودیتهای رفت و آمد شبانگاهی و … نیز مطرح شد و برای متخلفان نیز جرائمی در نظر گرفته و مقرر شد که بابت درمان و مقابله با بیماری، به حساب وزارت بهداشت واریز شود؛ البته بعدها از سوی مسوولان وقت وزارت بهداشت اعلام شد که یا این جرائم اعمال نشده و یا مبالغ واریزی به حساب این وزارتخانه بسیار ناچیز بوده است.
با آمدن پاییز نگرانیها از شیوع سومین پیک کرونا و در عین حال افزایش موارد آنفلوآنزا افزایش یافت و در نهایت هم نگرانیها به واقعیتی تلخ بدل شد و پاییز کرونازده از راه رسید و هوا به تدریج رو به سرد شدن گذاشته، پیک سوم کرونا با شدت بیماریزایی بیشتر آغاز شده و البته ترس از شیوع آنفلوآنزا و کاهش رعایت پروتکلها هم بر نگرانیها میافزود.
کرونا در پیک سوم خود نیز در کشورمان همانند دنیا، تاخت و جان گرفت. به طوری که مرگهای ۴۰۰ تایی در روز را تجربه کردیم، خانوادههای زیادی داغدار شدند و آرزوهای زیادی در زیر خاک مدفون شد.
در همین موج بود که در ویروس جهشهایی اتفاق افتاد؛ اواخر زمستان ۱۳۹۹ شاهد رخداد واریانت بتا در کشور بودیم که اولین موارد آن در شهرستان شادگان استان خوزستان
شناسایی شد.
در این زمان تیمهای واکنش سریعی برای مقابله با کرونا شکل گرفته بود که به سرعت به شادگان اعزام شده و توانستند غائله
بتا را بخوابانند.
در هر حال طی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ با تلاش کادر بهداشت و درمان کشور و البته رعایت پروتکلها از سوی مردم تب بیماری به تدریج فرو نشست و سعید نمکی- وزیر بهداشت وقت در ۱۶ دی ماه ۱۳۹۹ از دو رقمی شدن مرگهای کرونایی در کشور خبر داد، اما این پایان ماجرا نبود؛ چراکه درست در همین روز وزیر بهداشت وقت، ورود گونه آلفا، موسوم به کرونای انگلیسی را هم به کشور تایید کرد و نسبت به خطرات آن هشدار داد. ویروسی با قدرت سرایت و انتشار چند برابری نسبت به کرونای ووهان.
بنابراین کرونا طغیان چهارمش را در کشور کلید زد. موج چهارم کرونا از ابتدای شروعش طوفانی عمل کرد؛ به طوری که تنها طی چند روز تمام مراکز استانها را قرمز و بیمارستانها را از بیماران بدحال کرونایی مملو کرد.
در نهایت در اواخر شهریور ماه ۱۴۰۱، اعلام شد که از موج هفتم کرونا گذر کردهایم، دوباره اوضاع کرونا در ایران آرام گرفت، تعداد بیماران بستری و مرگها به صورت چشمگیری کاهش یافت. به طوری که بستریها دو رقمی و فوتیها تک رقمی شدند. حتی در برخی روزها فوتی صفر کرونا را تجربه کردیم که البته هنوز هم در برخی روزها شاهد آن هستیم.
این شرایط تا دی ماه ۱۴۰۱ ادامه داشت تا اینکه اُمیکرون دوباره جهشهایش را آغاز و خیزهایی را در جهان ایجاد کرد.
از دی ماه ۱۴۰۱ بود که روزهای فوتی صفر کرونا کاهش یافت، تعداد مبتلایان روزانه سه رقمی شد و شهرهای نسبتا پرخطر کرونایی، افزایش یافت؛ نشانههایی که زنگ هشدار موج هشتم کرونا را در کشور، آن هم با سویههای اُمیکرون یعنی BQ۱، XBB و BA.۲.۷۵ به صدا درآورد و در نهایت در هشتم دی ماه ۱۴۰۱ با شناسایی دو نمونه مربوط به زیرسویه BQ۱ و یک مورد مربوط به زیرسویه XBB در کشورمان، موج هشتم شروع شد.
البته از سوی کمیته علمی کرونا اعلام شد که به نظر میرسد زیرسویههای جدید نسبت به زیرسویههای قبلی از نظر بیماریزایی و مرگ و میر تفاوتی با زیرسویههای قبلی ندارند، هرچند که ممکن است از نظر سرایتپذیری سرعت بیشتری داشته باشند.
در طول سه سال گذشته و پشت سر گذاشتن هشت موج این بیماری در کشور، بویژه در یکی دو سال ابتدایی همهگیری که همه از ترس جانشان از یکدیگر گریزان بودند و هشتگ در خانه بمانیم، ترند فضای مجازی شده بود و البته اقلام محافظتی نظیر ماسک و گان و … نیز با کمبود روبرو بود، بیمارستانها و مراکز بهداشتی درمانی کشور مملو بود از خلق صحنههای ایثار و حماسه؛ کادر درمان و پرسنل بهداشتی و درمانی کشور در طول بحران کرونا از جان مایه گذاشتند و بدون تردید اگر حمایتها و فداکاریهای آنها نبود، مدیریت امواج بیماری آن هم در شرایط تحریمهای ظالمانه علیه کشورمان، شدنی نبود و قطعا شمار قربانیان کرونا بسیار فراتر از آمار کنونی بود.
در هر حال پزشکان، پرستاران و کادر بهداشتی درمانی در طوفان کرونا، جان بر کف به میدان آمدند و در این مسیر متاسفانه چند صد تن هم شهید و جانباز شدند و البته به اذعان مسوولان سازمان نظام پزشکی و سازمان نظام پرستاری، برخی از شهدای مدافع سلامت هنوز تعیین تکلیف نشدند که شایسته کمیته مربوطه در این زمینه با سرعت بیشتری عمل کند.
حالا دوباره به روزهای آرام کرونایی بازگشتهایم. برخی گمانهزنیها این امیدواری را میدهند که شاید از تابستان آینده دیگر مسئلهای با کرونا نداشته باشیم، اما باید بدانیم که نمیتوان درباره ویروس هزار رنگ و هزار چهره کرونا پیشبینی دقیقی انجام داد و نمیدانیم که آیا با جهشی خطرناک یا موج دیگری از این بیماری مواجه خواهیم شد یا حکایت کرونا به نقطه پایان خود رسیده است، بنابراین باید بههوش باشیم و حداقل در مکانهای شلوغ و خطرناک ماسک بزنیم.
در عین حال حواسمان باشد که تعطیلات نوروزی را هم با احتیاط بگذرانیم تا بعد از آن قرار نباشد با کرونا دست و پنجه نرم کنیم.