احمد شیرازیان –
مدیر چاپخانه دانشگاه آزاد /
صنعت چاپ، همواره نام «یوهانس گوتنبرگ» را به ذهن ما متبادر میکند؛ حال آنکه آسوریان چندهزار سال پیش از میلاد بر خشتهایی از گل رس مهر میزدند. انگشترهای خاتم نیز که در زمان باستان استفاده میشد، بر همین اساس کار میکرد. اختراع کاغذ در چین در سالهای قبل از میلاد مسیح صورت گرفت. از اوایل قرن دوم میلادی کاغذسازی با استفاده از مصالح تازه و شیوههای بهتر پیشرفت کرد. در قرن سوم دیگر استفاده از کاغذ در بخشهای وسیعی از خاک چین متداول شده بود و سفر کاغذ به فراسوی مرزهای کشور چین آغاز شد و درست پیش از آغاز عصر جدید، کاغذسازی به مغرب زمین رسید. چاپ قالب های چوبی به دست چینی ها در حدود ۷۰۰ میلادی رواج یافت و استفاده از حروف متحرک چند قرن قبل از گوتنبرگ انجام گرفت و حتی مرکب ثابت مشکیِ ساختهشده از دوده که در غرب به «مرکب چین» معروف است، ریشه در تمدن باستانی چین داشت. اولین اشاره به چاپ، در سال ۵۳۹ و به فرمان حکومتی امپراتور «ون تی» است. وی دستور میدهد تصاویر و متون بودایی را چاپ کنند. قدیمیترین نمودهای صنعت چاپ در دوران سلسله تانگ(۹۰۶-۶۱۸) دیده میشود و کهنترین کتابی که تا کنون در جهان پیدا شده است، یک متن مذهبی بودایی است که در سال ۸۶۸ چاپ شده و در غار «دون هوانگ» در جاده ابریشم کشف شده است.
از این رو روشن است که حروف متحرک را چینیها اختراع کردند. گوتنبرگ ظاهراً بدون اطلاع از کار چینیها، حروف قابل انتقال را بار دیگر ابداع کرد و برای هر یک از حروف الفبا یک حرف جداگانه به کار برد؛ در واقع نکته در خور تامل آن است که گوتنبرگ از آنجا که حرفهاش زرگری بود، آلیاژ مناسب برای ریختهگری حروف را از سرب و آنتیموآن بهدستآورد و سپس نسبت هر یک از این دو فلز را به گونهای انتخاب کرد که حروف بیش از حد سخت و نرم نباشند. وی برای مرکب روغنی چاپ هم فرمول مناسبی یافت؛ همچنین پرس مناسبی هم برای چاپ ابداع کرد و خلاصه با رفع موانع و حل مشکلات، عمل چاپ را میسر و اجرایی کرد.
کار با این حروف را، که بر روی پایههای سربی چیده میشد، تایپوگرافی نامیدند، که از دو واژه تایپو، به معنای حروف چاپی و گرافی به معنی طراحی و نوشتن، تشکیل شده است. از این رو، میتوان گفت که تایپوگرافی به روشنی به طراحی و نگاشتن با حروف چاپی اشاره دارد.
از این رو می توان دریافت با اینکه حروف چاپیِ قابل جابجایی در اواسط قرن یازدهم در چین توسط شخصی بهنام «بیشنگ» اختراع شده بود؛ اما چون صنعت چاپ تنها پس از اروپا و پس از اینکه چینیها روشهای جدید آن را از اروپاییها فراگرفتند، در چین همگانی شد، صنعت چاپ به شکل امروزیاش را به بیشنگ و چینیها نسبت نمیدهند.
آنچه گوتنبرگ ابداع کرد، تنها یک ابزار و یک وسیله یا حتی انجام یک سلسه اصلاحات در آنچه که وجود داشت، نبود بلکه ابداع یک سامانه کامل تولید بود. وی فناوریهایی را که سالها قبل برایشان فکر و تلاش شده بود، به ثمر رساند.
درحقیقت صنعت چاپ برخلاف تمام اختراعات پیشین، اصولاً یک دستگاه تولید انبوه است. یک نسخه از یک کتاب چاپی به خودی خود چیزی برتر از نسخه خطی آن نیست؛ اما مزیت اصلی چاپ، در تولید انبوه آن است.
تاریخ طبع و نشر نیز مثل همه جنبههای پیشرفت آدمی کارنامهای از تاثیرات متقابل نوآوری فنی و تحولات اجتماعی است. در حالیکه هریک از این دو جویبار جد و جهد انسانی، محرک و مشوق دیگری است و گاه این و گاه آن یک جلوتر جاری است، جهشهای واقعا بزرگ و حیاتی در زمانی صورت میپذیرد که هر دو نهر به هم بپیوندند و به شکل سیلی مقاومت ناپذیر درآیند. بدین سان در حالی که کشفیات گوتنبرگ، راه را از نظر فنی برای توسعه کار چاپ در اروپا گشود، رواج چاپ، خود واکنشی بود در برابر افزایش تعداد باسوادان و جو اجتماعی تازه آغاز یافته دوران رنسانس.
نخستین چاپخانهدارها آدم هایی بودند همه فن حریف؛ نه تنها حروف چاپخانه را خودشان طراحی میکردند و از مرحله حروفریزی میگذراندند؛ وظایف ناشر، ویراستار، چاپچی و کتابفروش را هم خودشان بر عهده میگرفتند. تنها صحافی و کاغذسازی را به دیگران میسپردند؛ مثلا ویلیام ککستن، اولین چاپچی انگلستان، زباندان قابلی بود و خودش کتاب جامع تواریخ جنگ تروی(۱۴۷۵ میلادی)، اولین کتاب را که به انگلیسی به طبع رسیده است، از زبان فرانسه ترجمه کرد و در چاپخانهای که در شهر بروژ ( بلژیک) تاسیس کرده بود، به طبع رسانید؛ اما با افزایش تقاضا برای کتاب و همه نوع نشریات، عصر مطبعهداران ناشر، کمکم بهسرآمد و تنها راهی که برای رساندن کتاب به بازار تشنة مواد خواندنی وجود داشت، پیدایش تخصصها و تقسیم کار بود. در نتیجه دنیای طبع و نشر اندک اندک شکل تازهای پیدا کرد که تا به امروز باقی مانده است و در آن مولف و ناشر و چاپچی و صحاف و کتاب فروش هرکدام کارکرد مشخص و مجزای خودشان را دارند.
در سال ۱۹۸۵ «پل بری نرد»، رییس شرکت «آلدوس» عبارت desktop publishing (طبع و نشر رومیزی) را ابداع کرد. برنامه کامپیوتریای که قادر به حروفچینی و صفحهآرایی با مواد تصویری بود و محصول آن را متعاقبا میشد به ورودی ماشینهای حروفچینی و چاپ نسل جدید اختصاص داد. به تدریج پیدایش کامپیوترها و اسکنرها و پرینترهای پیشرفته کار را به جایی رساند که «چارلز گشکه»، یکی از فعالان عرصه فناوری گفته بود: « یکی از آرزوهای من این است که صبح از خواب برخیزم و سرویس خودکار بریده جراید من یک دسته مقاله و مطلب، درست از انواعی که به آن علاقه دارم، روی چاپگر کامپیوتر تحویلم بدهند.»
نخستین کتاب فارسی چاپ شده در ایران در دوره قاجار
با اینکه نام سلسله قاجار با بیکفایتی فتحعلیشاه و عهدنامههای ننگین گلستان و ترکمانچای در خاطر همه ما گره خورده است؛ اما واقعیت مهم تاریخی آن است که دوره قاجار، آغاز دوران تحولاتی در جامعه ایرانی است که رفته رفته به بیداری، آگاهی و تجددخواهی میانجامد؛ نهضت مشروطه و امضای فرمان مشروطه نیز در این دوران اتفاق می افتد. شکست دهشتناک از قشون روس و پیامدهای این جنگ نابرابر، عباس میرزا را که در آن زمان در مقام ولیعهدی بود، به صرافت تحول و پیشرفت بر آن میدارد تا به همراهی قائم مقام فراهانی، صدر اعظم و وزیر دوره قاجار، که هردو خطر عقب ماندگی را در جنگ ایران و روس درک کرده بودند، گامی بردارد. از این رو عباس میرزا برای داشتن نیروهای متخصص داخلی چندین بار جوانان ایرانی را برای آموزش نظامی، مهندسی، پزشکی، زبان و هنر به اروپا فرستد. یکی از این جوانان میرزاصالح است. وی به ریچارد واتس معروف و ناشر انجمن شرقی معرفی میشود و به مدت شش ماه نزد او به کارآموزی میپردازد. وی پس از اتمام دوره یادگیری نزد واتس، با تهیه اسباب و ادوات چاپ، از راه دریا به تبریز وارد میشود و یک دستگاه چاپ سنگی با خود به تبریز میآورد و در سال ۱۲۲۵ هجری قمری آن راه اندازی میکند. گفتنی است که چند سال پیش از ورود چاپ سنگی به ایران، چاپ سربی راه اندازی شده بود؛ ولی به سبب هزینه و زحمت زیاد آن، کنار گذاشته شد و چاپ سنگی حدود ۵۰ سال و تا اواخر دوره قاجار تنها روش چاپ در ایران بود.
نام نخستین کتاب فارسی چاپ شده در ایران، «رساله جهادیه» است. این کتاب تألیف میرزاعیسی قائم مقام اول و نخستین کتابی است که به روش چاپ سربی به دستور فتحعلیشاه و به منظور کمک به ولیعهد در ایران منتشر شد. مجتبی مینوی در مقالهای ذکر می کند که نمی دانم رساله جهادیه همان کتاب فتح نامه است یا کتاب دیگری است.
این کتاب شماره صفحه نداشت. در واقع شمارهگذاری، از اصول کتابسازی نوین است و در رساله جهادیه از نسخههای خطی برای شمارهگذاری الگوبرداری شده بود و بهجای استفاده از اعداد، مطابق نسخ خطی، از «رکابه » برای نشان دادن ترتیب صفحات استفاده می شد. رکابه، اینگونه بود که اولین کلمة سطر اول صفحه دوم هر ورق و طرف راست را در گوشه چپ پایین صفحه اول کتاب مینوشتند و با مطالعه این دو، در هر دو صفحه از کتاب، نظم آن مشخص میشد.
اولین چاپخانه، بهروش حروفچینی (چاپخانه حروفی) در اواخر دهه ۱۲۷۰، توسط یوسف اعتصامی(اعتصام الملک آشتیانی، پدر پروین اعتصامی) در تبریز دائر گردید و در دهه آخر قرن ۱۸ میلادی تحولاتی در چاپ ایجاد شد. از جمله اینکه در همین دوره شخصی به نام آلویز سنفلدر اتریشی چاپ سنگی را برای تکثیر ورقههای موسیقی ابداع کرد. همین شیوه چاپ بود که بعدها به اختراع چاپ افست منجر گردید. اختراع عکاسی شاید بیش از هر عامل دیگر بر چاپ و صنعت تأثیرگذار بود و با وجود اینکه تهدیدی برای روشهای دستی چاپ به حساب میآمد؛ اما با اختراع عکاسی، روش حساس کردن سطح فلز و برگرداندن تصویر و حروف و نقوش بر روی آن ابداع شد. این روش جدید منشأ چاپ با کلیشههای خطی گردید و در پی پیشرفت عکاسی شیوههای گراوور، فتوگراوور و هلیوگراوور ایجاد شدند. در اوایل قرن ۱۹ م ماشینهایی ابداع شد که اعمال مختلف چاپ را بهطور خودکار انجام میدادند و در نتیجه سرعت چاپ افزایش یافت تا جایی که ماشینهای روتاتیو که قادر بودند در یک لحظه هر دو روی کاغذ را چاپ کنند، به وجود آمد.
چاپ در لغت به معنای نقش، اثر، مهر و نشان آمده است و در متون مختلف کلمات طبع، باسمه و تافت به عنوان مترادف آن به کاررفته است.
و دست آخر اینکه امروزه خبر رویدادهای هرگوشه از جهان در آنِ واحد در اختیار ماست و مهمتر از آن، این است که همه به گنجینه معرفت و فرهنگ بشری به سرعتی شگفتآور میتوانیم دسترسی پیدا کنیم و حتی تصورش هم برایمان مشکل است که روزگاری خبری از کارت شناسایی و کتاب و اینترنت و ایمیل و… در این دنیا نبوده است.
لینک کوتاه : https://jomlehonline.ir/?p=110823