“اختلاس”، “قاچاق”، “پولشویی”،”رانت ” و در نتیجه “فساد” متاسفانه در چند سال اخیر به عنوان کلید واژهای ثابت در ادبیات اقتصادی، سیاسی و حتی محاورهای شده و با وجود هزینههایی که تحمیل میکند، همچنان مانعی را پیش روی خود نمیبیند و به همین دلیل نگرانیهای عمیقی را موجب شده است. “دلیل اصلی خودنمایی چنین پدیده […]
“اختلاس”، “قاچاق”، “پولشویی”،”رانت ” و در نتیجه “فساد” متاسفانه در چند سال اخیر به عنوان کلید واژهای ثابت در ادبیات اقتصادی، سیاسی و حتی محاورهای شده و با وجود هزینههایی که تحمیل میکند، همچنان مانعی را پیش روی خود نمیبیند و به همین دلیل نگرانیهای عمیقی را موجب شده است.
“دلیل اصلی خودنمایی چنین پدیده نامانوسی چیست؟
آیا میتوان اینطور گفت که فساد در ایران سیستماتیک شده است؟
تبعات این موضوع فقط محدود به حوزه اقتصاد است یا….؟
با چه راهکاری میتوان در فسادستیزی به موفقیت رسید؟
و … این سئوالهایی است که به واسطه گستردگی فساد، ذهن خاص و عام را به خودش مشغول کرده است تا با رسیدن به جوابهایی منطقی و واقعی، بلکه بتوان زمینه کمرنگ شدن این پدیده را فراهم کرد.
احمد توکلی نماینده پیشین تهران در مجلس شورای اسلامی با گفتن اینکه “متاسفانه مدیران رده بالا سوءاستفاده میکنند و به همین دلیل زمینه غارت عمومی فراهم شده و به تدریج ورق برگشت. متاسفانه فساد از طبقات بالای کشور شروع شد. و به مردم هم سرایت کرد. مردم هم از شیوه های رهبرانشان عمل میکنند. مردم به کادر رهبریشان شبیهتر هستند تا به پدران خود شبیه باشند، مردم بر صلاح هستند اگر رهبران صالح باشند و فاسد هستند اگر ببیند فساد برای تصمیمگیران به امری عادی تبدیل شده است و جامعه هم به همراه آنان به فساد کشیده می شود.” نسبت به بدی شرایط تاکید دارد.
این چهره که بعد از انتخابات مجلس دهم بعد از ۱۲ سال از مجلسنشیینی کنار کشید، این روزها دیدهبان شفافیت و با حضور چهرههایی از طیفهای اصولگرا و اصلاحطلب راهاندازی کرده است تا بتواند همچون همیشه در راستای فسادزدایی فعالیت کند.
مشروح گفتوگوی جلمه بااحمد توکلی در زیر میآید:
*چطور میشود که مردم با شنیدن خبرهایی مبنی بر اختلاس و . . . تعجب نمیکنند؟
متاسفم که در همین شروع مصاحبه، شما به نکتهای تلخ اشاره کردید و من نمیتوانم آن را انکار یا تکذیب کنم. بله درست گفتید. مردم با شنیدن انواع و اقسام مفسده اقتصادی متعجب نمیشوند و وقتی میشنوند که به گروهی تخفیفهایی سرسام آور تعلق گرفته شده هم ،خیلی واکنش نشان نمیدهند.
فکر می کنید به چه دلیل مردم ما که یکی از خصلتهایشان مبارزه با فساد است در این مقوله عکس العملی نشان نمی دهند؟
چون در این چند سال به قدری از این غارتها مخابره شده است که برایشان عادی شده و دیگر مثل گذشته عکسالعمل نشان نمیدهند و به نوعی بیتفاوت شدهاند و قطعا و حتما باید اذعان داشت، این اتفاق، اتفاقی دردآور است. به هر حال نظام ما نظامی اسلامی است و کشور ما بر اساس ارزشهای دین مبین اسلام حرکت میکند و اگر قرار بر عادی شدن این نوع سواستفاده ها باشد، خب! طبیعی است که مردم بگویند اگر اسلام این است ما این اسلام را نمیخواهیم. مخصوصا امکان دارد که جوانان وضعیت فعلی را نتیجه توجه نشان دادن به بایدها و نبایدهای اسلام بدانند. همچنین، چنین فضایی باعث خواهد شد تا مردم پیش خود بگویند که اگر قرار بر تقسیم غنایم است، خب ما هم به فکر خودمان باشیم و به همین راحتی مردم نسبت به منافع ملی بیتفاوت می شوند و دنبال منفعت طلبی میروند.
خب درمان این غده که از آن به فساداداری یاد می شود چیست؟
شرح این شرایط نشانگر این است که تحت هیچ شرایطی فسادستیزی را نباید به حاشیه ببریم و باید همه هموغممان این باشد که فضایی سالمی در بخش مهم و تاثیرگذارِ اقتصاد به وجود بیاوریم.
*جالب این است که فساد در هر شرایطی خودنمایی میکند و ربطی به سلیقه و سابقه جریانی که دولت را در اختیار دارد ندارد. خب! سئوالی را با این مضمون طرح میشود که چرا بعد از ۴۰ سال هنوز نتوانستهایم حتی به آرمانهای اصلی و اولیه انقلاب تحقق ببخشیم. این کوتاهی هزینهساز ریشه در چه چیزهایی و چه نوع تحرکاتی دارد؟
متاسفانه در ادامه راه انقلاب به بیراهه رفتیم و چشممان را به روی ارزشها بستیم و نتیجهاش این شد که الان در حال مشاهدهاش هستیم. این در حالی است که در سالهای اول انقلاب، اصول، اصل بود و مردم در کنار هم و مسئولین هم در کنار مردم فقط به اعتلای نظام اسلامی فکر میکردند و از هیچ کوششی در راستای منفعت عمومی دریغ نمیکردند.
دلیل این فاصله وگذر از اصول از نظر شما چه می تواند باشد؟
چرا که آن روزها صداقت داشتیم و تعاملات اجتماعی و انسانی و البته اقتصادی خوبی را تجربه میکردیم. به طوریکه با وجود درگیر بودن با پدیده شوم و ضرررسانی چون جنگ، توزیع درآمد به گونهای بود که مردم وضعیت خوبی داشتند. همچنین لازم به اشاره است که قشرهای مختلف مردم هم قرار را بر فداکاری و از خود گذشتگی گذاشته بودند. دقیقا به همین دلایل ما توانستیم جنگی نابرابر را به نفع خود به پایان ببریم. آن هم در شرایطی که صدام در روز اول جنگ با امتناع از جواب دادن به سئوالات خبرنگاران، به آنها گفته بود ۳ روز دیگر در تهران به هر سئوالی که پرسیده شود، پاسخ خواهد داد. او به این دلیل با آن غرور حرف میزد که همه دنیا را حامی خود میدید و خیال خامش این بود که ساقط کردن نظامی که کمتر از ۲ سال از حیاتش نمیگذرد، نباید کار دشواری باشد که شاید روی کاغذ همینطور باشد. اما ما در طول هشت سالی که کشورمان ناخواسته باید به رویارویی با عراقیها میپرداخت، طوری عمل کردیم و پشت هم ایستادیم که تسلیحات جهانی نتوانست، خدشهای به ما وارد کند. آنهم در شرایطی که کلا ۷/۱۳درصد بودجه عمومی کشور به جنگ اختصاص داده شده بود و بقیه هزینهها را مردم تقبل میکردند و هم جانشان را کفت دستشان میگذاشتند که باید اذعان داشت، این بزرگترین جلوه کمال یک ملت است و اینچنین بود که تمامیت ارزی کشور حفظ شد. در کالیفرنیا و در کنفرانسی که ظاهری علمی و باطنی ضد انقلابی داشت، یکی از اساتید تاریخ و مناعدان انقلاب در پشت تریبون گفته بود با همه مخالفتی که با حکومت آخوندها دارم، باید بگویم که در ۴۰۰ سال اخیر فقط در دوره نظام اسلامی بود که حتی یک متر از خاک وطن اشغال نشد.
وهمین امردر آن شرایط خاص اتفاق خارق عادتی بود که جزء برگ زرین ایران در تاریخ ثبت شدونگاه دنیا وابرقدرتها را نسبت به ایران وحاکمیت تغییرداد…
بله! این توفیق، دلیلی به جزء این نداشت که روحانیت با دین مردم، کشور را حفظ کردند. این یک واقعیت بسیار بزرگی است که مردمی که در رژیم گذشته همیشه مایوس بوده و به مماشات با رژیم عادت کرده بودند، با تکیه بر آموزههای اسلامی همین شاه را با همه یال و کوپالش زمین زدند و هم اینکه صدامِ تا بن دندان مسلح را به طرز فجیعی شکست دادند. این نشان میدهد که به لحاظ بایدها و نبایدهای انسانی و رفتاری در موقعیت ممتازی قرار داشتیم. اینها نشان میدهد که ما در سالهای اول انقلاب، از نظر انسانی متعالی بودیم و از نظر اقتصادی معیشت مردم رو به بهبود بود و تمام شاخصها اینگونه نشان می دهند. ولی اتفاقاتی افتاد که بعضی از آنها ساختاری و بعضی از آنها انگیزشی هستند.
بدون تردید اهمیت به معیشت مردم مهمترین وظیفه حکومت ودولت ها به شمار می آید و رابطه مستقیمی با انگیزه های اجتماعی مردم دارد، وشما هم براین باورید خب،چه اتفاقات ساختاری و انگیزشی باعث عدم بهبود معیشت مردم شد؟
در ساختاری، چون دولت که تقسیمکننده منابع و جوازها است، وقتی کارمندی مسئول میشود که مثلا منبعی سد سازی کند و یا جوازی صادر نماید، در اقتصاد دولتی منابع توزیع و جواز صادر می کنند. علت ساختاری زمینهساز شد و علتهای دیگری که دیده شد، انگیزههای مسئولین آرام آرام تغییر داد. انگیزه جمعآوری، رفاهطلبی، رشوهگیری ، پول دوستی و مال جمعکنی، به دریج ورق را برگرداند.
*آنهم در سطح مدیران ممتاز و رده بالا!
مصیبت همین است که شما به درستی به آن اشاره کردید. متاسفانه مدیران رده بالا سوءاستفاده میکنند و به همین دلیل زمینه غارت عمومی فراهم شد و به تدریج ورق برگشت. متاسفانه فساد از طبقات بالای کشور شروع شد. و به مردم هم سرایت کرد.
چرا مردم؟
مردم هم از شیوه های رهبرانشان عمل میکنند. مردم به کادر رهبریشان شبیهتر هستند تا به پدران خود شبیه باشند، مردم بر صلاح هستند اگر رهبران صالح باشند و فاسد هستند اگر ببیند فساد برای تصمیمگیران به امری عادی تبدیل شده است و جامعه هم به همراه آنان به فساد کشیده می شود.
*میتوان اینطور گفت که فساد در کشور سیستماتیک شده است؟
بله. در واقع اتفاق بد، این است که فساد در کشور به لایههای درونی نظام مدیریتی رسوخ کرده است و به همین دلیل حتی دستگاههای نظارتی و قضاوتی هم متاسفانه آلوده شدهاند و به همین دلیل فسادستیزی به امری خیلی، خیلی، خیلی سخت تبدیل شده است.
ومتاسفانه می توانیم بگوییم فراتر از این تعبیر!!!!
بله!به عنوان مثال وقتی ویروسی وارد بدن میشود، این گلبولهای سفید هستند که آنها را از بین میبرند تا مریضی از بدن خارج شود. حالا شما تصور کنید که گلبولهای سفید ویروس زده شوند، چه اتفاق هولناکی برای بدن میافتد. اقتصاد در کشور ما در حال حاضر مشکل دارد و به دلیل نوع مشکلاش کمتر کسی است که امید داشته باشد تا به زودی همه چیز سر جای خودش قرار بگیرد. چون دستگاههایی که باید به طور خودکار از فساد جلوگیری کنند، از درون درگیر سوءاستفاده هستند، موجب شده تا اقتصاد ایران عزمی برای رهایی از وضعیت فعلی نبیند. ودرست شود. ما باید قدر این امنیت را بدانیم و خیلی هم مهم است. ولی این شیوهای نیست که هر حکومتی بگوید ماموریت ما حفظ امنیت است و چیزهای دیگر به ما مربوط نیست. باید حقوق دیگر مردم را تامین کند. البته مردم باید با حکومت همکاری کنند و کار را پیش ببرند.
*ممنون آقای دکتر توکلی از فرصتی که در اختیار جمله قرار دادید.