جریان اصلاحات چه شرایطی دارد و این طیف که از حاشیهنشینی خارج شده و به متن عرصه سیاسی و اجتماعی بازگشتی توام با موفقیت داشته است، برای تداوم تاثیرگذاری بیشتر در امور مختلف و کسب توفیق در انتخابات آتی، باید چه الزامهایی را در نظر بگیرد، یکی از مباحث داغ فضای سیاسی است. حسین مرعشی، […]
جریان اصلاحات چه شرایطی دارد و این طیف که از حاشیهنشینی خارج شده و به متن عرصه سیاسی و اجتماعی بازگشتی توام با موفقیت داشته است، برای تداوم تاثیرگذاری بیشتر در امور مختلف و کسب توفیق در انتخابات آتی، باید چه الزامهایی را در نظر بگیرد، یکی از مباحث داغ فضای سیاسی است.
حسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی در گفتوگویی با « جمله » با گفتن اینکه «هدف اصلی در هفتم اسفند ۹۴ این بود که مجلس را از حضور تندروهای جبهه پایداری پاکسازی کنیم که با همت جمعی و همچنین حضور مردم در پای صندوقهای رای حاصل شد و هماکنون هم تبعات مثبت حذف پایداریچیها ملموس است. دومین هدف هم حضور حداکثری در بهارستان بود که رد صلاحیتهای فلهای مانع شد اما همین که فراکسیونی قوی و تاثیرگذار تشکیل شده است هم میتواند امیدوارکننده باشد» به پرسشهای مطرح شده پاسخ میگوید:
*با توجه به شرایط فعلی سیاسی و اجتماعی، پررنگشدن تحرکات جریان اصلاحات چقدر ضرورت دارد؟
اصلاحطلبان در هر شرایطی همه هم و غمشان را به کار میگیرند تا بلکه به نوعی در ترمیم فضا تاثیرگذار باشند. درهمینراستا است که جریان اصلاحات صندوق رای را اصل و مصلح میدانند و برداشتشان این است که اصلاح امور کشور و تامین توقعهای مردم و همچنین تغییر در شرایط عمومی کشور به نفع توسعه و حل محدودیتهای اقتصادی راهی جز صندوق رای ندارد که این خطمشی کلیای برای جبهه اصلاحات بهشمار میرود که در آینده هم بر همین اساس فعالیتهای خود را ادامه خواهند داد.
*البته شرایط و فضایی مساعد باید فراهم باشد.
خب اینکه فضای سیاسی در هر انتخاباتی چطور باشد و چه ظرفیتهایی در اختیار اصلاحطلبان باشد، بحثی است که در دوره جدید شورایعالی به بحث گذاشته خواهد شد.
*اصلاحات در مجلس دهم نتیجهای عالی گرفت. اما بازهم فضایی مطلوب را شاهد نیست.
باید به این مسئله توجه داشت که هدف اصلی در هفتم اسفند ۹۴ این بود که مجلس را از حضور تندروهای منتقد دولت پاکسازی کنیم که با همت جمعی و همچنین حضور مردم در پای صندوقهای رای حاصل شد و هماکنون هم تبعات مثبت حذف منتقدان تندروی دولت ملموس است. دومین هدف هم حضور حداکثری در بهارستان بود که رد صلاحیتهای فلهای مانع شد اما همین که فراکسیونی قوی و تاثیرگذار تشکیل شده است هم میتواند امیدوارکننده باشد و پیشرفت خیلی خوبی قلمداد شود. البته حتما این کافی نیست و تلاش داریم تا در مجلس یازدهم کرسیهای بیشتری را از آن خود کنیم.
*البته برخی هم اینطور میگویند که تعداد محدودی نماینده فعال بهتر از لیست پرشمار نمایندههای ناسازگار و منفعل است.
من خواهش میکنم که درباره مجلسیها لیست امید از واژه انفعال استفاده نکنید. باید پذیرفت که ما در مجلس دهم اقلیتی قوی داریم و خب! ماهیت اقلیت هم مشخص است. تکرار میکنم، همینکه کشور و مردم و دولت از شر شررسانیهای پایداریچیها خلاص شدهاند، موقعیت بسیار مهمی است.
*به هر حال برخی با لیست امید به مجلس رفتند و به وقت رایدادن با نظر فراکسیون امید همراهی نکردند.
طبق روال غلطی که متاسفانه بدعت شده است، ما نتوانستیم با پتانسیل واقعی خود لیست ببندیم و ناچار شدیم تا عدهای از اصولگرایان را وارد لیستهای انتخاباتی خود کنیم. بههرحال طبیعی است که راهیابی اصولگرایان میانه به مراتب از رایآوری تندروهای جبهه پایداری بهتر است و بههمیندلیل عملکرد کلی مجلس دهم را مثبت ارزیابی میکنیم، منتها مطلوب ما طبیعتا این نیست و امید داریم تا در مجلس یازدهم چهرههای اصلاحطلب بیشتری را روانه بهارستان کنیم. مهم این است که روند کار به گونهای رقم بخورد که جریان اصلاحات بتواند با قدرت بیشتری در مناسبات مختلف حضور داشته باشد زیرا در این صورت قطعا مشکلات و مانعهایی که آرامش عمومی را مختل کردهاند، کمتر خواهد شد.
*تلاش برای تاسیس پارلمان اصلاحات را چقدر برای آینده اصلاحطلبی مفید میدانید؟
ما مشخصا در حزب کارگزاران اسلامی از هر اتفاقی که بتواند بعد نظارتی داشته باشد، حمایت میکنیم. البته همزمان ماهیت اجرایی و هماهنگکننده شورایعالی را هم لازم میدانیم و اصلا معتقد نیستم که پارلمان و شورایعالی حرکتی موازی دارند و اگر پارلمان اصلاحات قرار است تشکیل شود باید وظیفه نظارتی را بر عهده بگیرد و تصمیمگیری در شورایعالی اصلاحطلبان صورت خواهد گرفت.
*برای سوال پایانی، این روزها نقدهای زیادی به برخی از رفتار و تصمیمهای اصلاحطلبان طرح میشود. از نظر شما چه سیاستی باید در قبال انتقادات اتخاذ شود؟
اصلاحطلبان در هر شرایطی باید گوش شنوایی برای شنیدن نقدها داشته باشند و همچنین لازم است که با بدنه اجتماعی رابطهای تنگاتنگ داشته باشیم و همچنین خیلی مهم است که محدودیتها و مانعهای پیشرو را به اطلاع عمومی برسانیم تا از این طریق، توقعهای جامعه از جریان اصلاحات با چارچوب واقعیتهای موجود همخوانی داشته باشد و البته بههیچوجه نباید مردم را تنها بگذاریم و باید آنها را از رخدادها آگاه کنیم.