شفق ضرغامی   داروسازان ايراني در دوراني که ايران با محدوديت‌هاي فراواني در حوزه مواد اوليه دارويي و تجهيزات داروسازي مواجه بود، توانستند کارنامه درخشاني از خود به جا بگذارند که از اين حيث بايد به اين صنعت پويا و دانش‌محور افتخار کرد. در دوراني که صدام، بمب ميکروبي و شيميايي سمت ايران مي‌فرستاد و […]

شفق ضرغامی

 

داروسازان ايراني در دوراني که ايران با محدوديتهاي فراواني در حوزه مواد اوليه دارويي و تجهيزات داروسازي مواجه بود، توانستند کارنامه درخشاني از خود به جا بگذارند که از اين حيث بايد به اين صنعت پويا و دانشمحور افتخار کرد. در دوراني که صدام، بمب ميکروبي و شيميايي سمت ايران ميفرستاد و ايران تحت تحريمهاي مختلف بينالمللي قرار گرفته بود، امثال مرحوم دکتر شفيعي و ديگر پيشکسوتان داروسازي ايران بودند که شانه خالي نکردند و براي نجات جان هزاران هزار رزمنده، شب و روزِ خود را وقف تحقيقات کردند و درنهايت با سربلندي، از اين کارزار بيرون آمدند.

اگرچه از نقطهنظر مسئولان سلامت ايران، هماکنون بحراني در حوزه تأمين دارو وجود ندارد، اما چالشهايي که داروسازي ايران با آن مواجه شده، آنقدري جدي هست که در آينده، مشکلات عديدهاي را براي صنعت به وجود ميآورد. همين حالا، وقتي نگاهي به وضعيت صنعت مي‌‌اندازيم، متوجه خاموشي صنعتگران ميشويم. خريداري ۷۰درصد دارو توسط دولت، موجب شده تا داروسازان، صرفاً با دغدغه رساندن دارو به دست مردم، و نه تجارت، به فعاليت بپردازند. از همين حيث، اگرچه سال گذشته صحبتها حول محور پيوستن اين صنعت به سازمان جهاني تجارت (WTO) بود، اما اين روزها همه بر اين نکته اذعان دارند، که بازار دارويي ايران آنقدر بزرگ نيست که بخواهد وارد صادرات پايدار شود؛ و يا GMP کارخانههاي ما نيازمند توجه و ارتقاي جدي است. اگر فکري جدي در خصوص صنعت داروسازي صورت نگيرد، احتمالاً تا چند وقت ديگر، ميشنويم که برخي داروها حتي ديگر، سر موعد هم به دست مصرفکننده نميرسند. به نظر ميرسد اگر وزارت بهداشت، نخواهد به صورت مسئولانهتري به بررسي شرايط بپردازد، بايد شاهد زوال اقتصادي صنعت باشيم.

اما مشکلات اقتصادي در صنعت، تنها درد امروز داروسازي ايران نيست. تخريبگران نيز در اين ميان، فرصت را مغتنم شمردهاند و با دستگذاشتن روي اختلاف نظرها قصد دارند، کمکم اين صنعت را به خاموشي مطلق بکشانند. اظهار نظرهاي سطحي و نقدهايي غير کارشناسانه که بوي تخريب ميدهند مدام از گوشه و کنار شنيده ميشود. اين موضوعات سبب شد، روزنامه جمله به انتشار مصاحبه ای تخصصي با دو نفر از مدیران دارویی کشور بپردازد.

دکتر کبرياييزاده، رييس سنديکاي صاحبان صنايع داروهاي انساني ايران و دکتر ناصر نقدي ديگر عضو سنديکا و يکي از تأثيرگذارترين چهرههاي علمي در صنعت داروسازي دوران جنگ هستند. ميخواستيم متوجه شويم چه چيزي باعث شده است صنعت داروسازي ايران، از شجاعت و ايستادگي روزهاي جنگ، به ترس کنوني در حوزه توسعه و صادرات برسد. مشروح اين مصاحبه را در جمله ميخوانيد.

 

 

 

 

کمي از وضعيت صنعت داروسازي در دوران جنگ بگوييد؟ به ويژه، زماني که ايران در معرض بمب‌هاي ميکروبي و شيميايي قرار گرفت؟

دکتر کبرياييزاده: هنگامي که صحبت از تأمين دارو در دوران جنگ مي‌کنيم بحث مربوط به سلاح‌هاي شيميايي يکي از بحث‌هاي جدي است. بهتر است نسل جديد بدانند که بعد از انقلاب به علت تحريم ايران توسط آمريکا، تأمين اغلب داروها مشکل بود، کارشناسان کارخانه‌هايي که ۸۰% آن‌ها چندمليتي بودند، از ايران رفته بودند و دولت با سياست‌گذاري درست به خصوص در دوران جنگ، با ملي‌کردن کارخانه‌ها، باعث راه‌افتادن دوباره خطوط توليد و تأمين نياز دارويي کشور شد.

با شروع جنگ و با توجه به استراتژي صدام، عراق شروع به استفاده از عوامل بيولوژيک و شيميايي کرد که اولين حملات بيولوژيک در سال ۵۹ در دهلاويه شروع شد، بعد از آن عراقي‌ها به صورت گسترده شروع به حملات شيميايي با استفاده از عوامل خردل، سارين و غيره کردند.

 

  • چه‌قدر طول کشيد تا ايران متوجه اين موضوع شود که مورد حمله شيميايي قرار گرفته؟

دکتر کبرياييزاده: طبيعتاً وقتي يک فرآورده يا سلاح جديد استفاده مي‌شود مدتي زمان نياز هست تا شناسايي شود و از هم‌پاشيدگي کشور بعد از انقلاب نيز به اين موضوع دامن مي‌زد. اکثر عوامل، شناسايي شد اما ثابت‌کردن اين موضوع به سازمان ملل، که عراق از اين عوامل در جنگ با ايران استفاده کرده، تا سال ۱۳۶۵طول کشيد. در آن زمان، کار تحقيقاتي من نيز شناسايي گاز خردل بود.

 

  • جناب آقای دکتر نقدي کمي از حال و هواي آن روزها بگوييد؟

دکتر نقدي: جنگ کشتار و ويراني به همراه دارد و تمام زيربناهاي اقتصادي و فرهنگي يک کشور را نابود مي‌کند ولي در کنار اين سختي‌ها، جنگ داراي محاسني نيز هست. هماهنگي، هم‌بستگي و شکوفايي براي يک کشور را به همراه دارد. تصميم صدام، پيروزشدن به هر قيمتي بود و يکي از اين استراتژي‌ها، استفاده عام از سيستم‌هاي شيميايي، ميکروبي و بيولوژيک بود.

براي دفاع، نياز به شناسايي نحوه مقابله با عوامل را داشتيم، بايد از لحاظ تبليغاتي و فرهنگي رزمنده‌ها و مردم آمادگي پيدا مي‌کردند، زيرا در اواخر جنگ، نسبت به حملات شيميايي داخل شهر نيز تهديد مي‌شديم، نياز به تأمين و تجهيز امکانات درماني و بيمارستاني نيز داشتيم.

در سال ۱۳۶۴ در عمليات فاو، هنگامي که از دزفول به سمت اهواز حرکت مي‌کرديم بوي گازهاي شيميايي به صورت کامل، قابل استشمام بود و وقتي به سمت آبادان، خسروآباد و فاو مي‌رفتيم به دليل غلظت و مقدار زياد گاز، امکان تردد بدون ماسک وجود نداشت.

 

  • فعاليت‌هاي دارويي شما در رابطه با عوامل ميکروبي و شيميايي از کجا آغاز شد؟

دکتر نقدي: از ابتداي جنگ در آزمايشگاه دکتر شفيعي در دانشکده داروسازي، تيمي تشکيل شد که در تشخيص و شناسايي عوامل شيميايي بسيار مؤثر و کارآمد بود و با وجود عدم امکانات، روي تمام گازهايي که صدام مي‌توانست استفاده کند طراحي و برنامه‌ريزي درستي صورت گرفت.

بنده بعد از شناسايي و تشخيص عوامل، از گروه جدا شدم و تحقيقات خود را روي عوامل پيش‌گيري و درمان بيماري‌هاي متأثر از اين عوامل شروع کردم که به صورت طبيعي مهم‌ترين بخش در اين زمينه بود و تمام رزمنده‌هاي کشور در معرض خطر بودند.

با وجود تحريم‌هايي که از سوي آمريکا به ايران اعمال شده بود و نبود داروهاي مورد نياز ما، به سمت تهيه دارو براي پيش‌گيري و درمان بيماري‌هاي شيميايي رفتيم. مهم‌ترين عواملي که در آن زمان به کار مي‌رفت گازهاي خردل، اعصاب و عوامل خون بود. براي درمان بيماري متأثر از گاز خردل، ما نيازمند هيپو سولفيت سديم بوديم که به دليل تحريم، واردکردن آن غير ممکن بود و نياز به توليد آن داشتيم.

دومين دارو که براي پيش‌گيري بيماري عوامل خوني نياز داشتيم آميل نيتريت بود که اگر براي بيمار استفاده مي‌شد حيات‌بخش بود و باعث زنده‌ماندن بيمار مي‌شد و اگر استفاده نمي‌شد باعث فوت‌شدن بيمار؛ زيرا عامل خوني انتقال اکسيژن توسط هموگلوبين را دچار اختلال مي‌کرد و با استفاده از آميل نيتريت از اين اتفاق جلوگيري مي‌شد.

آميل نيتريت در آن زمان توسط دکتر دانش‌طلب در دانشکده داروسازي به ميزان بسيار محدود توليد مي‌شد که ميزان آن حدودا ۴/۵ ليتر در هفته بود به همين دليل تصميم به سنتز و توليد انبوه اين دارو گرفتم و وقتي به تهران آمدم به دليل وجود مواد مؤثر در جهاد دانشگاهي کار تحقيقاتي آن در مدت ۱ ماه به اتمام رسيد و با وجود عدم امکانات و تجهيزات اوليه، سرانجام در عيد سال ۱۳۶۵ موفق به توليد اين ماده به ميزان ۲۰ ليتر در روز شديم و بعد از آن شروع به توليد آمپول آن کرديم که به دليل شرايط خاص دارو، کار بسيار دشواري بود.

هم‌چنين موفق به توليد هيپو سولفيت سديم ۱۰ تا ۲۰ درصد در گلوکز شديم که البته هم‌زمان با اواخر جنگ بود و در آن زمان مورد استفاده قرار نگرفت و تحويل سپاه و ارتش شد. علاوه بر اين داروها، نياز به توليد آتروپين نيز داشتيم که براي بيماري متأثر از گازهاي اعصاب مورد استفاده قرار مي‌گرفت، اين گازها سيستم کولينرژيک بدن را مختل مي‌کرد و باعث افزايش استيل کولين در محل سيناپس مي‌شد که عوارضي مانند آبريزش بيني، تپش قلب و… به وجود مي‌آمد و درنهايت منجر به مرگ بيمار مي‌شد.

به همين دليل شروع به توليد نيتريت سديم کرديم و هم‌چنين با همکاري سپاه و داروپخش، موفق به توليد atropine auto injector شديم. اين نوع آتروپين يکي از حياتي‌ترين داروها در زمان استفاده از گازهاي شيميايي است و اگر به موقع تزريق نشود باعث مرگ بيمار مي‌شود.

 

  • عمده شرکت‌هاي فعال در آن زمان چه شرکت‌هايي بودند؟

دکتر نقدي: به دلايل امنيتي و نظامي‌بودن، نمي‌توانستيم به صورت گسترده فعاليت کنيم و بسيار محدود بود و توسط سپاه خريد و برنامه‌ريزي مي‌شد؛ البته داروهايي مانند آنتي‌بيوتيک، سرم، داروهاي خوراکي و… توسط شرکت‌هاي دارويي کشور توليد و تأمين مي‌شد و اگر اين هم‌بستگي و عرق ملي نبود امکان اداره جنگ وجود نداشت.

 

  • در بحث پژوهش و تحقيقات دانشگاهي در حوزه اين نوع داروها چه پيشرفت‌هايي بوده و آيا فکر مي‌کنيد احتمال دارد باز هم شاهد جنگ‌هاي شيميايي و ميکروبي باشيم؟

دکتر نقدي: همان‌طور که مي‌دانيد در کشورهايي مانند سوريه و عراق اين اتفاقات در حال وقوع است و ايران در منطقه‌اي پُرخطر قرار دارد. سيستم‌هاي دفاعي کشور به شدت روي اين موضوع تمرکز کرده و تمام تجهيزات به روز شده است.

اميد مي‌رود چنين اتفاق‌هايي براي هيچ کشوري رخ ندهد اما ما از نظر تکنولوژي، خيلي با آن روزها تفاوت داريم و رشد فزاينده‌اي را طي اين سال‌ها در صنعت داروسازي ديده‌ايم.

دکتر کبرياييزاده: در حال حاضر ايران به صورت کامل، شرايط مقابله با سلاح‌هاي شيميايي را دارد و اين مهم برخواسته از زيرساخت‌هاي ايجادشده در زمان جنگ است.

 

  • با توجه به اين‌که صنعت داروسازي، يک روزگاري، اين‌چنين قدرتمند در ميدان ظاهر شده، چرا امروزه با چالش‌هاي متعدد و هم‌چنين هجمه‌هاي مختلف مواجه شده است؟

دکتر کبرياييزاده: بخش عمده‌اي از حوزه درمان متأثر از اعتماد به نظام سلامت است و گاهي ديده مي‌شود که در رسانه‌ها به تخريب پزشکان و جامعه داروسازي پرداخته مي‌شود که اين امر مي‌تواند مخل يک نظام سلامت و کارآمد باشد.

موضوعي که بايد به صورت جدي مد نظر قرار بگيرد اين است که بايد از ژورناليستي‌کردن حوزه‌هاي تخصصي اجتناب کنيم. افرادي که نظرات و يافته‌هاي خويش را رسانه‌اي مي‌کنند پاي چوبين استدلال دارند و اگر حرفي براي گفتن دارند مي‌توانند از طريق مراجع نظارتي و قضايي اقدام کنند.

بدتر از ژورناليستي‌کردن حوزه‌هاي فني و تخصصي، سياسي‌کردن آن است. حوزه داروسازي يکي از بزرگ‌ترين دستاوردها و افتخارات کشور است و اگر در اين زمينه، باندبازي و بهره‌برداري مقطعي صورت بگيرد ضربه شديدي به اين صنعت و به تبعيت از آن به سلامت وارد مي‌شود.

دکتر نقدي: فردي مطرح‌کردن مسائل و فرد را به عنوان عامل صرف معرفي‌کردن، به هيچ عنوان صحيح نيست ولي ورود به تحليل سياست‌هاي دارويي کشور بسيار مفيد است.

  • در حال حاضر ارتباط‌هاي ميان‌بخشي در حوزه سلامت را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

دکتر کبرياييزاده: ما (سنديکاي صاحبان صنايع داروهاي انساني ايران)، اگرچه ارتباط روان و آساني با سازمان غذا و دارو، داريم اما متأسفانه وزارت بهداشت خواسته‌هاي سنديکا که شامل قيمت‌گذاري، روان‌سازي فرآيند توليد، برقراري خط ارتباطي آسان بين صنعت توليد و بخش نظارتي وزارت بهداشت و هم‌گرايي در حوزه ارتقاي توانمندي توليد در کشور را برآورده نکرده است. حجم مطالبات صنعت روزبه‌روز در حال افزايش و چرخه نقدينگي مختل است. اگر مسائل دارويي کشور را در فضاي کارشناسي هم‌گرايي، حل نکنيم و به حوزه رسانه کشيده شود به نتيجه‌اي نخواهيم رسيد.

دکتر نقدي: مسائل مربوط به سياست‌گذاري‌هاي اشتباه، ابتدا بايد درون خانواده دارو و صنعت، مورد بررسي قرار بگيرد ولي مسائل مهمي مانند قيمت، نقدينگي و واردات که قابل حل هستند بايد هر چه زودتر برطرف شوند. متأسفانه به بعضي از شرکت‌ها از سال ۱۳۹۲ تا الان قيمتي ارائه نشده است.

 

  • برخي عقيده دارند، بازار دارويي ايران براي تجارت، آن‌قدر بزرگ نيست. نظر شما چيست؟

دکتر کبرياييزاده: اين عدد با وجود کوچک‌بودن بسيار تأثيرگذار است و به نظر اين‌جانب بايد اتفاقات ۱۰ سال گذشته مورد نقد کارشناسي قرار بگيرد تا مشخص شود چرا از تمايل به سرمايه‌گذاري در حوزه توليد به سمت تمايل سرمايه‌گذاري در حوزه واردات حرکت کرده‌ايم. اکنون بيش از ۱۳۰ شرکت فوريتي در کشور ايجاد شده و اين شرکت‌ها بدون هيچ ضابطه و قانوني به واردات دارو مي‌پردازند و اين مسئله نشان از سياست‌هاي غلط دولت دارد زيرا در گذشته، واردات در نظام بسته دولتي و به صورت کنترل‌شده انجام مي‌شد.

 

  • نسبت به طرح تحول نظام سلامت نيز نقدهايي وارد مي‌شود. نگاه شما به اين طرح چگونه است؟

دکتر کبرياييزاده: با شروع اين طرح پول زيادي وارد سيستم سلامت کشور شد ولي فقط در بخش مصارف، خرج شد و در توليد زيرساخت نقشي نداشت. در دولت‌هاي گذشته به خصوص تا پايان دولت آقاي خاتمي اعتباراتي براي تقويت زيرساخت‌هاي صنعت داشتيم و دولت خود را مکلف به حمايت از اين زيرساخت‌ها مي‌دانست. در اوايل دولت نهم براي نوآوري‌ها اعتباراتي در نظر گرفته شد ولي متأسفانه تعطيل شد.

در اوايل دولت يازدهم سازمان غذا و دارو به طور رسمي اعلام کرد مسئول صنعت نيست و تنها مسئوليت تأمين دارو را بر عهده دارد و اين حرف يعني دارو وارد يا توليد شود فرقي نمي‌کند و اين بحث، ضربه بدي به صنعت وارد مي‌کند. ما در حال حاضر منتظر تشکيل دولت دوازدهم هستيم تا با مسئول منتخب، گفتمان داشته باشيم.

 

  • به عنوان آخرين پرسش، فکر مي‌کنيد مي‌توانيم بخشي از تأمين مالي طرح تحول نظام سلامت را به عهده مردم بگذاريم؟ به اين صورت که بر اساس GDP، تا سقف معيني، مردم خودشان هزينه‌هاي دارويي را بپردازند و بالاتر از آن سقف را، بيمه‌ها پرداخت کنند؟

دکتر کبرياييزاده: کشورهايي که اين طرح را اجرا مي‌کنند ساختار اجتماعي و بيمه‌اي متفاوتي با ايران دارند؛ نمي‌توان با هم مقايسه کرد. در زمان جنگ ما داراي طب ملي بوديم و خيلي از مشکلات الان را نداشتيم ولي در حال حاضر ما داراي طب سردرگمي هستيم.

نظام بيمه‌اي ايران بايد به سمت اجراي قانون اساسي برود زيرا اين قانون، دولت را مسئول تأمين سلامت جامعه مي‌داند. بايد نظام بيمه همگاني وجود داشته باشد و دولت مي‌تواند به سمت همگن‌سازي و هماهنگي در بخش رگولاتوري و تنظيم مقررات برود و به عبارتي نقش شوراي عالي بيمه را تقويت کند.

 

دکترکبریایی زاده همچنین یادداشتی در مورد صنعت داروسازی نوشته است. در ادامه آن را می خوانید.

بعداز انقلاب یکی از صنایع افتخارآمیز در کشورمان، صنعت داروسازی بوده که توانسته است قابلیت‌های فراوانی در تولید دارو در تمامی مراحل آن داشته باشد. امروز صنعت داروسازی بیش از ۹۶ درصد نیاز دارویی کشور را با حداقل وابستگی به خارج از کشور تامین می‌کند و در مسیر خودکفایی دارویی موفق عمل می‌کند.

تولیدکنندگان دارو به صورت فزاینده شاهدند که هزینه‌های تولید رو به افزایش است. دولت به راه‌های مختلف به صنعت هزینه تحمیل می‌کند؛ برای نمونه مالیات ارزش افزوده به ناحق به صنعت داروسازی تحمیل شده است در حالی که هیچ جای قیمت‌گذاری دیده نمی‌شود و صنعت داروسازی باید بابت نهاده‌هایی که استفاده می‌کند، مالیات ارزش‌افزوده پرداخت کند بدون آنکه در قیمت آن لحاظ شود. صنعتی که باید نیازهای خود را به صورت نقدی خرید کند و متاسفانه پول خود را از شرکت‌های بیمه با ماه‌ها تاخیر دریافت کند، با چه استدلالی باید متحمل این همه هزینه شود؟

یکی از راه‌های پویایی صنعت داروسازی این است که چرخش نقدینگی اقتصادیِ صنعت را سودآور و بهره‌ور نگاه دارند که متاسفانه ما از شاخص‌های بهره‌وری خیلی فاصله گرفتیم. به‌رغم رویکرد دولت و انتظاری که می‌رفت، وزارت صنعت، معدن در جهت جلوگیری از تعطیلی خطوط تولید و حمایت‌های ارزی و بانکی که باید از صنایع انجام می‌داد، صنعت داروسازی را در این اولویت قرار نداد که امیدوارم در دولت بعدی به آن توجه شود.

در پایان وظیفه خود میدانم تا برای هزارمین بار یادآوری کنم، مسئولان بی توجه به تحمیل هزینه‌های گزاف به این صنعت، متوجه نیستند که اگر صنعت داروسازی زمین بخورد و نتواند به نوآوری های خودش ادامه بدهد، قطعا نخواهند توانست پاسخگوی نسل آینده باشد. بنابراین تا دیر نشده باید به داد این صنعت برسند تا شاهد شکوفایی بیش از پیش آن در کشور باشیم.