ایبنا نوشت: داستایفسکی، نویسنده بزرگ قرن نوزدهم روس بر نویسندگان بسیاری تاثیرگذار و منبع الهامشان بوده است. تاثیر او همچنین بر ژانرهای ادبی و جریانهای رایج فلسفی انکار نشدنی است. ژان پل سارتر: سارتر در کتاب «اگزیستانسیالیسم یک اومانیسم است» نوشته است: « داستایفسکی میگوید: اگر خدا وجود نمیداشت هرچیزی مجاز بود و این عبارت […]
ایبنا نوشت: داستایفسکی، نویسنده بزرگ قرن نوزدهم روس بر نویسندگان بسیاری تاثیرگذار و منبع الهامشان بوده است. تاثیر او همچنین بر ژانرهای ادبی و جریانهای رایج فلسفی انکار نشدنی است.
ژان پل سارتر: سارتر در کتاب «اگزیستانسیالیسم یک اومانیسم است» نوشته است: « داستایفسکی میگوید: اگر خدا وجود نمیداشت هرچیزی مجاز بود و این عبارت برای اگزیستانسیالیسم، نقطه شروع بود.» این عبارت در واقع چکیدهای از دیدگاه ایوان کارامازوف است و در تفسیر سارتر به این معنا است که اگر خدا وجود نمیداشت بشر مسئول همه چیز بود؛ بدون هیچ شانسی برای درخواست بخشش نهایی.
ارنست همینگوی: موضع همینگوی در برابر داستایفسکی در داستان اتوبیوگرافیک «پاریس، جشنی بیکران» انعکاس مییابد. در قسمتهایی از این کتاب آمده است: «در آثار داستایفسکی مطالب باور نکردنی وجود دارد که بنا نبود باور کنی اما برخی چنان حقیقت داشتند که پس از خواندنشان دگرگون میشدی- اینجا بیمایگی و جنون، خبث طینت و قداست و دیوانگی و قماربازی برای شناختن وجود دارد. همانطور که چشماندازها و جادهها در آثار تورگینف و حرکت یگانها و زمینها افسرها و افراد و صحنههای نبرد در اثر تولستوی.»
ویلیام فاکنر: این نویسنده آمریکایی، نویسنده روس را یکی از سرچشمههای اصلی الهام ادبیات در کنار انجیل و شکسپیر توصیف کرده بود. «برداران کارامازوف» بیشترین تاثیر را بر او داشته است.
نیچه: میگویند پس از آنکه نیچه رمان «آزردگان، تحقیر و توهینشدهها» را میخواند، احترامش به داستایفسکی دوچندان میشود.
اورهان پاموک: به اعتقاد پاموک، تولستوی بزرگترین استاد رمان است. اما نویسنده ترک بیش از همه تحتتاثیر داستایفسکی بوده است. پاموک در یک کنفرانس مطبوعاتی در سنت پترزبورگ گفته بود که پس از خواندن «برادران کارامازوف» زندگیاش به طور کامل تغییر کرده و همچنین این احساس را داشته که مخاطب مستقیم داستایفسکی در این رمان سترگ بوده و نویسنده روس برای او چیزهایی از مردم و زندگی آشکار کرده که شخص دیگری از آنها آگاهی ندارد.