شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد، هرجایی برای خودش دنیایی از آئینهایی است که به ماه خداوند طعمهای رنگارنگ میدهد تا چهره رمضان در گوشه و کنار ایرانزمین متفاوت و منحصربهفرد باشد. رمضان از لحظه شروع تا پایان با سنتها و مراسم ویژهای همراه است. اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، درواقع مراسم اصلی […]
شمال و جنوب و شرق و غرب ندارد، هرجایی برای خودش دنیایی از آئینهایی است که به ماه خداوند طعمهای رنگارنگ میدهد تا چهره رمضان در گوشه و کنار ایرانزمین متفاوت و منحصربهفرد باشد. رمضان از لحظه شروع تا پایان با سنتها و مراسم ویژهای همراه است. اگر بخواهیم دقیقتر نگاه کنیم، درواقع مراسم اصلی ماه خدا در میان تمامی ایرانیان مشترک است. بااینحال نباید فراموش کرد که ایران سرزمینی است با مردمانی از اقوام مختلف پس به طبع در جایجای ایران مراسم خاص و برنامههای گوناگونی در ماه رمضان برگزار میشود که آمیخته بافرهنگ و پیشینه باستانی مردم آن منطقه و شهر است. ایرانگردی امروز ما به آداب و سنن با رنگ و بوی رمضان میپردازد. با ما در این سفر معنوی همراه شوید.
گروه میراث فرهنگی: ماه رمضان در گوشه گوشه ایران مملو از آدابورسومی است که گرچه امروزه تنها یادگاری شیرین از برخی از آن رسم و رسوم باقیمانده اما هنوز هم میتوان صدای خدا را از بلندای ملکوت در این ماه زیبا شنید. ماه قرآن، ماه میهمانی خدا، ماه خوبیها، ماه شبهای قدر، ماه دعا و نیایش است و ایرانیان نیز همچون دیگر مسلمانان جهان با انجام برنامههای ویژه مذهبی به میهمانی این ماه رفتهاند. ثبت آدابورسوم ماه مبارک رمضان در فهرست میراث معنوی کشور نشان از اهمیت این فرهنگ در میان ایرانیان دارد که هرکدام بهنوعی و با توجه به خاستگاه اعتقادی و آیینی خود این روزها را گرامی میدارند.
ماه رمضان در هر گوشهای از کشور علاوه بر حفظ ساختارهای متعارف شرعی، با آیینهای خاص برگزار میشود، حتی اقوام مختلف مردم ایران از لر، ترک، کرد، فارس، اهالی جنوب، شمال، غرب و شرق در برخی آداب و سنن با یکدیگر مشترک و تنها اختلاف در نام آن آیین به دلیل تفاوت در گویشها و زبانها است.
با مرور این آئینها میتوان آیینه رسوم قدیمی را که غبار فراموشی گرفتهاند صیقل داد و پای سفرههای افطاری مردمان این کهن سرزمین نشست و دعای سحر را از قلب ایران زمزمه کرد.
در هر کوی و برزنی بوی سادگی به مشام میرسد و این سفرههای افطار است که به روی خلق گشوده میشود. از خرماهای جنوب تا کلوچههای شمال، از نانهای محلی غرب و شرق تا رسم دعاهای مردمان این دیار که برای نعمت بینهایت خداوند سربهمهر، بوته شکر میکارند.
در بازخوانی این آئینها میتوان طعم برساق را زیر زبان حس کرد و نان کاکلی، زنجفیلی کوکه، هریس و ایران آشی را با ولع خورد و در این میان مگر میشود از شیرینی کاسمسا و نانهای کلوچهای زعفرانی و رنگینه بهسادگی گذشت.
از پیشواز تا بدرقه
رمضان دیگری به نیمه خود رسید و مردم مشتاق ایرانزمین عاشقانه آغوش گشودند تا مهمان سفره عظیم خداوند باشند، مهمانی که در آن نوای آیینهای رمضان به گوش میرسد، آیینهایی برای سفرههای افطار و سحر که شیرینی آن زیر زبان یادگار میشود و عزاداریها و شبزندهداریهای شب قدر که خوشه خوشه اشک نثار شهر نگاه میکند.
آیینهایی برای نواختن زنگ پیشواز از رمضان تا بوسیدن روی ماه آن و بدرقه پرشور از آن. میخواهیم از آیینهایی بگوییم که ذوق ایمان را نمایان میسازد و این رخت احساس و برکت است که بر طناب استجابت پهن میشود.
اینجا از «طاباغ اوروجی» به «کلوخاندازان» که نگاهی بیندازیم «کیسههای برکت» را دوخت زده و طنین نوای «مرحبا رمضان» را با «سحر خوانان» بیدارباش میگذرانیم سپس به وادی «شوخوانی» و «حنابندان» گذری داشته و کوچه گردان شبهای قدر شده و ماه در مه را نظارهگر خواهیم بود آنگاه پا بهپای طبلزنان سحر طومار «چهل بسم اله» را نوشته و در خانه روزهداران را کلید خواهیم زد.
- «شو خوانی» خراسان جنوبی: مناجات و شب خوانی یا بهاصطلاح «شو خوانی» از مراسم ویژه اکثر شهرهای خراسان جنوبی است؛ در این مراسم از نخستین شب ماه رمضان، برخی از مردان خوشصدا پس از نیمهشب سه نوبت که هرکدام نمودار وقتی از سحرگاهان بود، به بالای بام خانه خود میرفتند و با صدای بلند به خواندن ادعیه و اشعاری نیایشی میپرداختند.
- «نقارهزنی» خراسان رضوی: اگرچه امروز از وسایل الکترونیکی برای بیدار شدن در سحرگاه استفاده میشود اما آنچه سالیان درازی است با اهالی خطه خورشید همراه و مهمان لحظات سحر آنهاست، نوای جانافزای نقارهزنی حرم رضوی است و هنوز هم جسم و جان زائران و مجاوران را جلا میدهد. بازار طبخ شله مشهدي، شلهزرد، آشرشته، و پخش آن بين اهالي محل و نيازمندان داغ است.
- «طبل زنی» خراسان شمالی: در بجنورد در زمان سحری سه نوع طبل نواخته میشد که هرکدام مفهوم خاصی داشت. طبل اول با عنوان «قره خاتون تو پلو بیشر»، برای بیدار کردن خانم خانه بود تا با برخاستن بساط سحری را آماده کند. طبل دوم، یعنـی خانم خانه دیـگ غـذا را پـایین بیـار «قره خاتون قازانه دیشر» و طبل سوم نیز به معنای موعد اذان بود که مؤذن اذان میگفت.