با وجود این که آمریکا به طور عمده در نشست‌های خاورمیانه نقش میانجی‌گر را داشته و در نشست با کره شمالی، یکی از طرف‌های مستقیم است، اما همچنان درس‌هایی از نشست‌های خاورمیانه وجود دارد که بهتر است در مذاکره با پیونگ‌یانگ، از تجربه آن‌ها بهره‌گیری شود. به گزارش پولتیکو، “رابرت مالی”، دستیار ویژه و مشاور […]

با وجود این که آمریکا به طور عمده در نشست‌های خاورمیانه نقش میانجی‌گر را داشته و در نشست با کره شمالی، یکی از طرف‌های مستقیم است، اما همچنان درس‌هایی از نشست‌های خاورمیانه وجود دارد که بهتر است در مذاکره با پیونگ‌یانگ، از تجربه آن‌ها بهره‌گیری شود.

به گزارش پولتیکو، “رابرت مالی”، دستیار ویژه و مشاور ارشد باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا و هماهنگ‌کننده امور خاورمیانه، شمال آفریقا و منطقه حوزه خلیج فارسِ کاخ سفید به همراه “آرون دیوید میلر”، معاون رییس جمهور در امر ایده‌های جدید و پژوهشگر برجسته مرکز بین‌المللی ویلسون که کتاب “پایان عظمت: چرا آمریکا نمی‌تواند و نمی‌خواهد رییس جمهور بزرگ دیگری داشته باشد” را تالیف کرده، تحلیلی را با عنوان “چگونگی شکست در نشست: درس‌هایی از خاورمیانه برای ترامپ” درباره لزوم استفاده از تجربه‌های مذاکرات خاورمیانه در نشست با رهبر کره شمالی نوشته‌اند.

آنان در این تحلیل آورده‌اند: «در زمان نگارش این مطلب، نشست اعلام شده میان دونالد ترامپ، رییس جمهور آمریکا و کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی لغو شده یا به تاخیر افتاده است و یا بنا بر اظهارات رییس جمهور آمریکا همچنان ممکن است در موعد مقرر برگزار شود.

پاسخ‌های مطرح شده درخصوص دلیل ممانعت ترامپ از برگزاری این نشست گیج‌کننده و در تضاد با یکدیگر هستند. برخی می‌گویند این کار به دلیل لفاظی‌های تند و تیز کره شمالی، از جمله “احمق سیاسی” خواندن معاون رییس جمهور آمریکاست؛ برخی دیگر می‌گویند دلیل این مساله بیشتر سر باز زدن مقامات کره شمالی از شرکت در مذاکرات پیش از نشست برنامه‌ریزی شده ۱۲ ژوئن است. علت این امر همچنین می‌تواند این باشد که ترامپ شروع به دریافت این مساله کرده است که پیونگ‌یانگ به خواسته‌های او برای خلع سلاح کامل، عمل نخواهد کرد؛ خواسته‌ای که با توجه به اشاره‌های ضد و نقیض ترامپ و مشاوران تندروتر او ممکن است مطرح نشود.

هم‌اکنون وضعیت تیره و تار است. آمریکا شاید هنوز کره شمالی را به نابودی کامل تهدید می‌کند و امیدوار است که به یک توافق دیپلماتیک تاریخی دست یابد. رییس جمهور کره جنوبی هم که به تازگی مهمان دونالد ترامپ و کاخ سفید بوده و همکاری‌اش برای هرگونه نشستی حیاتی خواهد بود، ممکن است در مورد این مذاکرات از پیش مطلع نشود. برای جمع‌بندی رفتار ترامپی درخصوص همه این مسائل، باید منتظر بمانیم و ببینیم که چه پیش خواهد آمد.

ما از دیدگاه نسبتا فروتنانه مشاوران سیاسی سابقی می‌نویسیم که در نشست‌های ناکام در سطح ریاست جمهوری، سهم داشته‌اند. در میان چندین دولت، ما در نشست‌های موفقیت‌آمیز اندکی میان رهبران حاضر بوده‌ایم، اما در نشست‌های شکست خورده بیشتری شرکت و نقش داشته‌ایم که نشست اسرائیل و فلسطین (در کمپ دیوید در ژوئیه ۲۰۰۰) و دوره‌های مختلف نشست‌ها میان اسرائیل و سوری‌ها از جمله آن‌ها است. این دو نشست شبیه به یکدیگر نیستند و نشستی که ترامپ در آن حضور داشته باشد، جایگاه خاص خود را دارد. اما همچنان درس‌هایی از این سوابق بد و خوب درخصوص عوامل مورد نیاز برای به حداکثر رساندن شانس موفقیت و کارهایی که باید در صورت شکست انجام شوند، در ذهن باقی می‌ماند.

با در نظر گرفتن این تفاوت‌ها، رییس جمهور آمریکا در نشست‌های خاورمیانه به طور عمده نقش میانجی‌گر را ایفا کرده تا نقش سردمدار. آمریکا به نتایج این نشست‌ها علاقه‌مند بوده و بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری کرده است اما این اقدامات در حقیقت به نفع طرف‌های این مذاکرات نبوده است. از دیدگاه آمریکایی، روز بعد از مذاکرات نافرجام بسیار شبیه روز پیش از آن بود، اما در مورد مذاکرات احتمالی میان کیم جونگ اون و دونالد ترامپ که آمریکا در آن یک شرکت‌کننده مستقیم است و هدف‌ آن باید جلوگیری از تهدیدهای کره شمالی با موشک‌های دارای کلاهک هسته‌ای باشد و ممکن است این دو کشور را بنا بر نتیجه حاصل از آن، در مسیر پیمان صلح یا جنگ قرار دهد، این‌چنین نیست. مطرح کردن شروط بیشتر به معنای عوامل الزام‌آور بیشتر برای جلوگیری از شکستی است که تجربه نشست‌های شکست‌خورده خاورمیانه بی‌شباهت با آن نیست.

ترامپ با لحن نیمه غمگین و نیمه اتهام آمیز نامه‌اش، همچنان بسیار امیدوار است که نشستی برگزار شود؛ نشستی که با در نظر گرفتن گزینه‌های جایگزین آن، مورد خوبی است. او همچنین تمایل دارد که باور کند برای او، چیز زیادی برای یاد گرفتن از تجربه دیگران وجود ندارد؛ به ویژه هنگامی که این تجربه‌ها را شکست خورده می‌داند. او هم اکنون هم دست کم یکی از اصول را نقض کرده است .توییت‌های توهین آمیز و فتنه انگیزی که ترامپ به طور متداول علیه کیم منتشر می‌کرد، چیزی نیست که در اصول مذاکرات توصیه شود. اینکه او از پیامد این توییت‌ها، دست کم برای مدتی قسر در رفته و کره شمالی هم مواضع مثبتی را از جمله آزادی سه زندانی آمریکایی اتخاذ کرده، احتمال تردید پیدا کردن او نسبت به عقایدش و اعتماد به هر فرد دیگری را پایین می آورد. غیرمنتظره بودن رفتار او – و بی تدبیری قابل پیش بینی‌اش- ممکن است به او اجازه دهد که قواعد قطعی را خم کند و اصول قطعی را به چالش بکشد.
منطقی است! هنوز درس‌هایی از گذشته وجود دارند و افتضاح به بار آمده درباره لغو نشست کره شمالی و آمریکا نشانه‌ای از این مساله است که ممکن است برخی از این درس‌ها ارزش توجه را داشته باشند«.