/هومن حکیمی فوتبال و سینما دو پدیده و مقوله جذاب و عظیماند که غیر از تاثیرات حوزه تخصصیشان، به شکل اعجابآوری در تحولات اجتماعی و فرهنگی اثرگذارند و شباهتهای بسیاری نیز به یکدیگر دارند. چه بسیار لحظات و خاطراتی را به یاد داریم که با تماشای یک فیلم یا یک مسابقه فوتبال، دستهجمعی گریستهایم یا […]
/هومن حکیمی
فوتبال و سینما دو پدیده و مقوله جذاب و عظیماند که غیر از تاثیرات حوزه تخصصیشان، به شکل اعجابآوری در تحولات اجتماعی و فرهنگی اثرگذارند و شباهتهای بسیاری نیز به یکدیگر دارند. چه بسیار لحظات و خاطراتی را به یاد داریم که با تماشای یک فیلم یا یک مسابقه فوتبال، دستهجمعی گریستهایم یا با هم از ته دل خندیدهایم. اما جدا از این، نقطه وصل مشترک مهمی بین این دو وجود دارد که توجه به آن برای بررسی تاثیر این دو پدیده بر فضای عمومی کشورمان، بسیار ضروری است؛ اینکه هم فوتبال و هم سینما، پدیده-هنر¬-صنعت وارداتی محسوب میشوند و طبعا مانند دیگر مواردی که مال ما نبودهاند، همواره مواجههمان با آنها دچار بالا و پایینهای فراوانی بوده و خواهد بود. مشکلات و دغدغههای فراوان موجود در کشورمان در این زمینه مثل ورود یا منع ورود بانوان به استادیومها، ممیزی در پخش برخی مسابقات فوتبال در صداوسیما یا هراسی که در دل و ذهن گروهی از مسئولان کشورمان نسبت به حضور جمعیت هوادار و پرشور در بعضی از مسابقات حساس وجود دارد، تنها بخشی از این رابطه سینوسی کشورمان با فوتبال است. در زمینه سینما هم که تا دلتان بخواهد تفاوت نگاهها در پذیرش یا نپذیرفتن این هنر-صنعت موجود است و کم نیستند افرادی که سینما را عاملی منفی در ترویج یکسری موارد میبینند و مخالف رونق سینما در ایران هستند و تلاقی این نگاههای منفی با آنها که از حامیان جدی سینما هستند، همیشه یک بلاتکلیفی عجیب و مزمنی را درباره سینمای کشورمان آفریده و به آن دامن زده است.
پخش جدی و رسمی مستقیم مسابقات جامجهانی فوتبال در ایران از سال ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد. سالی که مسابقات در ایتالیا برگزار میشد و صداوسیما حتی دو نفر از گزارشگران باسابقه خود را هم برای گزارش برخی بازیهای مهم به ایتالیا فرستاد. این روند با توجه به ظهور تکنولوژیهای متعدد و گسترده شدن دامنه نفوذ اینترنت در جهان و بالطبع ایران، موج فزایندهای را به وجود آورد که به مرور و به خصوص در دورههای اخیر، دیگر توانایی مقابله با پخش مستقیم فوتبال و تبعات همهجانبه آن در کشور امکانپذیر نبود. به موازات آن، سینما نیز با توجه به همین روند مدرنیته و جهانی شدن کشورها، وارد مسیر تکاملی خود شد و حضور بیشتر سینماگران ایران در جشنوارههای جهانی و کسب موفقیتهای بینالمللی در کنار آسان شدن دسترسی مردم به فیلمهای روز جهان، سینمای کشور ما و نحوه مواجهه مسئولین را با آن دچار تغییر کرد. دگردیسی در فوتبال و سینما قابل کتمان نبود اما طبق معمول، متولیان ما نتوانستند برای آنچه که مال ما نبود و بهنوعی وارداتی محسوب میشد و مخصوصا در زمینه کسب مهارتهای فرهنگی برای برخورد با آنها، چارهای بیندیشند. بنابراین هر چه جلوترل رفتیم، فوتبال و سینما بیشتر و بیشتر در هویت فرهنگی و اجتماعی مردم ما نهادینه شدند، بدون اینکه کسی واقعا بداند تکلیف ما با آنها دقیقا چیست!
نزدیک به شروع جامجهانی روسیه ۲۰۱۸، خیلی رسمیتر از دورههای گذشته صحبت از پخش برخی بازیهای این دوره در سینماهای کشور به میان آمد. این بار چندان خبری از شنیدن صداهای مخالف مسئولان با این جریان نشد و بیشتر مقاومتها از جانب تهیهکنندگان سینما و برخی سینماداران بود که پخش فوتبال در سینما را عاملی برای ضربه خوردن به اقتصاد و اکران سینماها میدانستند. هماهنگیها با نهادهای امنیتی و انتظامی هم صورت گرفت اما خروجی این اتفاق در این چند روزی که از شروع جامجهانی روسیه میگذرد، طبق معمول عجیب و غریب است! در خیلی از سینماهای شهرهای مختلف کشور، پخش برخی مسابقات مثل بازی حساس ایران-مراکش انجام شد و خداراشکر و برخلاف نظر برخی آقایان و خانمهای مسئول، اتفاق بدی رخ نداد و همه چیز در کمال صحت و سلامت بود اما در برخی شهرهای کشور هم علیرغم کسب مجوزها و طی شدن مراحل قانونی در آخرین لحظه از پخش زنده بازیها در سینماها ممانعت به عمل آمد و بار دیگر بر این مسأله تاکید کرد که هنوز در حوزه فرهنگی و اجتماعی در کشور ما، تکلیفمان با پدیدهها و مسائل، مشخص نیست و تا این بلاتکلیفی وجود داشته باشد، نه میتوان و نه شایسته است که برای مقابله با تهاجم فرهنگی راهکار داد و همچنان میبایست مطابق معمول در مواجهه با پدیدههای فرهنگی -بهویژه وارداتی- دستهایمان را به علامت تسلیم بالا ببریم و این، اصلا زیبنده کشور و مردم ما با این همه سابقه و «ژست» فرهنگی نیست.