یک موضوع جالب در تیم ملی فوتبال کشورمان پیداست و آن استفاده از یک مسیر مستقیم و پیدا برای رسیدن به گلزنی است. تیم کیروش با اختلاف بیشتر از همه تیمها به کانال مرکزیاش وابسته است و دوست دارد تا از این فضای سخت به دنبال گلزنی و گشودن دروازه حریفان باشد. فوتبال متکی به […]
یک موضوع جالب در تیم ملی فوتبال کشورمان پیداست و آن استفاده از یک مسیر مستقیم و پیدا برای رسیدن به گلزنی است.
تیم کیروش با اختلاف بیشتر از همه تیمها به کانال مرکزیاش وابسته است و دوست دارد تا از این فضای سخت به دنبال گلزنی و گشودن دروازه حریفان باشد.
فوتبال متکی به دفاع و ضدحمله ایران در بازی مقابل مراکش به برجستهترین شکل ممکن پیاده شد. تیم ملی در این بازی کمتر از نصفِ حریف پاس داد، فقط ۳۶درصد زمان بازی مالک توپ بود، و کمترین تعداد پاس صحیح را بین بازیهای برگزار شده داشت. در این مدل از بازی، تیمها فرصتی برای عرض دادن به بازی و باز کردن دفاع حریف ندارند. کیروش هم قبلا نشان داد که نیاز به بازیکنانی دارد که پاسهای طولی و رو به جلوی خوبی ارسال کنند. ایران باید در کمترین زمان ممکن، توپ را به جلو میبرد و تا دفاع حریف شکل نگرفته به مراکش ضربه میزد. اتفاقی که باعث شد ایران بیشتر از کانالهای کناری، از مرکز زمین به حریف یورش ببرد. یعنی کمترین مسافت طی شده تا دروازه حریف را طی میکردند تا زمان رسیدن به دروازه مراکش را هم در این راه به حداقل برسانند.
ایران بیش از نیمی از حملاتاش را از مرکز زمین طراحی و پیادهسازی کرد. در حالی که معمولا تیمها به یکی از دو جناحین پناه میبرند. در همین مسابقه که ایران ۵۳درصد موقعیتهایش از کانال مرکزی شکل گرفته بود، تیم حریف یعنی مراکش فقط ۱۹ درصد از وسط حمله کرد و بیشتر به کنارهها متمایل بود. یا در همین جام، آرژانتینی که مسی را در کانال مرکزی داشت و بیشتر حملاتاش از آنجا شکل میگرفت هم فقط ۲۴درصد حملههایش از میانه بود و این تیم هم از گوشهها درصدد ضربه زدن به ایسلند بود. فرانسه ۱۷ درصد، کرواسی ۱۲ درصد، پرتغال ۱۷ درصد، ایسلند ۲۴درصد، عربستان ۱۶درصد از کانال مرکزی حمله کردند. حتی روسیهای که در بازی یک طرفه و پرموقعیت، ۵ گل به عربستان زد هم فقط ۱۳ درصد حملاتاش از مرکز زمین بود. هیچ تیمی تا اینجای کار بیشتر از ۲۴ درصد از کانال مرکزی حمله نکرده بود که آمار خاص تیم ملی با ۵۳ درصد را برجستهتر میکند. فعلا ایران تنها تیمی است که انقدر به کانال مرکزی وابسته است. و دوست دارد تا از این منطقه ضربه کاری خود را به حریفان وارد آورد.
اما موضوعی که نباید فراموش شود رو شدن این تاکتیک ایران است که بالطبع اسپانیا و پرتغال را به شناخت اولیه از شکل یورش های ایران می رساند. آنها مطمئن خواهند بود که ایران از این کانال مشخص به دنبال ضربه زنی است و حتما موانعی را برای شیوه بازی ایران ایجاد می کنند. اگر چه شکی نیست که ایران پلن های دیگری را نیز طراحی می کند ولی بهرحال راهکار اصلی اش مورد شناسایی قرار گرفته است.