نزدیک به یک دهه است که مجلسی ها درحال بررسی طرحی هستند که در آن کنکور به عنوان تنها مکانیزم ورودی دانشگاه لغو شد. با این وجود هنوز اختلاف نظر و نبود توان دستیابی به نتیجه‌ای مشترک وجود ندارد، موضوعی که از حرف تا عمل آن تفاوت بسیاری دارد به گونه ای که هر از […]

نزدیک به یک دهه است که مجلسی ها درحال بررسی طرحی هستند که در آن کنکور به عنوان تنها مکانیزم ورودی دانشگاه لغو شد. با این وجود هنوز اختلاف نظر و نبود توان دستیابی به نتیجه‌ای مشترک وجود ندارد، موضوعی که از حرف تا عمل آن تفاوت بسیاری دارد به گونه ای که هر از گاهی صحبت از حذف کنکور شدت می گیرد و در نهایت این موضوع بی نتیجه رها می‌شود و در این میان فقط متقاضیان ورود به دانشگاه هستند که بین یک بام و دو هوای ورود به دانشگاه بلاتکلیف مانده اند. تاثیر حذف یا عدم حذف کنکور بارها بررسی شده و دانش آموزان هر سال با این استرس و دلهره مواجه بودند که آیا معدل سه سال دبیرستان شان در نتیجه کنکور تاثیری دارد یا خیر؟

شهلا منصوریه: حدود ۱۰ سالی می شود که این دغدغه وجود دارد که بالاخره کنکور حذف می شود یا نه؟ سوالی كه وقتی بر سرزبان ها افتاد، بیشترین ضربه را شاید دانش آموزان و خانواده های‌شان زد. خانواده‌هایی که حاضر بودند میلیون ها پول خرج کنند تا بچه های شان در کنکور قبول شوند و به قول معروف مدرک شان را بگیرند اما حالا ۱۰ سال از تصویب قانون حذف کنکور می گذرد اما نه تنها کنکور حذف نشده بلکه بر تعداد موسسات کمک آموزشی برای کنکور اضافه شده است. کلاس ها و موسساتی که با گرفتن مبالغ بسیار بالا از متقاضیان مشاوره می دهند و آزمون های مختلفی که در آن‌ها بدون د نظر گرفتن توان آموزشی جدی دانش آموزان، مهارت‌های تست زنی را آموزش می‌دهند. این بیشتر شبیه به کسب و کاری پردرآمد درآمده است.
به گفته کارشناسان، مافیاهای بزرگ به واسطه پول های نجومی که دریافت می کنند اجازه حذف کنکور را نمی دهند. کلاس ها و آموزش هایی که در آن فقط به روش های تست زنی که نوعی مهارت با تکیه بر حافظه دانش آموزان است و هیچ ارزش علمی هم ندارد، استوار است. دانش آموزانی که دارای این توانایی باشند، موفق می شوند و دانش آموزانی که از عدم توانایی برخوردار هستند موفق نمی شوند. دانش آموزی که درس ها را مفهومی خوانده باشد، شاید نتواند به هیچ کدام از سوال ها پاسخ دهد، در صورتی که دانش آموزی که مهارت تشخیص پاسخ درست را داشته باشد، موفق می شود.

بیماری کنکور
کارشناسان آموزشی هم بارها این نکات را مطرح کرده اند و گفته اند دانش آموزانی که ذهن های فعال تر و خلاق تر دارند، باید به دانشگاه ها راه پیدا کنند و درس بخوانند تا بعد از فارغ‌التحصیلی هم تاثیر بیشتری بر جامعه بگذارند اما چنین مساله مهمی در کنکور نادیده گرفته می‌شود. در حالی که بیشتر آحاد جامعه درگیر این موضوع هستند کارشناسان مسائل آموزش و پرورش می گویند که آحاد جامعه به نوعی گرفتار بیماری کنکور هستند. محمدرضا نیک نژاد با بیان اینکه وقت آن رسیده که این بیماری کشنده و آسیب زا از ساختار آموزشی و ذهن خانواده ها و دانش آموزان کنار گذاشته شود، گفت: شک نه تنها کنکور، بلکه ساختار نمره مداری و معدل محوری، بیماری آموزش و پرورش است بیماری که به دلایل و علت های گوناگون، بدخیم شده است و با وجود تلاش های فراوان در یک دهه گذشته همچنان دست از سر دانش آموزان بر نمی دارد.
کنکور بیماری رقابت، چشم هم چشمی و تنگ نظری است، بیماری که در آن باید تلاش کنی تا برتر از دیگری باشی، پیش از دیگری و زودتر و با فاصله زیاد به هدف برسی؛ هدفی که برای رسیدن به آن باید رقابت کنی و همه را کنار بزنید.
این کارشناس حوزه آموزش و پرورش با بیان این که همه آنها آموزش را به عنوان انسانی ترین کنش فردی و جمعی می آلاید و از هدف های نوین دور می سازد، گفت: در یکی دو دهه گذشته گسترش بی مرز و بی حساب و کتاب دانشگاه های پولی سبب شده است که ورود به دانشگاه برای بخشی از داوطلبان بی دردسرتر از گذشته باشد.
به گفته نیک نژاد، تداوم این روند، کسب و کار موسسه های تجاری – آموزشی در دبیرستان ها را نسبت به گذشته از رونق انداخته و دست اندرکاران آنان را بر آن داشته تا مشتریان خویش را از پایه های تحصیلی پایین تر شکار کنند؛ پایه هایی که در آنها زمینه های رشد فردی و اجتماعی انسان بنا نهاده می شود.
وی اظهار داشت: بر کسی پوشیده نیست که ورود آسیب زای چنین نگاه و تجارتی می تواند ریشه های آموزش و پرورش را نه به عنوان یک ساختار بلکه به عنوان فرایند بخشکاند و آموزش را سراسر آلوده به نگاه کنکوری کند.
کارشناس مسائل آموزش و پرورش افزود: امروزه بسیاری از خانواده ها سرمایه گذاری بر فرزندان خویش را از پیش دبستانی آغاز کرده و به هر دری می زنند تا با وارد کردن فرزندانشان به نهادهای آموزشی بهتر زمینه را برای کامیابی در کنکور آنان فراهم کنند.
وی بیان داشت: کنکور بیماری بدخیمی است که اگر هم جایی از سر برنامه یا شانس یا دگرگونی های اجتماعی- فرهنگی از شدت آن کاسته شود از جای دیگر و با خطر بیشتر خود را نشان می دهد و پیکر نازک کودک و کودکی را می آزارد و می فرساید.