مریم صفدری با به پایان رسیدن ماموریت پلانک، پژهشگران در حال حرکت به سمت پروژههای کوچکتری هستند که جنبههای مختلف تابش پسزمینهی مایکروویو کیهانی مطالعه میکند. پلانک سومین و آخرین تلسکوپ فضایی بزرگی بود که برای مطالعهی تابشهای پسزمینهی مایکروویو کیهانی (CMB)، (پستابهای ضعیف بیگ بنگ) اختصاص یافته بود و نتیجهی کار آن، اندازهگیریهای دقیقتر […]
مریم صفدری
با به پایان رسیدن ماموریت پلانک، پژهشگران در حال حرکت به سمت پروژههای کوچکتری هستند که جنبههای مختلف تابش پسزمینهی مایکروویو کیهانی مطالعه میکند. پلانک سومین و آخرین تلسکوپ فضایی بزرگی بود که برای مطالعهی تابشهای پسزمینهی مایکروویو کیهانی (CMB)، (پستابهای ضعیف بیگ بنگ) اختصاص یافته بود و نتیجهی کار آن، اندازهگیریهای دقیقتر از سن، هندسه و ترکیب کیهان بود. در حالیکه آژانسهای اروپایی و آمریکایی در تامین بودجهی این ماموریت فضایی دچار تردید شدهاند، به نظر میرسد که پلانک آخرین تلسکوپ فضایی باشد که برای مطالعهی CMB در نظر گرفته شدهاست؛ وضعیتی که تغییر بزرگی برای کیهانشناسان به حساب میآید. جان تائوبر دانشمند پروژه در ایسا گفت: نسل جوانی از دانشمندان وجود دارند که همراه با پلانک بزرگ شدهاند.
پژوهشگران برای بیش از دو دهه، طی آزمایشهای زمینی و بالونی و نیز سه تلسکوپ فضایی بزرگ CMB را مورد بررسی قرار دادهاند. هدف اصلی تهیهی نمودارهای جهانی بر اساس نقشهیابی دقیقهای تغییرات در دمای CMBها بود؛ نمودارهایی که بهعنوان استانداردهای طلایی کیهانشناسی در نظر گرفته شوند.
پلانک با جمعآوری دادههای مربوط به سالهای ۲۰۰۹ تا سال ۲۰۱۳، این کار را با دقت بیشتری نسبت به قبل انجام داده است: با استفاده از این اطلاعات، دانشمندان سن جهان را حدود ۱۳/۸ میلیارد سال برآورد کردهاند، شکل هندسی آن را به شکل مسطح و ترکیب آن را بهصورت ۹۵ درصد ماده تاریک و انرژی تاریک تعیین کردهاند. در آخرین نسخه مشخص شد که جهان باید ۹ درصد کندتر از آن چه در حال حاضر مشاهده میشود، در حال گسترش باشد. البته پیتر کولس نظریهپرداز کیهانشناسی در دانشگاه مینوث ایرلند که در این پروژهها همکاری نداشته است، میگوید: نقشههای دمایی و علمی که آنها تولید کردهاند، دستاورد بزرگی هستند؛ ولی چیز بیشتری برای ارائه دادن ندارند.
در حال حاضر ناسا و ایسا از میزان سرمایهگذاری خود روی ماهوارههایی که CMB را مطالعه میکنند، کاستهاند. با این حال چندین گروه آمریکایی در حال کار روی ابزارهای زمینی و بالونی برای اندازهگیری قطبیت هستند.جولین کارون نیز که یکی از اعضای این پروژه بودهاست، میگوید: یکی از جاذبههای این پژوهشها، امکان استفاده از لنزینگ گرانشی برای پرداختن به دیگر مسائل پایهای فیزیک است: تخمین تودههای ذرات اولیه که نوترینو نامیده میشوند.
یک از دلایل سکوت آژانس ها برای سرمایهگذاری پروژههای عظیم CMB این است که در این آزمایشها، هنوز نشانههای تورم کیهانی دیده نشده است. طی آزمایشی با عنوان BICEP2، ادعا شد که این نشانه در سال ۲۰۱۴ پیدا شده است؛ اما بر اساس دادههای بعدی پلانک معلوم شد که آن فقط گردوغباری در کهکشان راه شیری بوده است.
در آخرین مطالعات، دستاندکاران پروژهی پلانک از دادههای BICEP2 هم استفاده کردند؛ ولی موردی مشخص نشد. ریچارد گات کیهانشناس دانشگاه پریسنتون در نیوجرسی میگوید: این حقیقت که ما تاکنون نتوانستهایم چیزی ببینیم، به مفهوم آن نیست که چنین چیزی وجود ندارد.