سیدرضا صالحی امیری آنچه در رفتار‌شناسی مباحث ترامپ باید مورد توجه قرار داد، سه نکته اساسی است: ۱- کــالبدشناســـی شخصیت ترامپ بیانگر بی‌ثباتی، اغتشاش فکری ، عدم درک لازم از دیپلماسی و مبانی حقوق بین‌الملل است؛ همان تعبیری که رییس‌جمهور داشت که یک برج‌ساز نمی‌تواند سیاستمدار باشد. ۲- عکس‌العمل جهانی نسبت به این پدیده قابل […]
سیدرضا صالحی امیری
آنچه در رفتار‌شناسی مباحث ترامپ باید مورد توجه قرار داد، سه نکته اساسی است:
۱- کــالبدشناســـی شخصیت ترامپ بیانگر بی‌ثباتی، اغتشاش فکری ، عدم درک لازم از دیپلماسی و مبانی حقوق بین‌الملل است؛ همان تعبیری که رییس‌جمهور داشت که یک برج‌ساز نمی‌تواند سیاستمدار باشد.
۲- عکس‌العمل جهانی نسبت به این پدیده قابل توجه است. وجه تمایز این مساله نسبت به دولت‌های قبلی امریکا، ناتوانی در کسب اجماع جهانی برای تقابل با ایران است.
به جز رژیم صهیونیستی و چند کشور مرتجع عربی، دیگر مواردی چون اتحادیه اروپا، دولت‌های بزرگ چین و روسیه و سایر دولت‌های جهان نه تنها همگرایی با ترامپ را اعلام نکردند بلکه در نقطه مقابل، وفاداری به برجام را به عنوان یک سیاست رسمی اعلام کردند.
۳- رفتار افکار عمومی امریکا نیز جالب توجه است. آمارها و سنجش‌های میدانی نشان می‌دهد که افکار عمومی امریکا نسبت به رفتار نابخردانه ترامپ واکنش منفی نشان داده‌اند.
۴- نکته چهارم و اساسی نوع واکنش ما نسبت به این پدیده است. سه رویکرد می‌تواند در تعیین استراتژی ما دخیل باشد؛ اول رویکرد احساسی زودگذر و پر‌هزینه ، دوم رویکرد انفعالی بی‌توجهی یا کم‌توجهی به ابعاد مساله و در حقیقت پاک کردن مساله و سوم رویکرد عقلانی و بلندمدت با اولویت منافع و مصالح ملی. قطعا نظام و خصوصا دولت استراتژی سوم را مبنای عمل قرار خواهند داد و محور تصمیم‌گیری‌ها، اقدامات و برنامه‌های آتی با تجربه طولانی دیپلماسی و مدیریت بحران، تعیین استراتژی کل‌نگر، همه‌جانبه نگر و جامع‌نگر خواهد بود.
اما خارج از این ابعاد چهارگانه نقطه ثقل و اساسی مدیریت بحران در مفهومی به نام انسجام و وحدت ملی نهفته است. عکس‌العمل ملت مقابل این پدیده ، تقویت انسجام ملی زیر چتر مقام معظم رهبری و مراجع اصلی تصمیم‌گیری خواهد بود. آنچه دغدغه مشترک است، تاثیر‌پذیری از عملیات روانی دشمن جاهل در فضای رسانه‌ای است. باید باور داشت که بخش زیادی از موفقیت دشمن در این پروژه از طریق عملیات روانی گسترده برای ناامید کردن ملت بوده است. نقطه مقابل این پدیده ایجاد فضای ثبات ، آرامش ، امنیت ذهنی و روانی با درک واقعیت‌ها است. ملتی که انقلاب اسلامی ، جنگ ، کودتا و تحریم‌های گسترده را تحمل کرده است ، به آسانی می‌تواند از این پدیده غیرانسانی هم عبور کند. آخرین مخاطب اصحاب رسانه و شبکه‌های مجازی است. رسانه اعم از صداوسیما ، مطبوعات ، روزنامه‌ها و شبکه‌های مجازی در مدیریت افکار عمومی و ایجاد آرامش اجتماعی نقش بی‌بدیلی دارند. می‌توانند با درک حساسیت شرایط خاص امروز به جای طرح مسائل حاشیه‌ای به وحدت و انسجام ملی بپردازند. رهبری هوشمند و رییس‌جمهور با تجریه ، آشنا به فنون دیپلماتیک و مدیریت بحران ، ملت وفادار ، توسعه و تعالی انقلاب اسلامی را با سرعت بیشتر طی خواهند کرد.
