محمدحسین جعفری سمیع/دبیرسرویس سیاسی اشاره : هفته گذشته مجلس شورا روزهای پرتنشی را تجربه کرد. طرح ۲ سوال از وزرای دادگستری و اقتصاد و همچنین جلسه استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی ، هر سه با تنش هایی همراه بود که مورد سوم یعنی استیضاح علی ربیعی ، این تنش ها و بگومگوها به اوج […]
محمدحسین جعفری سمیع/دبیرسرویس سیاسی
اشاره : هفته گذشته مجلس شورا روزهای پرتنشی را تجربه کرد. طرح ۲ سوال از وزرای دادگستری و اقتصاد و همچنین جلسه استیضاح وزیر کار و رفاه اجتماعی ، هر سه با تنش هایی همراه بود که مورد سوم یعنی استیضاح علی ربیعی ، این تنش ها و بگومگوها به اوج خود رسیدند. اما اینکه چه عواملی موجب می شود درچنین روزهایی که کشور و جامعه با بحران ها و ابرچالش های متعددی مواجه است ، از درون خانه ملت ، اخبار مایوس کننده ای بیرون بیاید ، موضوعی است که «جمله» در گفت و گو با نعمت احمدی ، حقوقدان و وکیل دادگستری به آن پرداخته که در ادامه می خوانید.
*به نظر شما علل و عوامل رویدادهایی همچون ماجرای چهارشنبه مجلس شورا در استیضاح علی ربیعی چیست؟
اگر بخواهیم پیرامون اتفاقات روز استیضاح آقای ربیعی و حواشی روی داده در مجلس سخن بگوئیم باید ابتدا نگاهی داشته باشیم به نوع چینش نمایندگان درمجلس . در کشور ما یک نظارت استصوابی وجود دارد که بر اساس آن شورای نگهبان بر اساس معیارهای مد نظر خود ، گزینش هایی انجام می دهد که بر اساس آن گزینش ها عده ای به عنوان کاندیدای نمایندگی مجلس از آن خارج می شوند. بر همین اساس ملت هم با گزینه های محدودی برای انتخاب مواجه می شوند و باید به افرادی رای دهند که مورد تائید شورای نگهبان هستند. پس اول باید این شجاعت را داشته باشیم که بگوئیم این نمایندگان محصول گزینش شورای نگهبان هستند و مردم نقش چندانی در انتخاب آنان نداشته اند. دومین موضوع این است که از ابتدای انقلاب ما شاهد یک ضدیّت با مساله تحزب در کشور بودیم و هستیم. در حالی که دنیای امروز ، دنیای خواسته های متکثر است و نمی توانیم بدون تحزّب کشور را اداره کنیم. اگر تحزّب در کشور وجود داشت ، وقتی مردم یک شهرستان و یا استان مطالباتی داشتند ، ابتدا نگاه می کردند به برنامه احزاب و بین برنامه های ارائه شده توسط احزاب ، نماینده حزبی را برمی گزیدند که برنامه های حزب او ، مطالبات مردم را در نظر دارد. یعنی مردم این حق را داشتند که میان برنامه های حزب «الف» با حزب «ب» کدام را انتخاب کنند. وقتی در کشور ساختار حزبی وجود ندارد ، نماینده ای که وارد مجلس می شود ، باید جور همه چیز را بر دوش بکشد و تاوان خلع حزب را هم بپردازد. مردم هم فقط نماینده را می شناسند و از او توقع دارند که مشکلات شخصی و یا شهرشان را برطرف سازد. اعضای دولت نیز دارای محدودیت هایی هستند. وقتی نماینده مردم مجبور است مطالبات حوزه انتخابی خود را پیگیری کند و از طرف دیگر وزیر با محدودیت مواجه است ، روابط بین وزیر و نماینده مجلس به تقابل کشیده می شود. در واقع بین آقای پور ابراهیمی نماینده کرمان و آقای ربیعی هیچ اختلاف شخصی وجود ندارد. مردم شهر آقای پور ابراهیمی از او به عنوان نماینده خود انتظاراتی دارند و او به وزیر مراجعه می کند و وزیر هم به دلیل محدودیت هایش نمی تواند پاسخگوی مطالبات نماینده باشد و کار به این تقابل می کشد. این موضوعی است که در حال حاضر سیستم قانون گذاری و اجرایی کشور با آن درگیر هستند. در واقع در موضوع مورد بحث نه آقای ربیعی تقصیری به گردن دارد و نه آقای پورابراهیمی و نه دیگران. به بیان ساده ، ماشین اداره ممکلت به این روش در حال حرکت است. یعنی هرکسی جایگزین این افراد در مجلس یا دولت شوند با همین خروجی را ما شاهد خواهیم بود.اگر نگاهی داشته باشیم به کشورهای همسایه که از توسعه یافتگی کمتر در ظاهر برخوردار هستند می بینیم که کشورهایی همچون افغانستان یا عراق نیز دارای احزاب تاثیرگذار هستند و کشورشان را بر اساس ساختار حزبی اداره می کنند.
*به واقع مشکل تحزّب در ایران چیست و چرا ما در کشور با چنین موضوعی دچار چالش هستیم؟
احزاب را نمی شود از بالا تشکیل داد. یعنی اینکه حاکمیت تشکیل حزب دهد و برای آن خط مشی تعین کند. از طرف دیگر بخشی از احزابی که در کشور فعال هستند ، در واقع کلوپ های خانوادگی هستند. تعدادی از شخصیت های سیاسی دور هم جمع می شوند و همراه دوستان و اقوام خود تشکیل حزب می دهند. در دوره ای به خاطر دارم یکی از دوستان همزمان که در شورای مرکزی حزب مشارکت بود ، در شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی هم حضور داشت. این برخلاف کار تشکیلاتی و حزبی است. بنابراین گرفتاری ما این است که اگر حزبی را هم تشکیل می دهیم ، نمی توانیم بر اساس اصول تحزّب و کار تشکیلاتی رفتار کنیم. به طور مثال حزب کارگزاران را در نظر بگیرید. این حزب توسط مرحوم هاشمی رفسنجانی تشکیل شد و ساختاری فامیلی و خانوادگی دارد. این حزب فاقد کانون های حزبی است که بتواند از میان اقشار مختلف عضوگیری کند. آقای حجاریان یک تعبیر جالبی از حزب مشارکت داشتند. ایشان حزب مشارکت را بین العباسین می نامیدند. یعنی حزبی میان مرحوم عباس دوزدوزانی که اخیراً درگذشت و عباس عبدی . یعنی حزبی از منتها علیه راست تا منتها علیه چپ . در ایران ما از داشتن یک حزبی که تمام افراد او دارای یک فکر و عقیده مشترک باشند محروم هستیم.
*آیا در تاریخ معاصر ، نمونه ای موفق از کار تشکیلاتی و حزبی به عنوان یک شاخص وجود دارد؟
در تاریخ معاصر کشور تنها حزبی که از ساختار حزبی استانداردی برخوردار بود حزب توده بود. البته این حزب افکار باطلی را دنبال می کرد اما از لحاظ ساختار تشکیلاتی دارای یک ساختار دقیق حزبی بود. این حزب در بخش های مختلف فعالیت داشت و عضو گیری می کرد. در بخش کارگران ، دهقانان ، معلمان و حتی نظامیان ، این حزب دارای شاخه بود. به عمین دلیل دارای قدرت بسیج توده ای بالایی بود. هرچند که این حزب در افکار و عقاید از شوروی پیروی می کرد اما دارای یک انسجام قوی حزبی در ایران بود.
* با نگاهی به تاریخ معاصر مشاهده می کنیم که در یک دوره تاریخی از شهریور ۲۰ تا مرداد ۳۲ احزاب از تاثیرگذاری خوبی در کشور برخوردار هستند. چرا چنین تکثر حزبی پس از مدت زمانی رو به افول رفت؟
موضوع این است که سال هاست احزاب در ایران به فرموده شده اند. بعد از شهریور ۲۰ ایران توسط متفقین اشغال شد ، شوروی چشم طمع به آذربایجان داشت و قصد داشت همچون انگلیسی که نفت جنوب را تصاحب کرده ، او نیز نفت شمال ایران را تصاحب کند. پس از خروج نیروهای انگلیسی و آمریکایی از ایران ، روسیه حاضر به خروج از ایران نشد. قوام السلطنه با استالین مذاکره کرد و از او خواست نیروهای خود را از ایران خارج کند. استالین گفت همانطور که شما قرارداد نفت جنوب را با انگلستان منعقد کرده اید باید قرارداد نفت شمال را با ما ببندید. قوام السلطنه در ظاهر قبول کرد و آنرا مشروط بر خروج نیروهای شوروی از خاک ایران و وتصویب این موضوع در مجلس شورای ملی کرد. پس از خروج نیروهای شوروی از خاک ایران لایحه انعقاد قرارداد نفت با شوروی در مجلس مطرح شد و نمایندگان به آن رای ندادند. علت رای نیاوردن این لایحه در مجلس آن بود که نمایندگان مجلس همگی از اعضای حزب دموکرات ایران بودند که موسس آن شخص قوام السلطنه بود و با هماهنگی هم ضمن بیرون کردن نیروهای شوروی ، به انعقاد قرارداد نفتی با شوروی نیز رای منفی دادند. این عملکرد یک عملکرد حزبی است. این استفاده از ظرفیت های یک حزب است. چندی پیش نگاهی داشتم به کتاب خاطرات اسدا… اعلم . او در روزنگار خود در تاریخ ۱۷ تیرماه ۵۲ می نویسد که شاه حزب را بازیچه دست خود قرار داده بود. و پس از مدتی همه احزاب را تعطیل و حزب رستاخیز را تاسیس کرد. همانطور که قبلاً اشاره کردم حزب نباید از طرف حاکمیت و از بالا تشکیل شود. شاه توقع داشت همه مردم عضو این حزب باشند و عدم تمایل به عضویت دراین حزب یعنی مخالفت با شاه . بعد از انقلاب حزب جمهوری اسلامی تشکیل شد و برایب عضو گیری در خیابان و دکه های روزنامه فروشی فرم عضویت به مردم می دادند. و به همین دلیل امام با خمینی (ره) با این شیوه عضوگیری مخالفت کرد. البته عده ای مبنا را بر این قرار دادند که امام خمینی (ره) با اصل تحزّب مخالف است در صورتی که امام با آن شیوه غلط که در گذشته هم اجرا شده بود مخالف بودند. بی توجهی به موضوع تحزّب آثار خود را امروز در کشور نشان داده است و ما امروز به این موضوع رسیده ایم که چقدر موضوع تحزّب موضوع مهمی برای کشور است.