مسعود اکبری خيابان ناصر خسرو پايين تر از ميدان امام خميني درمحله عودلاجان و درکوچه ای به نام امام جمعه، خانه اي به همين نام وبه شماره پلاک ۳ قراردارد كه اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه، پا به تهران باز كرده است. كلون هاي مردانه و زنانه دیگر روي در نیستند و با قدري […]
مسعود اکبری
خيابان ناصر خسرو پايين تر از ميدان امام خميني درمحله عودلاجان و درکوچه ای به نام امام جمعه، خانه اي به همين نام وبه شماره پلاک ۳ قراردارد كه اواسط دوران سلطنت ناصرالدین شاه، پا به تهران باز كرده است. كلون هاي مردانه و زنانه دیگر روي در نیستند و با قدري خاطره بازی با گذشته پدربزرگ ها می توان فهمید که امروز از چيز هاي ساده اما اصيل، چیزی جز رنگی در عكس هاي باكيفيت به جا نمانده است. درب ورودی به صورت تلفیقی از مدرنیته و سنت شمایلی نیمه چوبی نیمه آهنی دارد. داخل که شوید نزدیک ۴۰ پا دالان روبرویتان است که در نهایت منتهی می شود به حیاط و یا بیرونی فعلی خانه. حوضی بزرگ وسط حیاط فرش شده وباغچه ای که متعلق به همین دوران است. چشمتان روی پنج دري ها و سه دري ها می افتد که معلومتان می کند نور خوبی در تالار زمستان نشين خانه فرش شده است و احتمالا اگر وارد تالار شوید ذرات غبار را مي توانید در هوا معلق ببینید. تالاری که اکنون به کتابخانه ای برای ایجاد فرصت مطالعاتی دانشجویان تبدیل شده است.
«خانه امام جمعه» با عقبه اي مربوط به قاجار سال هاست كه نه چندان خوش ، در جايش نشسته و هنوز دارد نفس مي كشد و چندین سال است به زور مرمت هوایی تازه به درون سينه خاك گرفته اش مي فرستند .اين خانه متعلق به امام جمعه اي در زمان قاجار بوده و نقشه هاي زيادي برايش كشيدند اما هنوز سر و ساماني کافی و وافی به خود نديده است و از سال ۸۸ تا کنون اقدامی برای نمایی بهتر و زیباتر برای آن صورت نگرفته است. اکنون فقط یک تابلوی بزرگ بر سر درش وصل کردند و رویش نوشتند« دفتر مرمت و احیا » و طرح هايي كه از سال ۸۹ قرار بود در جهت مرمت و بازسازي اين خانه قاجاري انجام شود انگار ناتمام مانده است.
اين پيرخانه متعلق به صدر اعظم ناصرالدين شاه ، ميرزا آقاخان نوري بود كه امام جمعه وقت آن زمان حاج سیدابولقاسم پسرارشدسید زین الدین اين خانه را از وي خريداري كرده و در آن منزل کرد. به سبب سبك و سياق دوره قاجار وي به صورت موروثي نصب امامت جمعه را از پدر گرفت و چند وقت بعدش با شکوه الدوله دخترمظفرالدین شاه پيمان همسري بست . حاج ابوالقاسم كه در اواخر حکومت محمدشاه قاجار تا چندی بعد از مشروطه عهده دار منصب امامت جماعت تهران بود در جريان مشروطه سر به مخالفت گذاشت و وقتي تبعيت روسي وي مضاف بر اين احوال شد ، هیئت مدیره متشکله مشروطه وي را عزل وبرادرش که ازمشروطه خواهان بود را به جای او بر منبر جماعت تهران نشاند . امامت جمعه برادر نيز همزمان با به دار آويخته شدن شيخ فضل ا… نوري در سال ۱۲۲۷ و پناهنده شدن امام جمعه در سفارت روسيه به اتمام رسيد . اين امام جمعه در آخر، راهي اروپا شد و پس از چند سال ، موافقت نامه اي از سوي دولت دريافت كرد و به ايرن بازگشت و در تهران دار فاني را وداع گفت.
به محض وارد شدن به حياط با دو ستون بلند مواجه می شوید كه سبك و شمايل معماري اين ستون ها و گچ بري هاي روي آن نشان از اعياني بودن اين مسكن مي دهد و احتمالا تصور كردن روزهاي شلوغي كه امامان جمعه در دوره قاجار ، با مهمانان در بيروني اين خانه درندشت سپري كردند نباید برایتان سخت باشد . حدود ۹۰۰ متر مربع مساحت خانه امام جمعه است كه به صورت دو طبقه ساخته شده . يك طبقه حوضخانه و ديگري تالار تابستاني و زمستاني را شامل مي شود در اندروني اين خانه مانند بسياري از خانه هاي سنتي گچبري هاي ظريف و تزئينات جامع و شلوغي انجام شده كه با اينكه رنگ فرسودگي و خوردگي از ديوار هاي قسمت جنوبي اين خانه مي بارد اما همچنان مورد توجه بسياري از دانشجویان و علاقمندان به میراث فرهنگی و تاریخی قرار مي گيرد.
جنگ بزرگترین بازی دست بشر است که شرش بر این خانه نیز هوار شده و بسیاری از دوره های مرمتی فقط صرف پاکسازی اثرات دو دوره بمباران از این خانه بود.این دوره های مرمت از سال ۱۳۵۵ شروع شده است و تا سال ۱۳۸۸ ادامه پیدا کرده اما از ۸۸ به این سمت انگار مسئولین این خانه را سر و سامان گرفته دانسته اند که دست حمایت های خود را از دامان این خانه کوتاه کرده اند.