خوراک در مراسم عزاداری شرق گیلان نقش پررنگی دارد و مردم این منطقه سفره‌های رنگینی برای نذری پهن می‌کنند. نذری‌های برخی از مناطق گیلان تنها به غذای اصلی ختم نمی‌شود، بلکه انواع و اقسام چاشنی‌ها از جمله اَشبل(خاویار)، انواع ترشی‌ها و باقالی نیز روی سفره چیده می‌شود. مردم در بسیاری از روستاهای گیلان نذر می‌کنند […]

خوراک در مراسم عزاداری شرق گیلان نقش پررنگی دارد و مردم این منطقه سفره‌های رنگینی برای نذری پهن می‌کنند. نذری‌های برخی از مناطق گیلان تنها به غذای اصلی ختم نمی‌شود، بلکه انواع و اقسام چاشنی‌ها از جمله اَشبل(خاویار)، انواع ترشی‌ها و باقالی نیز روی سفره چیده می‌شود. مردم در بسیاری از روستاهای گیلان نذر می‌کنند تا خورش فسنجان بپزند، در برخی از موارد این خورش همراه کوکو سیب‌زمینی توزیع می‌شود. همچنین در روزهای تاسوعا و عاشورا در منطقه‌ای به نام ضیابر درِ بیشتر خانه‌ها برای نذری باز است تا از عزاداران پذیرایی کنند.
مردم در این ایام می‌توانند برای ناهار و شام وارد خانه اهالی شوند و بعد از صرف غذا، آنجا را ترک کنند. این رسم موجب شده گردشگران بسیاری در این ایام به آن منطقه سفر کنند و بعد از تماشای مراسم آئینی تعزیه‌ی خاص آنجا از خوراک‌های معروف گیلانی نیز لذت ببرند.
در پیربازار رشت در گذشته مساجد و بقاع را آذین می‌بستند و هر شب از تمام خانه‌ها مجمعه‌های غذا برای مردم و شرکت‌کنندگان در مراسم می‌آورند. اوج این مراسم اطعام در بقعه آقا سید صالح معروف به بادبوقا در شب‌های تاسوعا و عاشورا بود.

 

چند متر مکعب عشق به نام «سقاخانه»

کاسه‌ نقره‌ای زنجیر شده به میله‌ی فلزی را پرآب می‌کند، چند جرعه می‌نوشد و «یاحسین» می‌گوید، به لبه‌ی سقاخانه تکیه می‌دهد و زیر لب خدا بیامرزی برای بانی این مکعب سبز می‌فرستد و قدم‌زنان دور می‌شود. این داستانِ هر روز و هر شب محله‌های قدیمی و مردم آن‌هاست؛ طلب مغفرت برای بانی‌های پرعیارترین نقاط شهر، یعنی سقاخانه‌هایی که بی‌هیچ چشمداشتی لب‌های تشنه را سیرآب می‌کنند. شاید به همین منظور بوده که دست‌کم از دوره‌ی آل‌بویه، با پا گرفتن مراسم‌های عزدارای حسینی، سقاخانه‌ها هم در کوی و برزن‌ها و بعضا در کنار مساجد پا گرفتند تا این چند متر مکعب عشق گوش شنوای حاجات و نذر همان مردم باشد.
و حالا بعد از گذشت بیش از هزار سال، امروز عملکرد این مکان‌ها یعنی روش سیراب کردن مردم تغییر کرده. به جز آن‌هایی که امروز یا کاملا از بین رفته‌اند یا فقط یک کتیبه و پنجره‌ی فولادی بر پیکرشان جا خوش کرده است، هنوز هستند سقاخانه‌هایی که با وجود قدمت زیادشان وظیفه‌ی اصلی خود را فراموش نکرده‌اند، آن‌هایی که مأمن شمع و اشکِ عزاداران حسین (ع) در شام غریبانند.
جنبه‌ مذهبی سقاخانه‌ها در شمایل و نوع معماری سنتی این مکعب سبز به وضوح دیدنی است. سقف محراب گونه، کاشی‌های فیروزه‌ای و شمایل‌هایی که معمولا با نام «عباس (ع)» روی دیواره‌ی داخلی بنا نصب شده‌اند، مأمن رازِ نیازمندانی هستند که حتی هر شب جمعه در درگاهِ سقاخانه شمع روشن می‌کنند.