نیلوفر منصوری دبیر گروه اجتماعی سال هاست می گویند؛ دریاچه نفس های آخر را می کشد؛ دیگر چیزی از پایان عمر آن باقی نمانده است. اما دریغ از اینکه این نفس ها نفس های آخر بومیان و ساکنین حاشیه دریاچه ارومیه باشد. چند سالی می شود که نمایندگان آذربایجان شرقی و غربی و ستاد احیای […]

نیلوفر منصوری
دبیر گروه اجتماعی

سال هاست می گویند؛ دریاچه نفس های آخر را می کشد؛ دیگر چیزی از پایان عمر آن باقی نمانده است. اما دریغ از اینکه این نفس ها نفس های آخر بومیان و ساکنین حاشیه دریاچه ارومیه باشد. چند سالی می شود که نمایندگان آذربایجان شرقی و غربی و ستاد احیای دریاچه ارومیه از روند و تبعات منفی خشکی این دریاچه هشدار داده اند. هشدارهایی که ساکنان این مناطق و مناطق اطراف درگیر سونامی نمک و طوفان نمک خواهند شد و سلامت جان این مناطق را تهدید می کند. وزش طوفان نمک آسیب های جبران ناپذیری را علاوه بر سلامت مردم، بر زمین های کشاورزی و محیط زیست به همراه دارد.

هشدارها در زمینه مشکلات زیست محیطی دریاچه ارومیه کم نبود، حتی در شهریور ماه ۱۳۹۰ بود که حسن عباس‌نژاد مدیرکل محیط‌زیست وقت استان آذربایجان‌غربی درخصوص مشکلات زیست‌ محیطی دریاچه ارومیه و بحران آن گفته بود: «نگرانی ما از خشک شدن دریاچه ارومیه این است که ریزگردهای نمکی به وجود می‌آیند. بر اثر آن دشت‌های حاصلخیز منطقه آسیب می‌بیند و درواقع وجود این ریزگردها برای مردم این منطقه مشکلات زیانباری به دنبال دارد.  این در حالی است که درحال حاضر هم برخی از روستاهای شرقی دریاچه ارومیه به دلیل مشکلاتی که وجود داشت به شهرهای اطراف این دریاچه مهاجرت کردند.» چند سالی از این نگرانی‌ها می‌گذرد و کم کم این نگرانی به تهدیدی جدی در این منطقه تبدیل شد. دریاچه هنوز به‌طور کامل خشک نشده و کمتر از ١٠‌درصد آب دارد، اما پیامدهای خشکی ٩٠‌درصدی آن پایانی ندارد. همکاری مردم و مسئولان
با وجود اینکه ستاد ملی احیای دریاچه ارومیه تشکیل شد و کارهای مثبتی هم برای احیای این دریاچه صورت گرفت؛ اما وضعیت دریاچه همچنان بحرانی است و در مرز هشدار قرار دارد. رسانه ها نیز به زعم خود در این خصوص به اشکال مختلف اطلاع رسانی کرده اند. در این میان کارشناسان و فعالان محیط زیست، دلایل مختلفی را مطرح کرده‌اند.
یکی از مهمترین موضوعاتی که بیشتر مورد تاکید قرار گرفت تغییر اقلیم آب و هوایی ایران و کاهش بارندگی بوده است. موضوعی که به عنوان یکی از بزرگترین و اصلی ترین دلایل خشک شدن دریاچه ارومیه ذکر شده است. در کنار این دلیل، سدهای زیاد و بیش از حد استاندارد در بستر رودخانه‌های حوضه آب‌ریز دریاچه ارومیه احداث شده که این سدها در واقع مانع از رسیدن آب رودخانه‌ها به دریاچه و در نتیجه منجر به خشک شدن دریاچه ارومیه شده است.
گروهی نیز به برداشت بی‌رویه آب‌ اشاره کرده اند که این عامل نیز علاوه بر خشکی، خطر فرونشست زمین را در پی دارد.

راهکارهای مختلف برای جان بخشیدن به دریاچه
دریاچه ارومیه برای رهایی از مرگ به افزایش آب های ورودی چشم دوخته است و براساس اعلام ستاد احیای دریاچه ارومیه، رسیدن به تراز اکولوژیک و حیات دوباره آن طی ۱۰ سال نیازمند رسیدن ۱۴ میلیارد متر مکعب آب به بستر دریاچه است که برای این منظور بر حسب نقشه راه ستاد، باید سالانه سه میلیارد و ۳۰۰ میلیون متر مکعب آب وارد دریاچه شود؛ امسال کل آبی که وارد دریاچه شد یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون متر مکعب بود یعنی دو میلیارد متر مکعب کمبود.
کارشناسان، راه های مختلفی را برای جایگزینی برای جان بخشیدن دوباره به دریاچه ارائه کرده اند؛ انتقال آب، رهاسازی آب از سدها، جاری کردن پساب از تصفیه خانه های تبریز و ارومیه و همچنین صرفه جویی در بخش کشاورزی و معیشتی راهکارهای پیشنهادی است، راه هایی که تمام نهادهای مرتبط با نظارت ستاد احیای دریاچه ارومیه با تلاش بسیار در حال اجرای آن هستند اما به گفته مسوولان اجرایی، کمبود اعتبارات موجب کندی پیشرفت کار شده است.
برداشت نمک از بستر دریاچه
مدیر دفتر استانی ستاد احیای دریاچه ارومیه در آذربایجان غربی از جمله کارشناسانی است که مرگ دریاچه را موجب بحرانی به مراتب بزرگتر دانست و گفت: اگر دریاچه را رها کنیم، انتشار ریزگردهای نمکی امکان زندگی را می گیرد، به طوری که ساکنان دو استان آذربایجان غربی و شرقی باید در مدت دو تا سه روز منطقه را تخلیه کنند چون در آن وضعیت هیچ موجود زنده ای توان تنفس و زندگی نخواهد داشت.
به گفته فرهاد سرخوش کارگروهی با نظارت سازمان حفاظت محیط زیست و همکاری سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور در دانشگاه صنعتی شریف تشکیل شده است تا نقاطی در دریاچه که امکان برداشت نمک از آن وجود دارد و آسیبی به دریاچه وارد نمی کند، مشخص شود و متقاضیان در آن نقاط نسبت به برداشت نمک اقدام کنند.
وی تاکید کرد: استحصال نمک از بستر دریاچه ارومیه تا پارسال ممنوع بود اما امسال با نظر سازمان محیط زیست و همان کارگروه مجوز برداشت داده می شود. مخالفت قبلی با برداشت از این جهت بود که شناسایی مناطق قابل برداشت مستلزم مطالعه بود، زیرا همین برداشت هم موجب ریزگرد نمکی می شود.
سرخوش اظهار داشت: رسوب گذاری نمک در قسمت های مختلف متفاوت است؛ برخی قسمت ها ۴۰ سانت و در برخی دیگر به ۸۰ تا یک متر هم می رسد، وسط دریاچه رسوب گذاری زیاد و بالغ بر یک متر است.
سرخوش گفت: طبق تصمیم گیری همان کارگروه، قرار است منطقه به بخش هایی تقریبا به وسعت ۲۰ هکتار تقسیم شود و سرمایه گذاران با نظارت محیط زیست و وزارت صنعت، معدن و تجارت، برداشت را انجام دهند.