مائده مطهری‌زاده چند روز گذشته، در یکی از رسانه‌ها در خصوص اهمیت جدی گرفتن مباحث زیست‌محیطی در مدارس، مطلب خوبی درج شده بود. این خبر در حالی در روزهای اخیر و همزمان با آغاز بازگشایی مدارس، ذهن مرا به خود مشغول داشت، که معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش در ۲ سال گذشته و در […]

مائده مطهری‌زاده

چند روز گذشته، در یکی از رسانه‌ها در خصوص اهمیت جدی گرفتن مباحث زیست‌محیطی در مدارس، مطلب خوبی درج شده بود. این خبر در حالی در روزهای اخیر و همزمان با آغاز بازگشایی مدارس، ذهن مرا به خود مشغول داشت، که معاون پژوهشی وزیر آموزش و پرورش در ۲ سال گذشته و در چنین روزهایی خبر از انتشار و گنجاندن ۳ کتاب آموزشی به پایه یازدهم خبر داد که یکی از آن کتاب‌ها، با عنوان «انسان و محیط‌زیست» با هدف شناخت بیشتر و بهتر محیط‌زیست و چگونگی صیانت و حراست از آن نگاشته شده بود. این در حالی‌ست که همه ما می‌دانیم که پیشگیری از تخریب محیط‌زیست و ارائه الگوی صحیح مصرف، وظیفه سازمان‌های محیط‌زیست، به تنهایی نیست، زیرا منابع طبیعی، سرمایه‌ای‌ست که تمامی اقشار جامعه از آن بهره می‌گیرند و از این رو حفاظت از آن هم مسئولیتی‌ست که بر دوش همه افراد جامعه، از جمله آموزش و پرورش به عنوان اصلی‌ترین نهاد در راستای تربیت نسل‌های آینده است.

 

دانش‌افزایی، ایجاد تفکر خلاق، آگاهی نسبت به محیط‌زیست و اجتماع و ترغیب نوجوانان به فعالیت‌های گروهی، از مهم‌ترین اهداف آموزش و پرورش است.
شکل‌گیری رفتارهای اجتماعی و ایجاد یک نگرش متناسب با هنجارها و ارزش‌های جامعه، از دبستان و چه بسا زودتر از آن آغاز می‌شود و بی‌شک، بسیاری از آموزه‌های اخلاقی و اجتماعی نیز در آموزش‌های مدرسه‌ای شکل می‌گیرد.
از همین روست که کودکان و نوجوانان این مرز و بوم باید تا قبل از آنکه شالوده نظام فکری و رفتاری‌شان چیده شود، چگونگی تعامل دوستانه با محیط‌زیست را یاد بگیرند تا در دوران بزرگسالی به آسانی، در پی تخریب محیط‌زیست برنیایند.
چنانچه، نظر حمایتی معاون آموزش و پژوهش سازمان حفاظت محیط‌زیست در ۲ سال گذشته مبنی بر انتشار کتاب درسی «انسان و محیط‌زیست» ناظر بر اهمیت این موضوع بوده است. طراحی و تألیف کتاب درسی «انسان و محیط‌زیست» تا به آنجا مورد اقبال مقامات محیط‌زیستی کشور قرار گرفته بود که اکثر قریب به اتفاق مدیران کل محیط‌زیستی در آن زمان، از این طرح جدید و خلاقانه آموزشی در مدارس استقبال کرده و در مزایا و محاسن تدریس چنین درسی، سخن‌ها گفتند. اما مهم‌ترین نکته‍‌ای که نباید در این باره از نظر دور داشت، این نکته مهم و اساسی است که باید کار را به کاردان واگذار کرد، زیرا وقتی کاری را به غیرمتخصص آن وامی‌گذاریم، احتمال اینکه یک اقدام مثبت و مطلوب، به نتیجه‌ای منفی و نامطلوب بینجامد بسیار زیاد است. متاسفانه در این باره نیز به رغم وجود ظرفیت‌های فراوان این حوزه، به‌ویژه خیل عظیم فارغ‌التحصیلان رشته‌های محیط‌زیست از دانشگاه‌ها و دانشکده‌ها، همچنان مدارس، از داشتن مربیان و مدرسان تحصیلکرده این رشته در رنج‌اند! مربیان و معلمان متخصصی که بی‌شک، علاوه بر ایجاد شناخت و معرفت‌افزایی بهتر محیط پیرامونی به دانش‌آموزان، مهر و عشق به طبیعت و محیط‌زیست را نیز به آنان خواهند آموخت.
همه اینها در حالی‌ست که فارغ‌التحصیلان رشته‌های فوق، طی دو سال گذشته و با هدف هوشیارسازی مسئولان ذیربط، ضمن ایجاد کمپین حمایت از اشتغال فارغ‌التحصیلان محیط‌زیست، خواستار تغییر تصمیم وزارت آموزش و پرورش در مورد بکارگیری تحصیلکردگان رشته جغرافیا برای تدریس کتاب «انسان و محیط‌زیست» شدند. فارغ‌التحصیلان رشته‌های محیط‌زیست همچنان معتقدند که: آموزش و پرورش بهتر است برای تدریس واحد درسی «انسان و محیط‌زیست» از تحصیلکرده‌های بیکار این رشته دانشگاهی استفاده کرده و اساسا معلمی این واحد را حق مسلم خود می‌دانند.
قادر رحمان‌زاده، ایده‌پرداز کمپین حمایت از اشتغال فارغ‌التحصیلان محیط‌زیست، در همان هنگام و در توضیح این اقدام فرهنگی و جنبش مدنی گفت:«وقتی متوجه شدم سازمان محیط‌زیست قصد دارد به آموزش ۵۶ هزار معلم و بکارگیری آنها برای تدریس کتاب «انسان و محیط‌زیست» اقدام کند، این جرقه در ذهنم روشن شد که چرا در شرایطی که ۵۶ هزار فارغ‌التحصیل محیط‌زیست در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتر از بیکاری رنج می‌برند نباید برای تدریس این کتاب به کار گرفته شوند؟!
این دانشجوی رشته محیط‌زیست در ادامه اظهار داشت:«در شرایطی که سازمان حفاظت محیط‌زیست تنها ارگان حامی فارغ‌التحصیلان رشته محیط‌زیست است چرا نباید معلمان این درس از بین تحصیلکردگان همین رشته باشد؟»
در پایان یادمان باشد که بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، حفاظت از محیط زیست، یک وظیفه عمومی تلقی شده و بنابراین همه افراد جامعه در قبال حفظ محیط‌زیست مسئول هستند و هر کس به هر نحوی باید در این جهت گام بردارد و در این راستا جامعه دانش‌آموزی و فرهنگیان، همواره به عنوان یکی از مهم‌ترین مخاطبین اثرگذار جامعه مطرح بوده و نقش حساس و مهمی را در این خصوص بر عهده دارند.