رضا یزدانی خواننده‌ای است که طرفداران خاص خودش را دارد. چه شد که وارد دنیای موسیقی شدی؟! همه چیز از یک گیتار شروع شد. من از کودکی به موسیقی علاقه داشتم اما شرایط کشور و جنگ اجازه نمی‌داد به سمتش بروم. البته موانع دیگری هم بود. موضوع تحصیل در خانواده‌مان به خاطر دندان پزشک بودن […]

رضا یزدانی خواننده‌ای است که طرفداران خاص خودش را دارد. چه شد که وارد دنیای موسیقی شدی؟!
همه چیز از یک گیتار شروع شد. من از کودکی به موسیقی علاقه داشتم اما شرایط کشور و جنگ اجازه نمی‌داد به سمتش بروم. البته موانع دیگری هم بود. موضوع تحصیل در خانواده‌مان به خاطر دندان پزشک بودن پدرم حائز اهمیت بود. اما من زندگیم موسیقی، خوانندگی و فوتبال بود.
علاقه خاصی به دروازه بانی داشتم و سالها  در این پست ماندم. وارد دانشگاه که شدم یکی از دوستانم که از علاقه‌ام به موسیقی آگاه بود برایم گیتار برقی از آلمان آورد. من چون گیتار قیمت بالایی داشت نتوانسته بودم با پول تو جیبیم آن را بخرم. اگر آن گیتار نبود شاید رضا یزدانی هم خواننده نمی‌شد. اما به طور کلی من از سال ۷۸ به واسطه آلبوم «شهر دل» وارد عرصه موسیقی شدم.
آیا آلبوم شهر دل در آن زمان توانست مورد اقبال واقع شود؟!
فضای موسیقی آن زمان با امروز کاملا متفاوت بود و اینطور نبود که با چند کلیک موسیقی شنیده شود اما با این وجود آلبوم که با اشعار مولانا بود مورد استقبال افراد فرهنگ دوست و دانشجویان واقع شد به طوریکه  در رده دوم و سوم فروش از فروشگاه‌های مجاز آن زمان بود.
چرا مولانا اولین انتخابتان بود؟!
من اراده خاصی به شاعران کهن دارم که در صدر آنان حضرت مولاناست که کشش خاص خودش را دارد. البته از آلبوم دوم، پرنده بی پرنده به دنبال سبک، مهر و امضای خودم در لحن و اجرای کار رفتم تا شناسنامه‌ام باشد. در واقع این آلبوم آغاز موج جدیدی در موسیقی راک ایرانی بود که به مرور لفظ «پاپ- راک» به عنوان لفظ غالب درباره این سبک استفاده شد و خیلی زود پرطرفدار شد.
چرا سبک پاپ راک را انتخاب کردید؟!
این چیزی بود که من انتخاب کرده بودم و تصمیم داشتم که کار متفاوتی از نظر تنظیم و ملودی و وکال خواننده داشته باشم.
ریشه علاقه‌مندی از دید خودم به دوران نوجوانی من بازمی‌گردد. من کنسرت‌های خوانندگان این ژانر را از نوجوانی دنبال می‌کردم. از سوی دیگر فعالیت من در زمینه سینما و بازیگری کمک کرد تا بتوانم در این زمینه قوی ظاهر شوم.
علاقه‌ای به اجرای موسیقی در سبک دیگر مثلا سنتی داری؟!
نه، این نوع موسیقی را کم گوش می‌دهم و سبک من چیز دیگریست. این موارد محدود هم که گوش می‌دهم به افرادی مثل همایون شجریان بر می‌گردد.
چه شد که وارد عرصه بازیگری شدید؟!
اگر بگویم مسعود کیمیایی من را بازیگر کرد دروغ نگفتم. بازیگری برای من کمتر از خوانندگی حائز اهمیت نیست و من این موضوع را مدیون مسعود کیمیایی هستم. چرا که همکاری با او و بازی در فیلم حکم باعث شد من مسیر متفاوتی را در عرصه موسیقی و به دنبال آن در بازیگری طی کنم. او موسیقی‌دان، فیلم‌ساز، رمان نویس و شاعر متبحری است که باید قدرش را دانست.
چطور با کیمیایی آشنا شدید؟!
آشنایی من با او از طریق خانم اندیشه فولادوند شاعر، بازیگر سینما، تلویزیون، تئاتر و موسیقی‌دان ایرانی بود. به واسطه فولادوند ترانه لاله زار در آلبوم پرنده بی پرنده را اقای کیمیایی شنید. از من خواست در فیلم سربازهای جمعه بازی کنم که بنا به مسائلی این اتفاق میسر نشد اما بعد از آن در فیلم حکم، متروپل و فیلم‌های زیادی از این فیلم ساز بازی کردم.
آیا فقط در فیلم‌های کیمیایی نقش بازی کردی؟
نه تجربه کار کردن با مهرجویی و کرم‌پور را در فیلم تهران طهران دارم. البته من ادعایی در عرصه بازیگری ندارم و همیشه به دنبال آن هستم بازیگری در خدمت موسیقی من باشد.  نقش یک‌های زیادی را چون خواننده نبودند رد کردم. کلیپ تهران طهران در سکانس آخر باعث شد تا این ترک محبوب‌ترین آهنگ من باشد. البته برایم مهم است تیتراژ هر فیلمی را نخوانم
آثار تو توانسته است مخاطبان را راضی نگه دارد. دلیلش چیست؟!
من در انتخاب ترانه وسواس دارم و نمی‌خواهم هر ترانه‌ای را بخوانم.من ترانه‌های را می‌خوانم که بیانگر تفکراتم باشد. اگر در موسیقی ترانه درستی انتخاب نکنیم شکست می‌‌خوریم و مخاطب ضعف را در کار می‌بیند. برایم مهم است که خودم را تکرار نکنم. این موضوع را در آلبوم‌ها و حتی تک قطعاتی که اجرا کردم  رعایت کردم؛ چه از لحاظ انتخاب ترانه و چه از لحاظ تنظیم، حتی ملودی و نوع گویش و خوانش خواننده. من برای این کار نوستالژیک وعاشقانه‌های متفاوتی خواندم.
شاهد گسترش فضای مجازی و ظهور خواننده‌های مجازی هستیم. نظرتان در مورد این فضا چیست؟!
شبکه‌های اجتماعی در کنار پیامدهای مثبتشان پیامدهای منفی هم دارند. اما برای من که همیشه تلاش دارم تا با مخاطب ارتباطم را روز به روز نزدیک‌تر کنم بسیار خوب بوده است. روش کار ما برای حفظ ارتباط تنگاتنگ با مخاطب شیوه خاص و منحصربه‌فردی است. در کنسرتی که در تهران اجرا کردیم ٦٠ قطعه را به‌عنوان کاندیدا برای اجرا در کنسرت در نظر گرفتیم و از مخاطبان خواستيم از بین این قطعات، ١٨ کار را برای اجرا در همان کنسرت انتخاب کنند. ما هم این انتخاب آنها احترام گذاشتیم. این یک نمونه از تاثیرات مثبت این فضاست. البته نکته دیگری که برایم اهمیت دارد و در کارهای ملی- میهنی و ترانه‌های نوستالژیک به آن اهمیت دادم این بود که  همه بتوانند با ترانه ارتباط برقرار می کنند و دوستشان داشته باشند.
رضا یزدانی وقتی دلش می‌گیرد چه می‌کند؟!
من با تهران قدیم خاطره‌بازی می‌کنم. دلم که می‌گیرد ناخودآگاه سر از منطقه‌های قدیمی تهران سر در می آورم تا خاطرات قدیم جلوی چشمم رژه برود و حالم خوب شود
حرف آخر؟!
برای مردم کشورم در شرایط امروز شادی، تندرستی سلامت روح و جسم و بهبود وضعیت معیشتی را آرزو می‌کنم.